اين كه شما اين قدر احساسي هستيد اصلا هم بد نيست و واقعا خوبه. و اي كاش به طور دقيق تر مشكلتون رو ميگفتيد. و مگه خود شما مادربزرگتون رو دوست نداريد. به نظر من البته. بايد كه از همون وقتي كه شما و مادرتون و مادربزرگتون كنار هم هستيد لذت ببريد. وبا يك ديد ديگر بهش نگاه كنيد. همچنين خيلي بهتر است كه بيشتر با مادرتون حرف بزنيد. نوجوان ها نياز به شنيده شدن دارن. نياز دارن كه حرفاشون شنيده بشه
حسین
۲۳:۳۹ ۰۶ خرداد ۱۳۹۹
سلام من ۱۴ سالمه بابام اصلا با من درباره ی هیچی حرف نمیزنه
تا به حال محبت ازش ندیدم
وقتی پدرای بقیه ی بچه ها رو میبینم گریه میکنم
میگم کاش بابای من بود خوب همیشه تو خونه زندانی بودم
فقط وقتی مدرسه میرفتم بیرون میدیدم
خلاصه کاش به دنیا نمیومدم
اين حرف شما رو من هم يكم قبول دارم ولي اين رو بايد در نظر داشت كه پسر ها بيشتر مادري هستند و با پدراشون خيلي نميتونن ارتباط برقرار كنن. و اين رو هم نبايد ناديده گرفت كه اون چيزي كه شما ميبينيد ظاهر زندگي اون افراده و شايد در واقعيت به اون خوبي هم نباشند. به نظر من يك راه كار خوب واسه شما اينه كه. اول به پدرتون ابراز علاقه كنيد و سپس باهاش حرف بزنيد. حرف زدن خيلي مهمه
ناشناس
۱۲:۵۴ ۱۱ فروردين ۱۴۰۱
منم پسر ۱۴ ساله ام. از پدرومادرم هیچ محبتی ندیدم. بین منو خواهرم تبعیض قائل میشن. درکت میکنم.
سلام من ۱۲ سالمه ' دوماه دیگه ۱۳ سالم میشه ' پدر مادر من هیچچچچ وقت به من اجازه بیرون رفتن نمیدن حتی با چند تا از دوستام ' اگرم یه کلمه بهشون بگی دوست دارم با دوستام برم بیرون ' میگن دیگه ادامه نده و.....
سلام من ۱۶ سالمه پدرم تا بحال برام چیزی جز غذا نخرید با این که وضعمون خوبه البته تا جایی که یادم میاد و خیلی بداخلاقه و حتی اگه کارم درست باشه همش گیر میده و فوش میده پدر و مادرم برای تربیت من هیچ تلاشی نکردن و همیشه ارزشمو پایین آوردن هیچ وقت هم به حرف هام توجه نمیکنن و با اونکه دخترم واسم خرج نمیکنن چطور باید با این پدر و مادر برخورد کنم و چطوری اعتماد به نفسمو بالا ببرم لطفا کمک کنید
با سلام :
نظرات و مشکلات اکثریت را خواندم .
من جزو همین 76 نفری که از مشکلات خودشون گفتند
و مسائل رو مطرح کردند . هستم .
من پدر 2 فرزند یک پسر 18 ساله و یک دختر 9 ساله
هستم .
همین مشکلاتی که در مورد فرزندان و عدم نابرابری و
ناباوری که عنوان کردید یکی از شماها هستم .
منتها اغلب جوانها خیال میکنند تجربه روابط اجتماعی شان از والدین بیشتره و اینکه والدین بیخودی به انها
سخت گیری یا توصیه های ایمنی میکنند
در خیلی از موارد در خانواده ها مشاهده شده که پدر
یا مادر بعنوان مشاور عملکرده به فرزندان خود اینطور
بیان کردند که تو دیگه بزرگ شدی هر طور که خودت
صلاح میدانی رفتار کن و با دیگران معاشرت داشته باش
اگه فکر میکنی اینقدر بزرگ شدی که نیازی به مشورت با
ما را نداری . حرفی نیست . ولی اگه یکجا احساس خطر
کردی یا کم اوردی بدون اینکه غرورت و تحریک کنی
قبل از اینکه دیر بشه بیا بما بگو که بهت کمک کنیم
نباید بزاری تو مشکلاتی که سر راهت قرار میگیره حل نشده رها کنی .
بنظر من نوجوانان را باید از همون دوران کار مناسبی
در نظر گرفته شود.
سلام خوبین من یک پسر 20ساله هستم من پدر مادرم منو تو بچه گی ول کردن تا الان خبر ازشون دارم بیخیال من شدن الانم کسی منو دیگه راه نمید من اصلا محبت پدر مادر ندیدم تو فقر بزرگ شد دنبال ی خانوادم که منو ب فرزندی قبول کنن خواهش میکنم التماس میکنم اگر کسی هست میتونه ب من کمک کنه خیلی ب ی خانواد خوب نیاز دارم جای ندارم برم خواهش میکنم کمکم کنید این شمارم اگر کسی پیدا شد خواست کمک کنه خبر بد ممنون میشم
معلومه که اشتباهه. دیگه نوجوان شده میتونه از گوشی استفاده کنه. بچه که نیست!!!!
علی
۱۹:۵۵ ۲۵ اسفند ۱۳۹۸
آقا خواهش مییکنم یه کمک کنید بابا من تو خونه باید کار کنم خواهرم بخور بخوابه تازه من پسرم تو خونه اصلا کسی اهمیت به من نمیده تو خونه روانی شدم نه گوش نه تفریح هیچی کسی میتونه راهنمایی کنه خواهش میکنم
سلام من ۱۳ سالمه و مادرم اصلا منو به سن خودم نمیبینه همش بهم گیر میده و مثل بچه های ۷ ساله باهاما برخورد میکنه من برام سوال پیش اومده که چجوری انسان درست میشه چیکار میکنن؟
به نظر من يك راهكار مناسب براي اين جور مشكلات در ابتدا ابراز علاقه به فرزنده مثل همين جمله كه پسرم دوست دارم.
و سپس حرف زدن بانوجوان و جوانان است. حرف زدن درباره مشكلات خيلي راهكار مناسبي است و بايد والدين شنونده هاي خوبي هم باشند. و سعي كنيد كه نظراتتون رو بهشون به شكل يك پيشنهاد خرد مندانه اراعه بديد تا به شكل دستور. نوجوان ها بي عقل نيستند فقط كم تجربه اند پس نياز به راهنمايي هاي مناسب شما ها دارند
مائده
۲۲:۵۸ ۰۶ اسفند ۱۳۹۹
توی این سن همه به دوستاشون روی میاورند شما هم باید بهش اعتماد کنید و جوری رفتار کنید باهاش که انگار باهاش رفیق هستید
م
۱۷:۲۸ ۱۹ مهر ۱۳۹۸
من یه دختر ۱۳ساله ام دیونه شدم از رفتارای پدر و مادرم امروز قرار بود برم خونه ی دوستم یه رفتاری کردن که اصلا پشیمون شدن انگار قاتل گیر اوردن بهشون میگم بریم لباس بخریم هرچی فوشه به من میدن میگن ماکه تازه برات لباس خریدیم در صورتی که یک سال پیش برام لباس خریدند به دوستام نگاه میکنم میگم واقعا چقده من بدبختم
پدرو مادر های عزیز لطفا یکم. به فرزندانتون فکر کنید اگه شما فکر میکنید اگه فرزندتون بیرون بره معتاد و ولگرد میشه از اونور هم اگه نزارید نره بیرون و هی قر بزنید بهش به خدا روانی میشع
نه عزیزم ، منم هم سن تو هستم
منم مثل تو هستم ، پدر و مادرم نمیزارن حتی با دوستام برم بیرون ، لباسم که دیگه هیچی ، سالی دو ، سه بار برام لباس میگیرن ، با اینکه من مطمئنم پول دارن ولی صرف کارای دیگه میکنن
میلاد
۰۷:۱۴ ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
من ۱۵ سالمه و تا حالا بیرون نرفتم چه توقعاتی دارید!تاز تا حالا برای لباس درخواست نکردم مگه قبلیا چشونه؟
یه بنده خدا
۲۰:۴۴ ۰۸ مرداد ۱۳۹۹
دقیقا
ناشناس
۲۳:۵۷ ۳۰ مرداد ۱۳۹۹
به اين نكته بايد توجه داشت باشي كه اون ها به فكر شما هنتند پس بهتره كه به جاي مشاجره كردن با اون ها از جملات احساسي استفاده كنيد و بهشون بگيد كه من مراقب خودم هستم و ممنون كه به فكرميد من مراقب هستم.
درباره مشكل لباس من هم تقريبا موافقم ولي نظري نميتونم بدم فقط تلاش كنيد كه رابطه احساسيتون با والدين بيشتر بشه اين جوري اون ها به شما اعتماد بيشتري پيدا ميكنند
مائده
۲۲:۵۷ ۰۶ اسفند ۱۳۹۹
خداییش مامانم من اصن نمیزاره با دوستام تلفنی درست حسابی حرف بزنم از تو هم بزرگترم
زینب
۲۳:۴۲ ۱۷ مهر ۱۳۹۸
سلام دختری ۱۱ساله دارم که کم حرف است ونسبت به هم سن وسال های خودش زیادسرحال نیست با دختری فامیل بازی میکنه ولی توخونه کمترحرف میزنه نمیدونم چیکارکنم ممنون لطف شما هستم اگرمراراهنمایی کنین
دختر من هم همینطوریه از ادم ها بدش میاد دوست داره همش تو گوشی باشه گاهی که باهاش دوستم خوبه ولی بیرون اخم میکنه به روی مه از همه متنفره چی کار کنم خوب بشه مدرسه نمیره دوست داره تو خونه درس بخونه با گوشی چی کار کنمک ؟
صدف
۲۰:۵۶ ۳۱ شهريور ۱۳۹۸
سلام خسته نباشین دختر ۱۲ ساله ای دارم که دو تا دختر عموی بزرگتر از خودش داره و خیلی دوستشون داره و ازشون تاثیر میگیره .لطفا کمکم کنین که چطور از اونا دورش کنم .چون دختران موجهی نیستن .پیشاپیش متشکرم
سلام من 13 سالمه برام گوشی نمی خرن نمی گذارند یه قدم بیرون برم حتی دم مغازه به حرف من گوش نمی دهند خیلی گیر می دند و سخت گیرند تو خونه حوصلم سر رفته درس می خونم می گه بازم درس بخون بعد به من میگه تو پر خاشگر و عصبی هستی
روانی شدم یکی راهنمایی کنه
درکت میکنم. منم ی پسر 15 ساله ام. با من مثل بچه ها رفتار میکنن. در حالی ک افراد 12 تا 18 سال دیگه نوجوانن. اگ قرار بود ما بچ باشیم هنوز کودک ب ما میگفتن ن نوجوان. واقعا نمد چرا خونواده ها ما رو درک نمکنن.
مصطفی
۱۹:۳۸ ۱۵ فروردين ۱۴۰۱
من یه پسر 17 ساله ام که یه خواهر 15 ساله و یه داداش 24 ساله دارم. بیشتر آزادی ها مال داداشمه. ولی خب وقتی نوجوان میشیم یعنی 12 ساله تا 18 یا 20 ساله نسبت به قبل اخلاقشون یکم رو مخ تر میشه. واقعا نمیدونم چرا برام سواله. درکت میکنم خانم یا اقای که گفتی با من طوری رفتار میکنن که انگار هنوز بچم. فقط من دوست دارم زود18 ساله شم آزاد شم همین
حامد
۲۲:۱۸ ۲۶ فروردين ۱۴۰۱
خب گلم. ممکنه تو فکر کنی رفتارشون باهات مثل بچه هاس. ولی ممکنه درست این باشه که دارن مثل نوجوان رفتار میکنن. حالا من نمیدونم میشه بگی چجوری باهات رفتار میکنن؟ فضولی نباشه. منم 15 سالمه. از این رفتار مادر و پدرم ناراضی ام که نمیذارن سیمکارت داشته باشم
ناشناس
۰۰:۴۵ ۱۲ مرداد ۱۳۹۸
سلام وقت بخیر پسری ۱۵ ساله دارم پدر نداره تو روی من فحاشی میکن و ناسزا میگه خیلی دلم میگیره ب حرفم گوش نمیده بر عکس بقیه همسناش اصلا دوستی نداره ک بر بیرون از خونه. فقط تو خونه یکسر فیلم نگاه میکنه از هر دری وارد میشم جواب نمیدهب هیچ عنوان حقوق منو خواهدشد رعایت نمیکنه؟ ناچارشدم نمیدونم چکارکنم
من ۱۵ ساله‌ام
مادرو پدرم خیلی بهم گیر میدن
الانم بعد از ۲ سال ب زور راضیشون کردم ک برم زبان
جدیدا گیر دادن ب حجابم میگن از ترم بعد نمیذاریم بری
من نمیدونم از دستشون چیکار کنم
لطفا راهنماییم کنید
اصلا از این سیک زندگی خوشم نمیاد
سلام من مادر دو فرزند پسر ۸ و ۲۱ ساله هستم . الان که دارم برای شما پیام میزارم حدودا ساعت نزدیک به ۵ صبح هست و از شدت نگرانی خوابم نمیبره ... شاغل هستم و باید صبح زود برم سرکار ولی این وضعیت روحی منه ...پسر ۲۱ سالم شبها یا نزدیک صبح میاد خونه یا بعضی شبها به بهونه اینکه خانواده دوستم در سفر هستن نمیاد خونه و شب میمونه منزل دوستش ..خیلی خیلی نگران هستم دانشجوی ترم ۶ در رشته مهندسی کامپیوتر درس میخونه..من اصلا بهش اطمینان ندارم و میترسم راه خلافی بره بچه بدی نیست بی تربیت نیست ولی فوق العاده جسور و خود محوره و بیشتر وقتش رو با دوستاش میگذرونه ..لطفا کمک کنین خیلی نگرانم
خوب میکنه. تقصیر شماهاس. حتما اونو بچ میدونین. از دست این پدر مادرایی ک فق بفکر خودشونن سر در نمیارن. من خودم ی پسر 15 سال ام. از 12 سالگی ب سیگار کشیدن روی اوردم. چون من از دوازده سالگی ب دوره نوجوانی وارد شدم. ول منو بچ فرض میکردن. واس همین رفتم سراغ سیگار و شبا یواشکی میرم بیرون. نمیش ک منو بچ بدونن. من الان سیگار میکشم .اونا هم خبر ندرن. اینو بدونید هرچی بلای بد سر نوجوان شماها اومد تقصیر شماس ک اونا رو بچه فرض میکنید. اگ نوجوان بچ بود بش نوجوان نمیگفتن. از 18 سال رو نوجوان میگفتن ک هم خونواده ها بچه های دوازده تا هجده سالشون رو با زیر دوازده سال مقایسه میکنن. اگ دوازده تا هجده سال بچ بودن کودک بشون میگفتن ن نوجوان.
حامد
۲۲:۲۱ ۲۶ فروردين ۱۴۰۱
پسری که سیگار میکشی و میگی حتما مثل بچه ها باهاش رفتار کردین. اگه تو میخوای به مامان و بابات ثابت کنی که دیگه بجه نیستی درست نیست با سیگار کشیدن ثابت کنی. من ۱۵ سالمه مامان و بابام نمیذارن سیمکارت داشته باشم تا سه سال دیگه. دلیل میشه با سیگار کشیدن درسش کنم؟
ناشناس
۲۲:۰۶ ۱۳ تير ۱۳۹۸
سلام من یه دختر 20 ساله دارم خیلی بد اخلاق هست چه کار کنم لطفا راهنمایی کنید ممنونم
سلام من از همسرم جدا شدم یه دختر 12ساله دارم که از 2سالگیش من جدا شدم وهفته ای یکروز میبینمش من ازدواج دوباره کردم ودیگه بچدار نمیشم حالا خیلی عداب وجدان دارم که چرا بچه ام را ول کردم
عذاب وجدان نداشته باش من پسرمو اوردم به خدا از پسش برنمیام کاش گردنم‌میشکست ولش میکردم به خدا بچه وفا نداره تک بهترین امکانات گذاشتمش حالاشده بلای جوونم
ناشناس
۱۵:۴۰ ۲۶ خرداد ۱۳۹۸
سلام من ی دختر 17 ساله ام ی مدتی منم مث همه نوجونا فک میکردم خونوادم اصلا درکم نمیکنن هی به سایتای مختلف سر میزدم که ببینم مشکل از منه یا خانواده جمله مشترک همه سایتا این بود که (صبر کنین درست میشه این مشکلات برای همه نوجونا هستش) من فقط سعی میکردم با شوخی و خنده ارتباطم با خونواده رو بیشتر کنم خدارو شکر الان هیچ مشکلی ندارم شدم یه ابجی کوچیکه برا مامانم و بابام و ی ابجی بزرگه برا خواهرم
سلام .منم یه پسر ۱۳ساله دارم ک بیشتر وقتا عصبی وپر خاشگر وحاضر جواب وزود رنج وسر هر چیزوناچیز لجبازی میکنه احساس میکنه خیلی بزرگ شده وحرف باید حرف خودش باش و بیشتر وقتا بامن اینجوری رفتار میکنه ولی وقتی پدرش خونه میاد یه کم آروم تر میشه وسر درساش من باهاش خیلی مشکل دارم میش لطف کنید راه ی جلوی پای من بزارین .
پسرم 19 ساله هستش متاسفانه بدون پدر بزرگش کردم الان کارت پایان خدمتش رو هم گرفتم سال اخر دبیرستان رشته ی حسابداری هست متاسفانه با یه پسر اشنا شده که پسرم با این اشنایت با این پسر قید درس رو زده دنبال کار نمیره و شبا خیلی زو د بیاد خونه 7صبح هستش اخلاقش خیلی بد شده پرخاش گر شده رفتم سراغ خانوا ه ی پسر ولی بی فایده بود چون بچه ی طلاق هست
سلام من آرزو دارم با دوستام برم خیابون و گشت گزارش و خرید و ....اما پدرم انقد خسیسه تازه دبیر هم هستش والا دوستای من درس خون عاقل خانواده خوب هستن ولی نمی‌ذارم خودمم خیلی درس خون اهل نماز و... هستم ولی ......
باسلام نوجوان های عزیز البته ببخشید که جسارت میکنم این که همش میگید گیر میده والابه خدا پدر مادر همش نگران آینده شما هستند که گیر میدن چرا به شخص دیگه گیر نمدن کاری ندارن شما خودتون بهتر از همه میدانید که چقدر جامعه امروزی اگر یه خورده حواست نباشه خطرناک است انواع مواد مخدر شیمیایی ریخته تو ایران وبه راحتی در دسترس هستش و خدای نکرده اگر هر نوجوانی حتی اگر یکبار برای امتحان هم شده مصرف کنه دیگه برای همیشه بدبخت شده البته همه اینها برمیگرده به اعتماد به نفس نوجوانهای عزیز سخت گیری زیاد وشل بودن زیاد هم خوب نیست همه چی باید متعادل باشه
سلام خسته نباشید من دخترم 17 سالمه و خیلی با پدر مادرم مشکل دارم از نظر پوشش آرایش محدویت بیرون رفتن (در اصل کلا جایی نمیزارن خودم برم .خودشونم با کلی منت وخواهش تمنا میبرن منو بیرون)دیگه کم اوردم نمیدونم چیکار کنم هر کاری ک میکنم میگن چرا چ خوب باشه چ بد فقط انتقاد میکنن .خیلی خسته شدم .توروخدا یه راهکار بهم بدین دیگه خسته شدم
ما ازشون یکم درک پیخوایم مامان من حتی گوش نمیده ببینه من چی میگم همش با گوشیش ور میره من رفیق میخوام ندارم چون مامانم میگه شاید خانوادش بد باشن و بهت تجاوز کنن من نمیتونم تنهایی تا سر کوچه برم چون کسی منو میبینه شاید دنبالم بیفته تقریبا از این چیزای چرت و پرت خالم منو میزنه به خالم میگم چرا میزنی مامانم میگه عه بزرگترته زشته تو مسابقه ها حالا هر کسی با من رقابت که حتی اگه غریبه باشه طرفداری اونو میکنه بهش میگم بیا بریم بیرون با هم قبول نمیکنه این چیز زیادیه اینا که پول لازم ندارن
سلام من ۱۵ سالمه
یه مشکلی که دارم اینه که اصلا تکلیفم با خودم معلوم نیست نمیدونم کیم چیم چی میخوام ، همش خودمو با دیگران مقایسه میکنم با هم سن و سالام ،
خودمو نمیشناسم هر بار یه اخلاقم یه جوره دیگه خسته شدم
همشم عاشق میشم فک میکنم همه ام عاشق من میشن
سلام ؛ اگر نوجواني تا جوان چه پسر چه دختر بين سن 13 سال الي 25 سال آزادي با خط قرمز داشته باشند به اندازه درس و ورزش در برنامه داشته باشند . و براي تصميم پايان و نتيجه و يا ادامه و يا شروع كارها و علايق با بزرگترها مشورت كنند حتي مشاور : نتيجه مطمئن باشيد هرگز در زندگي درمانده نمي شوند حداقلش اين هست كم كم و آهسته و يوسته به پيشرفت حركت مي كنند
سلام البته ببخشید نظر میدم ولی شما نوجوانهای عزیز باید بدانید که این کسی که به قول خودتون سخت می گیره مادر وپدر تو هستند که تو یک وجب بودی وبز رگت کردن وهزار آرزو برا تو دارم چرا شما هم هم شرایط والدین رو درک نمی کنید چرا نیمه پر لیوان رو نمی بوید باور کنید یه روزی میشه که خودتون پشیمون میشید کوه دیگه دیر شده وراه برگشتی ندارید عزیزان من تحمل کنید همه چیز به تولد میاید برا شما عجله نکنید
احمدی
۱۱:۱۸ ۰۵ آبان ۱۳۹۷
سلام من با دخترم که 19 سالش مشکل دارم اون بیشتر وقتش رو با موبایل می گذرونه، بیشتر دوست داره تنها باشه با ما خیلی وقتا بیرون نمیاد من با اون چه رفتاری داشته باشم ؟ هیچ کاری رو به آخر نمیرسنونه مثلا امتحان رانندگی
لطفا رفتاری از خودتون نشون بدید که بهتون اعتماد کنه تا باهاتون صحبت کنه. حرف ها و رفتارش رو بدون رضایت خودش به کسی نگید. نقات قوتش رو بهش بگید. باید کمکش کنید هدفش رو پیدا کنه تا از سردرگم دربیاد و برای این کار میتونید از یک مشاور کمک بگیرید اما مجبورش نکنید که با مشاور صحبت کنه.
ناشناس
۲۳:۲۸ ۰۲ خرداد ۱۴۰۰
عاشق شده
ناشناس
۱۵:۱۸ ۰۵ مهر ۱۳۹۷
من مادر پسره ۱۷ ساله هستم به حرف ما گوش نمیکنه بدون اجازه متور خریده ودوستای بدی داره لطفا راهنما یی کنید
سلام من ۱۵ سالمه ...با پدرم رابطه ی خوبی دارم اما با مادرم نه راستی من دخترم .... تو خونه رابطه ی خوبی نداریم چون مادرم افسردگی داره اصلا بهم توجه نمیکنه ...فقط بلده سرزنشم کنه با طرزه لباسم و ارایشم زیاد کاری نداره اما همین داره ازارم میده ...همش باهام لجبازی میکنه ...به خواسته ها وعلایقم اهمیت نمیدن و میخوان اون کاری رو کنم که خودشون دوست دارن ..هروقت میخوام باهاش حرف بزنم میگه حوصله ندارم ....دیگه نمیدونم چیکار کنم
سلام منم هفده سالمه و دخترم بهم اجازه بیرون رفتن نمیدن
ناشناس
۰۶:۴۶ ۲۶ تير ۱۳۹۷
با عرض سلام پسری ۱۴ ساله دارم که خیلی دروغ میگوید ودست دزدی دارد قبلا گردن میگرفت که این کار کرده اما تازگی هرچی بهش میگم قبول نداره ولی شواهد مشخص هست که کار خودشه از گوشی هم استفاده خوب نمیکنه وخیلی حاضر جوابه واحترام کوچک وبزرگ نمیزاره لطفا من راهنمایی کنید
پسری 18 ساله دارم علاقه ی زیاد به فوتسال دارد همش در تمرین
و جلسه بسر میبرد دوست ندار د با مربی یا دوستانش در تماس باشم فکرش این هست که بزرگ شدم بزارید مستقل باشم در درسهایش ضعیف شده خونه هم میاد همش از فوتسال ثعریف میکنه برنامه تلویزیونی یا فوتبال دوست دارد با گوشیش باشه لطفا راهنمایی کنید
اینو همیشه یادتون بمونه همه قرار نیست دکتر مهندس بشن شاید به این کار و حرفه علاقه داره ما یک بار زندگی میکنیم پس باید راهمون رو خودمون انتخاب کنیم
ناشناس
۱۲:۱۳ ۲۲ خرداد ۱۳۹۹
شما نباید پسرتون رو مجبور کنید که برخلاف علایقش پیش بره...
اتفاقا این خیلی هم خوبه که داره به سمت علاقه هاش میره...چرا میخواین جلوش رو بگیرین؟ همه که نباید دکتر باشن...
۰
۰۸:۵۰ ۲۵ خرداد ۱۳۹۷
سلام پسر من ۱۷ سالش دوستانی انتخاب میکنہ کہ مورد پسند خانوادہ نیست شب ھا دیر میاد خونہ و اخیرا از ما خواست موتور براش بخریم و مخالفت ھای ما برای نخریدن باعث پرخاشگری و حتی گرایش بہ سمت دوستاش شدہ۔ وقتی تو خونہ ھستش فقط میرہ اتاقش ھیچ نظافتی انجام نمیدہ و ھمیشہ اتاقش بھم ریختہ ھستش در کنار ما لذتی ندارہ یعنی شاد نیست۔ لطفا راھنمایی کنید
سلام پسر من ۱۷ سالش دوستانی انتخاب میکنہ کہ مورد پسند خانوادہ نیست شب ھا دیر میاد خونہ و اخیرا از ما خواست موتور براش بخریم و مخالفت ھای ما برای نخریدن باعث پرخاشگری و حتی گرایش بہ سمت دوستاش شدہ۔ وقتی تو خونہ ھستش فقط میرہ اتاقش ھیچ نظافتی انجام نمیدہ و ھمیشہ اتاقش بھم ریختہ ھستش در کنار ما لذتی ندارہ یعنی شاد نیست۔ لطفا راھنمایی کنید
من میخوام از دستشون فرار کنم ارامشمو به کل از دست دادم یه روانی شدم همین
mina
۱۲:۰۶ ۱۵ دی ۱۳۹۷
این جمله بهم گیر میدن همه جا هست.ولی لطفا یه تفکر کوتاه داشته باشید وبه کارهاتون کمی فکر کنید.روزهای سختی را تصور کنید ببینید کی به کمکتون میرسه وبراتون سنگ نموم میزاره،مسلما همونایی که شما می گید گیر میدن.پس لطفا کمی به کارهامون فکر کنیم...تشکر
ناشناس
۲۱:۱۱ ۰۱ تير ۱۳۹۸
بگو تو بدی
ناشناس
۰۰:۳۶ ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۹
من برای این کاراشون افسردگی گرفتم ، با اینکه فقط ۱۳ سالمه ، البته هنوز سیزده سالمم نشده
ناشناس
۰۰:۲۳ ۱۱ دی ۱۳۹۶
سلام.من که موندم با پسرم چگونه برخورد کنم ..۱۸ سالشه و بعضی شب ها دیر میاد خونه و با دوستاش میرن بیرون .وقتی هم چیزی میگم عصبانی میشه و کار بدتر میشه خود خدا کمک کنه
منم مادر یه دختر 15 ساله هستم دخترم دوست دارد همش با گوشیش کارکنه تا نزدیکای صبح وقتی بهش میگم درست نیست میگه همه ی دوستام تا صبح بیدارن فقط شمایین که سخت میگیرین افت تحصیلی هم کرده به زور درس میخونه
سلام من پسر۱۶ ساله دارم کهخییلی وابسته بازی های کامپیوتری است خیلی پرخواشگره و موتور داریم میگه بهم بدین که به تک چرخ بزنه روی دستش خط می کشه خیلی تنبیه رس نمی خونه کاراشو انجام نمی ده و کمکم برام دست پرت می کنه
تا به حال محبت ازش ندیدم
وقتی پدرای بقیه ی بچه ها رو میبینم گریه میکنم
میگم کاش بابای من بود خوب همیشه تو خونه زندانی بودم
فقط وقتی مدرسه میرفتم بیرون میدیدم
خلاصه کاش به دنیا نمیومدم
نظرات و مشکلات اکثریت را خواندم .
من جزو همین 76 نفری که از مشکلات خودشون گفتند
و مسائل رو مطرح کردند . هستم .
من پدر 2 فرزند یک پسر 18 ساله و یک دختر 9 ساله
هستم .
همین مشکلاتی که در مورد فرزندان و عدم نابرابری و
ناباوری که عنوان کردید یکی از شماها هستم .
منتها اغلب جوانها خیال میکنند تجربه روابط اجتماعی شان از والدین بیشتره و اینکه والدین بیخودی به انها
سخت گیری یا توصیه های ایمنی میکنند
در خیلی از موارد در خانواده ها مشاهده شده که پدر
یا مادر بعنوان مشاور عملکرده به فرزندان خود اینطور
بیان کردند که تو دیگه بزرگ شدی هر طور که خودت
صلاح میدانی رفتار کن و با دیگران معاشرت داشته باش
اگه فکر میکنی اینقدر بزرگ شدی که نیازی به مشورت با
ما را نداری . حرفی نیست . ولی اگه یکجا احساس خطر
کردی یا کم اوردی بدون اینکه غرورت و تحریک کنی
قبل از اینکه دیر بشه بیا بما بگو که بهت کمک کنیم
نباید بزاری تو مشکلاتی که سر راهت قرار میگیره حل نشده رها کنی .
بنظر من نوجوانان را باید از همون دوران کار مناسبی
در نظر گرفته شود.
و سپس حرف زدن بانوجوان و جوانان است. حرف زدن درباره مشكلات خيلي راهكار مناسبي است و بايد والدين شنونده هاي خوبي هم باشند. و سعي كنيد كه نظراتتون رو بهشون به شكل يك پيشنهاد خرد مندانه اراعه بديد تا به شكل دستور. نوجوان ها بي عقل نيستند فقط كم تجربه اند پس نياز به راهنمايي هاي مناسب شما ها دارند
پدرو مادر های عزیز لطفا یکم. به فرزندانتون فکر کنید اگه شما فکر میکنید اگه فرزندتون بیرون بره معتاد و ولگرد میشه از اونور هم اگه نزارید نره بیرون و هی قر بزنید بهش به خدا روانی میشع
منم مثل تو هستم ، پدر و مادرم نمیزارن حتی با دوستام برم بیرون ، لباسم که دیگه هیچی ، سالی دو ، سه بار برام لباس میگیرن ، با اینکه من مطمئنم پول دارن ولی صرف کارای دیگه میکنن
درباره مشكل لباس من هم تقريبا موافقم ولي نظري نميتونم بدم فقط تلاش كنيد كه رابطه احساسيتون با والدين بيشتر بشه اين جوري اون ها به شما اعتماد بيشتري پيدا ميكنند
روانی شدم یکی راهنمایی کنه
مامانم انتظار داره من تا درخونه هم نرم
همش درس بخونم،خونه تمیزڪنم،آشپزي ڪنم
هی بهم طعنه میزنه
افسردگـي گرفتم بخدا
یڪم راهنماییم ڪنید..
مادرو پدرم خیلی بهم گیر میدن
الانم بعد از ۲ سال ب زور راضیشون کردم ک برم زبان
جدیدا گیر دادن ب حجابم میگن از ترم بعد نمیذاریم بری
من نمیدونم از دستشون چیکار کنم
لطفا راهنماییم کنید
اصلا از این سیک زندگی خوشم نمیاد
مى تونم از شما بپرسم شما دختر هستيد يا پسر ؟
اونا در این سن کارهایی که خودشون دوست دارن و میکنند و.....
یه مشکلی که دارم اینه که اصلا تکلیفم با خودم معلوم نیست نمیدونم کیم چیم چی میخوام ، همش خودمو با دیگران مقایسه میکنم با هم سن و سالام ،
خودمو نمیشناسم هر بار یه اخلاقم یه جوره دیگه خسته شدم
همشم عاشق میشم فک میکنم همه ام عاشق من میشن
احساس بدی دارم انگار زندانیم
اجازه مغازه رفتنم ندارم
ب نظر شما این رفتار درسته
و جلسه بسر میبرد دوست ندار د با مربی یا دوستانش در تماس باشم فکرش این هست که بزرگ شدم بزارید مستقل باشم در درسهایش ضعیف شده خونه هم میاد همش از فوتسال ثعریف میکنه برنامه تلویزیونی یا فوتبال دوست دارد با گوشیش باشه لطفا راهنمایی کنید
اتفاقا این خیلی هم خوبه که داره به سمت علاقه هاش میره...چرا میخواین جلوش رو بگیرین؟ همه که نباید دکتر باشن...
با تشکر از مطالب مفید سایتتون
تاکمی به زندگی ما جهت می دادند
با تشکر از مطالب مفید سایتتون