آداب و رسوم ایرانیِ سفر حج؛

از ریختن شِکر مقابل خانه حاجی‌ها تا آداب خاص پختن آش پشتِ پا

به باور گذشتگان برای انجام هر کاری از جمله رفتن به سفر حج باید زمان سعد و نحس تعیین می‌شد.

به جا آوردن حج به عنوان یکی از فرایضی که تحت شرایطی خاص بر هر مسلمانی واجب می‌شود، آداب مخصوص خود را دارد که بخشی از آنها مرتبط با احکام اسلامی بوده و برخی دیگر نشات گرفته از رسوم خاصِ هر منطقه است و همین موضوع سبب شده سنت ویژه‌ای برای بدرقه و استقبال از حاجی‌ها شکل گیرد.

 شاید بتوان بخشی از علت شکل‌گیری آداب و رسوم وابسته به حج را ناشی از این موضوع دانست که با توجه به اینکه در گذشته رفتن به حج اصلا کار آسانی نبود و تنها برخی از افراد می‌توانستند عازم سرزمین وحی شوند، حاجی شدن چیزی شبیه یک آرزو بود؛ آرزویی که برخی برای رسیدن به آن دست به دامن کار‌هایی می‌شدند که به مرور به بخشی از فرهنگ آنها تبدیل شد. به عنوان مثال در خراسان، مردم در مراسم «فال چل‌بیتو» که در شب چهارشنبه‌سوری برگزار می‌شد، با انداختن ریگ به کوزه آرزو می‌کردند که به زیارت خانه خدا بروند. هنوز هم با وجود آسان‌تر شدن سفر حج، ردپایی از برگزاری برخی از این سنت‌ها را می‌توان در کشور دید.

در این شرایط زمانی هم که فرد متوجه می‌شد امکان رفتن به حج برایش فراهم شده است، انجام مناسک حتی پیش از عازم شدن برایش آغاز می‌شد؛ چنانچه اقدام به ادای دین، وصیت‌کردن، سر و سامان‌دادن فرزندان مجرد، حلالیت طلبیدن و ... می‌کرد. با این وجود بازهم کار‌هایی پیش از راه افتادن وجود داشت!

پرداخت بدهی‌ها پیش از رفتن به حج یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مسافران بود به شکلی که در برخی نقاط زائر حتی پیش از حرکت خمس و زکات مال خود را به روحانی محل می‌داد و در مورد اموال باقی مانده‌اش وصیت می‌کرد. برای آنها مهم بود که با روح و جسمی پاک عازم حج شوند و قربانی را با پولی بخرند و ذبح کنند که پاک باشد.

کار مهم دیگر که در تمام شهر‌های ایران انجام می‌شد، طلب حلالیت بابت اقداماتی بود که فرد سهوا یا عمدا مرتکب شده و کسی را به واسطه آن آزار داده بود؛ عادتی که در برخی نقاط کشور با شکل خاصِ خود اجرا می‌شد. به عنوان مثال یکی از سنت‌های پیش از سفر حج در سنندج «گردن‌آزادی» بود. بر اساس این رسم زائران چند روز پیش از حرکت کفن می‌پوشیدند، کاردی به دست می‌گرفتند، در بازار می‌گشتند و از اهالی محل حلالیت می‌طلبیدند و به اصطلاح «گردن‌آزادی» می‌خواستند.

پس از طلب حلالیت‌ها، باید زمانی برای آغاز سفر تعیین می‌شد که آن هم آداب خاص خود را داشت.

به باور گذشتگان برای انجام هر کاری از جمله رفتن به چنین سفر مهمی باید زمان سعد و نحس تعیین می‌شد. بر این اساس اقدام به «ساعت‌دیدن» می‌کردند تا مشخص شود چه روز و ساعتی عازم شوند. در برخی شهر‌های ایران رسم چنان بود که صبح دوشنبه، شب چهارشنبه و پیش از نماز جمعه به سفر نمی‌رفتند. گاهی هم تعیین سعد و نحس روز حرکت سفر با مراجعه به تقویم‌هایی که بر اساس صورفلکی قدیم تنظیم شده بود انجام می‌شد. رسمی که این روز‌ها با توجه به برنامه‌ریزی‌های گسترده سازمان‌های مرتبط برای اعزام مسافران دیگر اجرا نمی‌شود.

حالا زمان بدرقه مسافران فرامی‌رسید؛ رسمی که شاید این روز‌ها رنگ و بوی گذشته را نداشته باشد، اما همچنان هم با تفاوت‌هایی در شهر‌های مختلف اجرا می‌شود. در بیشتر شهر‌های کشور مسافر حج باید تا حد امکان از دری رو به قبله از خانه خارج شود. از آنجایی که در گذشته رفتن و برگشتن به حج ممکن بود تا ۲ سال هم طول بکشد، یکی از رسوم این بود که کسی که می‌خواست عازم شود مقابل در خانه کمی شِکَر می‌پاشید و با اسب از روی آن رد می‌شد، به باور آنها این کار خطر سفر را کاهش می‌داد.

رد کردن مسافر از زیر قرآن و ریختن آب پشت سر او هم رسم مشترک در تمام ایران است، اما در شهر‌های مختلف رسوم دیگری هم وجود دارد. مثلا در شاهرود نگاه‌کردن مسافر به پشت سر را بدشگون می‌دانستند و به اعتقاد آنها اگر فرد به پشت سر نگاه می‌کرد، سفر عاقبت خوشی نداشت.

در برخی مناطق دیگر از جمله شهر‌های استان فارس، مرسوم بود که در یک سینی کنار قرآن، ظرفی پر از نقل و نبات، ظرف دیگری پر از آجیل، کمی آرد و کاسه‌ای پر از آب سرد با برگ نارنجی می‌گذاشتند. بعد از اینکه مسافر دو بار از زیر قرآن رد می‌شد، آجیل‌ها را در جیبش خالی می‌کردند. او یک بار کف دست راستش را درون آرد می‌زد و سپس از خانه خارج می‌شد و پشت‌سر او آب را بر زمین می‌ریختند.

در برخی شهر‌ها هم آشنایان قبل از حرکت به خانه زائر می‌روند و هرکس پولی متناسب با وسع خود به او می‌دهند. در مقابل حاجی هم در بازگشت برای آنهایی که به او پول داده بودند سوغاتی‌های ویژه‌تری می‌آورد.

چاوش‌خوانی رسم دیگری بود که هنوز هم در برخی از شهر‌های کشور اجرا می‌شود؛ به این صورت که چاوش در برابر کاروان زیارتی نوای مذهبی سر می‌دهد. رسم چاوش‌خوانی برای زائرین اماکن زیارتی از دوره صفویه مرسوم شد. در بعضی شهر‌ها این مراسم گاهی چند ماه پیش از سفر حج برگزار می‌شد و افرادی که پس از شنیدن این نوا شوق حضور در حج را پیدا می‌کردند می‌توانستند برای پیوستن به کاروان اقدام کنند.

رسوم وابسته به سفر حج با راهی شدن زائر تمام نمی‌شود. پختن آشِ پشتِ‌پا رسم دیگری است که خانواده یا آشنایان زائران آن را به جا می‌آورند. آش پشت‌پا، آش رشته‌ای است که در روز سوم، پنجم یا هفتم سفر به نیت بی‌خطر بودن سفر و به سلامت بازگشتن مسافر می‌پزند. در برخی مناطق آردی را که با آینه و قرآن و جام آب در سینی گذاشته بودند و مسافر هنگام ترک خانه آن را لمس کرده بود، به نشانه تبرک در آش می‌ریزند.

منبع: ایسنا

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار