وقتی فردی ازدنیا میره وپا به قبرمیذاره هر چند که ا دم خوبی باشه باز هم یه بدهی به دنیا داره واونم جسدشه
جسدی که سالها دنیا خرجش رو میده تا رشد کنه وبزرگ بشه حالا دوباره باید خرج دنیا بشه وبه دنیا برگرده
خوشا به حال کسانی که در حالی پا به قبر ودنیای اخرت می ذارن که همین یه بدهی رو هم به دنیا ندارن
خوشا به حال صاحبان جسدای سوخته
امیدوارم هیچگاه فراموش نشوند و هر از چند گاهی یادشان را زنده نگه داریم مانند شهدای دفاع مقدس که بعد از 27 سال یادشان میکنیم
ای کاش در تقویم سال آینده 30 دی ماه را به نام روز آتشنشانان قرار بدهیم
فقط عشق به ملت وهوموطنوایثاروتلاش وازخودگذشتگی رو میشه معنا کرد باکاراین شهدای همچون جنگ تحمیلی که ماسک خودشو میدا دبه هموطن ویا همرزمش که شیمیائی نشه .فداکاری اینها ازیاد نمیره روحشان شاد تمام مردم خواهیم آمد
سلام بر تمام جان بر کفان در تمام عرصه های مختلف سلام بر آتشنشانانی که از خود گذشتن را مانند شهدا ی انقلاب به ما نسل جدید یاد دادند روحشان قرین اهل بیت عصمت باشد
شهدای آتشنشان شهدای خدمت وشهدای ایثارگرند
همانطور که ازنامشان پیداست آتش رانشانه گرفتن برای اینکه خاموشش کنند واین کارآنان مصداق کاره پروانه ایست که به گرد وجود شمع اینقدر میگردد که بال وپرش میسوزد ولی چون عاشق است متوجه این سوختن نمیشود واین شهدای عزیز اینقدر گرد وجود هموطنان خود گشتند که بطور واقعی متوجه سوختن خود نشدند چون عاشق بودند ومردم برایشان مهم بودند ونه تنها به مردم خدمت کردند بلکه جان خودراایثارکردند آنان جسمشان سوخت ولی روحشان دربهترین درجه ومرتبه قراردارد
بیاییم به آن مسائلی که ازنظرآنان مهم بودعمل کنیم
۱.ایمنی ساختمانهایمان رابالا ببریم
۲.درهرمکانی که قرارداریم اعم از منزل،محل کار، مدارس ،بیمارستانهاو.......امکانات اطفای حریق وکپسول آتشنشانی داشته باشیم وروش استفاده از آن راهم بلدباشیم
۳ باشنیدن صدای آژیر ماشین آتشنشانی وآمبولانس راه رابازکنیم چون برای این عزیزان ثانیه ها مهم است
وازخودآنان که بگذریم خانواده های این عزیزان هم سهم عظیمی دراین خدمت به مردم دارند که باید حقشان اداشود وفقط شعارنباشد بلکه عملی شود اینطورنباشد که الان جوگیر شویم وبعدازمدتی فراموش کنیم که آنان که رفتن خانوده هایی دارند ومثل ما فرزند دارند ومسکن آنان وهزینه های تحصیلی وآینده آنان را مدنظر داشته باشیم وبه این فکرکنیم که ماذره ای ازوجود پدرشان .همسرشان،فرزندشان نمیشویم پس حداقل سهم ناچیزی ازحق آنان رااداء کنیم شایدمرحمی بردل سوخته آنان باشیم
راه شهادت باز است.اینان از نسل مردان انقلاب هستن. اینان هستن تا دشمن بداند ایثار و شجاعت و از خودگذشتگی در دلهای ایرانی نمرده و چون کوه اشتفشانی خاموش مهیای فوران است
بترسید از ایران و ایرانی که اینگونه به جنگ آتش میرود
عمیق ترین درد رو تجربه کردم .خدا به خانواده شان صبر عطا کنه و روح بلندشان را قزین رحمت.این روزها نیسن روزی که به یادشون اشک نریزم و قلبم درد نگیره .به قول خواننده ای باید اسمشان شود جان فشان
قالیباف استعفا وزارت کار خسته نباشید اتشنشانهای مظلوم انتقام خونتون با ما و خدااین روی تابلوی دلمه به زدی روی تابلویی میارم که همه ببینن.بستر حرف زدن رو برای ما فراهم کنید من مسلمونم عاشق کشورم بذارید مردم حرفاشونو به شما بگن نه به بیگانه های عوضی.یا حسین تو با من باش
باسلام به روح پاکتان وتسلیت به منجی دوعالم ورهبر عزیزمان ، ما خیلی ازاونجا فاصله داریم ونمی توانیم در تشیع پیکر پاکتان شرکت کنیم ولی میتوانیم باحضور قلبمان وروحمان شمارا از راه دور تابهشت بدرقه کنیم
مردم! سلام... با خبری تازه آمدم ... ققنوسهای قصه ی تهران نمُرده اند ... ما مُرده ایم و مردمِ دور از بلا، که باز ... مثل همیشه از بدن مُرده خورده اند! ...
عکس اول: ناگهان دور و برم آتش گرفت ... پیش چشمم خنده های مادرم آتش گرفت ... عکس دوم را که می انداختی با گوشی ات ... شعله شعله خاطرات همسرم آتش گرفت ... تو به فکر برگ برگ دسته چک؛ در ذهن من ... برگ برگ مشق های دخترم آتش گرفت
سلام، بنده شهرستانی ام، ولی اگر افتخار داشتم بیام، پیامی که داشتم، برای مسئولین بود: پیگیر حقوق و سختی کار این عزیزان باشید. اگه کار این جانفشانها سخت نیست، کار کی سخته؟ این نیروهای خدومِ ما، لیاقتشون بیشتر از ایناست. لیاقتشون بیشتر از این یه ذره حقوقه. حقوقشون به نسبت ایثاری که دارن، هیچه... بهشون سختی کار تعلق نمیگیره.. آتش نشان بازنشسته ای میگفت یه آتشنشان وقتی بازنشسته میشه، یه تن رنجور و یه دل شکسته واسش میمونه. اگه آتشنشانها رو همانند سایر جانبازان و شهدای عزیزمون، با همون حقوق و حمایت و مزایا، جانباز و شهید محسوب نکنید، دل مردم میشکنه، چه برسه به دل همکارها و خونواده های این عزیزان. ما همونطوری که به شهدای پاک دوران دفاع مقدس و شهدای پاک مدافع حرم مدیونیم، به شهدای پاک آتش نشانمون هم مدیونیم. اگر آتشنشان ما که مصدوم میشه، جانباز محسوب نشه، پس کی جانبازه؟ مسئولین محترم، شما این توانایی رو دارید که این دو موضوع رو مطالبه کنید: 1-حقوق متناسب با سختی کار برای آتشنشانها و 2-جانباز و شهید دونستن این عزیزان به مانند سایر جانبازان و شهدای تحت حمایت بنیاد شهید.
تحریم خرید مواد منفجره برای چهارشنبه سوری به پاس قدردانی از آتشنشانها؛ برای چهارشنبه سوری امسال از خرید مواد منفجره خودداری کنید تا این انسانهای بزرگوار بتوانند حداقل چهارشنبهسوری امسال در کنار خانوادههای خود باشند یا مسئولیت کمتری داشته باشند. ایکاش همه ما حداقل برای امسال به فکر این عزیزان باشیم...
شهداء را میبینیم و عکس شهداء عمل میکنیم، زمانی برای کسی اتفاقی می افتد بجای سلفی گرفتن مثل شهدای " آتش به جان " کمک حال باشیم نه سوهان روح خانواده های آسیب دیده !!!
به پاس از خودگذشتگی و ایثار قهرمانان بزرگی که به آتش زدند، به احترام جسم هایی که سوختند تا پرچم بزرگ ایثار و از خودگذشتگی این بار بر دستان آتشنشانان به اهتزاز در آید، برای بدرقه ققنوس ها می آییم تا شاید مرهمی هر چند ناچیز باشد بر دل سوخته بازماندگانشان.
آتش بی احتیاطی سوزاند پیکر چند آتش نشان پاک و بیگناه و دل همه ی ایرانیان را...طوری زبانه میکشید در اعماق حادثه انگار به سوختن چند پیکر قانع نبود و میخاست همه را در بی رحمیه خودش بسوزاند...
باید فردا بیاییم و این فردا آمدنمان تنها کاری است که می توانیم در مقابل کار این عزیزان شهید انجام بدیم . آن ها جانشان را برا ی حفظ جان ما از دست می دهند.
مسافت من دوره از جنوب کشور برای شادی روح سان و ارامش و صبر خانواده هاشون صلوات میفرستم. متاسفانه در شهر من با پارتی بازی افراد جذب این مشاغل شده اند و یک بار گربه ای در چاه افتاده بود خواستم بیایند نیامدند! اما پلاسکو نشان داد انسان های خوب هنوز هستند . این بندگان انتخاب شده بودند برای سرافرازی انسانیت در تاریخ. روحشان شاد
اونها که رفتند دو نکته خانواده این شهدای آتشنشان فراموش نشن و بداد آتشنشان های زنده برسید ایمنی را رعایت کنید و دولت و نظام بهشون تجهیزات درست حسابی بده تا مظلومانه نسوزند.
هرکسی ازشعله جان دربرده است
جای او آتش نشانی مرده است
هرعزیزی چون گل زیبا سرشت
ازمیان شعله رفته تا بهشت
هرشهیدئ آسمانی می شود
نام نیکش جاودانی می شود
روحشان شاد
از اولین روز که شنیدم اتشنشانها زیراوار بودن سجده کردم دعا کردم اشک ریختم فایده نکرد از روز پنجشنبه اشک میریزم قلبم سوختخ اتیش گرفته جیگرم سوخته چی بگم به این بزرگا که دلم اروم بشه ما رو سیاهیم شرمنده ایم اینا بزرگ مرد بودن..
انها مرداني هستند با معناي رشادت؛ شجاعت؛ ايمان ؛فداكاري؛ ايثار ؛از خودگزشتن ؛ يك ايراني به تمام معنا و مسلماني با تمام خلوص شهادت طلبي از قلمها ديگر توان نوشتن ندارند اشكها به جاي قلم مي نويسند
باسلام وعرض ادب و احترام خاص به شهیدان جان برکف این مرزبوم بخصوص شهدای مظلوم آتش نشان انشاالله همنشین حضرت زهرا (س) در این ایام فرارسیدن فاطمیه ما همه گوش به فرمان امام خامنه ای عزیز و سینه چاک رهبرمانیم .اما ای مسئولین نظام هشدار هشدار ؟؟؟؟؟؟؟؟/
خیلی سخت هستش که حالمو توصیف کنم و یا چیزی خواهسته باشم حرفی ویا نظري بدهم
فقط اين خانواده ها عزيز رو به ام المصائب حضرت زنيب بهشون صبر عنايت فرمايد
و بنده هم در حرم ابوالحسن على بن موسى الرضا نائب زياره اين شهدا ي عزيز و خانواده هاي محترمشون هستم
التماس دعا
بنظرم، باید بصورت ضرب العجل، صفر تا صدِ آتشنشانها و همه ی عزیزانی که چنین شغلهایی دارن رو تجهیز کنن. جی پی اس دیگه چی چی هست که آتشنشانی نداره؟ دستبند الکترونیکی، موقعیت یاب و در آخر پلاک... ، اینا لازمه.
قلب تهران در آتش می سوزد. آتش نشان هایی که جان می فشانند و در زیر خروارها آتش، بیصدا بسوی خدا پر می کشند. قلب تهران در آتش می سوزد و همسر و مادران در فقدان قهرمانانشان، سایه خدا را بر سر می کشند. خدایا قهرمانان ما را با حسین شان محشور بفرما.
با سلام ب روح همه شهدا و همه اتش نشان های کشور عزیزم ایران
ان شاله همیشه استوار و پرتوان باشید و موفق در این روزگار بلاخره هر امدنی رفتنی دارد خوش بحالتون که به بهترین نحوه ممکن پرواز کردید .
از دلاوری این ناجیان
مینویسم با دو چشم گریان
هر چه گویم ، کم گفتم از شما
تو خودت خوب میدانی خدا
غم ها پایان ندارد ای عزیز
دل ها ارام ندارد ای عزیز
تو خیالت جمع باشد نازنین
جای تو هست در بهشت برین
بهر ما یک جهنم ساختی از رفتنت
ما ماندیم و اندوه از دست دادنت
میسپاریمت به دست آن خدا
که گلچین کرد شما را ، از بین ما
واقعا دم غيرتشون گرم خدا هميشه پشت و پناهشون
فقط يه خواهش از شبكه خبر لطفا يه هشتك برا حمايت از اين دليران از جان گذشته درست كنيد تا مردم بيان عضو بشن وحمايت كنند از اين مردان تا دولت مجبور بشه يه بودجه حسابي اختصاص بده به اين حوزه و لوازم و تجهيزات جديد واسشون بخرن. ممنون
بر اساس اثری از محسن چاوشی بخ نام شرمساری:
انقدر زیر بار خوبیت مونده بوووودی
کز مهره های گردنت شرمنده بودی
.
هی فکر میکردی به این درد عمیقت
چشمات خجالت میکشیدن از رفیقت
.
آتش حیرف شرشر چشم ترت نیست
جز آهن بیرحم بالای سرت نیست
.
هی صبر کردی صبر اما بی علاجه
از صبر کردن روح زخمیت هاج و واجه
.
هی دل به آتش میزدی تا زنده موندی
اره تو جون دادی و بازم... زنده موندی
قلمم ديگر توان نوشتن غم مرا ندارد اي برادر كه غريبانه رفتي از صبحي پر نشاط با ارزوها از منزل به سر كار رفتي تا امنيت ما را با قطره قطره خون شهادتت تامين كنيد واي بر ما كه قدر شما را ندانيم خداوند خود حاضر و گواه است كه اگر ميسر بود با همين دستان چشمانم را پر از خون نثارت مي كردم دريغا دريغا جزء دعا براي بستگان شما صبر و تحمل را خواهانم خداوند همه ي شما را با سيد الشهدا مشهور گرداند
همیشه من شاعر بودم و می سرودم ،
اما حالا
تو ای عزیز آن چنان از جانت سروده ایی که دیگر تا ابد هیچ واژه ایی به پای این شعر نمی رسد ... .
حرفی نیست جز خداحافظ قهرمانان مدیونتونیم تا همیشه... .
خواهش می کنم به نهادی که باید، پیشنهاد بدین به آتشنشانها جی پی اس بدن و براشون پلاک درست کنن تا همیشه همراهشون باشه... تو رو خدا پیشنهاد بدین. تا اگر خدای نکرده بعد از این، اتفاق دیگه ای افتاد، از طریق جی پی اس بتونن جایِ آتشنشان رو پیدا کنن. خواهش میکنم اگر به لحاظ فنی ممکنه، حتما به این عزیزان جی پی اس بدن. بابا الان مردم برای بچه هاشون هم جی پی اس میذارن. یا الان برای سالمندان عزیز هم جی پی اس کار میذارن. دیگه برای آتش نشانها که حتما باید بذارن. علاوه بر جی پی اس، براشون پلاک هم درست کنین. دستت درد نکنه وای جی سی. تو صدات میرسه. تو بگو.
با سلام ب روح همه شهدا و همه اتش نشان های کشور عزیزم ایران
ان شاله همیشه استوار و پرتوان باشید و موفق در این روزگار بلاخره هر امدنی رفتنی دارد خوش بحالتون که به بهترین نحوه ممکن پرواز کردید .
میگویید دلنوشته بنویسید،
با کدام دل بنویسم؟وقتی پیکر نیمه جان برادران آتش نشانم داشت میسوخت،دل من آتش گرفته بود.
قبل از اینکه آنها بسوزند،من دلم سوخته بود
دیگر دلی نمانده تا بخواهم دلنوشته بنویسم
برادر جان بر کفم،مرا ببخش که صدایم می زدی و من از داخل شهرم با همان دل آتش گرفته ام صدایت را می شنیدم و کاری از دستم بر نمی آمد
مرا ببخش که دارم برای دخترم خرید عید میکنم ولی دختر زیبایی نو با آن چشمان معصوم هنوز چشم براهت هست
مرا ببخش.....
حدود ۱۲_۱۳ سال پیش جزیره خارک مشغول کار بودم.محدوده کار ما محوطه مخازن ذخیره نفت خام بود, مخازنی با قطری به اندازه طول زمین فوتبال و ارتفاع ۱۸متر که یک میلیون بشکه نفت رو ذخیره میکرد, بخاطر حساسیت و خطراتی که در این منطقه پر از مواد و گازهای قابل اشتعال وجود داشت ما مجبور بودیم هر روز پرمیت(مجوز) کار بگیریم بعد شروع بکار کنیم.یکی از جاهایی که باید برگه پرمیت رو امضا میکرد واحد ایمنی و آتش نشانی منطقه بود.من هر وقت برای گرفتن مجوز میرفتم واحد ایمنی تعداد زیادی از آتش نشانهایی که شیفتشون بود رو میدیدم که اونجا بیکار میگشتن,یا داشتن والیبال بازی میکردن یا داشتن تلویزیون نگاه میکردن, کتاب و روزنامه میخوندن و خلاصه خیلی ریلکس و راحت ساعت کاری رو سپری میکردن و با لباسهای خیلی تمیز و شیک نمونه ای از یک شغل بسیار راحت و بی دغدغه رو برام تداعی میکردن,با توجه به دوستی که بینمون ایجاد شده بود همیشه سربه سرشون میزاشتم و میگفتم خدایی حال میکنید برا خودتون ما تو این گرما و شرجی طاقت فرسا باید توی,مخازن و روی ورق و آهنای داغ جوشکاری و برشکاری کنیم اونوقت شماها ریلکس زیر کولر نشستید و عشق و حال و فقژ بلدید به کار ما گیر بدید به بهانه نا ایمن بودن کار ما رو متوقف کنید و سر ماه هم حقوق میگیرید, یادمه همیشه هم فقط لبخند میزدن و با شوخی از مسله عبور میکردن, اونوقتا میگفتم عجب شغل باحالیه و شاید بد نباشه منم به آتش نشان شدن فکر کنم...
از دیروز وقتی یاد اون لبخندایی که در پاسخ به حرفام میزدن میوفتم, تلخی اون لبخنداشون رو با تمام وجود حس میکنم, میفهمم که اونا خیلی جوابای دیگه ای داشتن که به من بگن ولی شاید نمیخواستن حتی با گفتن اون مطالب برای خودشون هم یاداوری بشه که چه شغلی دارن, و من چه بیرحمانه هر بار اینو بهشون یاداوری میکردم,
الان دیگه مثل اون موقعها آرزو نمیکنم که یه آتش نشان بشم, از شما چه پنهون اصلا جرات و شهامتشو ندارم,
الان فقط عمق این جمله رو که اینروزا تو دنیای مجازی مد شده رو بخوبی درک میکنم:
"آتش نشانی شغل نیست, عشق است"
باور کنین هربار با دیدن عکسهای فاجعه پلاسکو و دیدن آتش نشانها دلم بدرد میاد و بغض میکنم و از طرز فکر اونموقع هام پشیمون میشم.
شاید منم الان چون این یکی دوروز مد شده دارم این مطلب رو مینویسم, ولی حداقل میدونم که دیگه هیچ وقت به خودم اجازه نمیدم در مورد عشق آتش نشانی قضاوت کنم.
می گویند پروانه دور شمع می گردد اینبار پروانه ها با شمع وجود خودشان پر پر شدند و درس شرافت ومردانگی را در آسمان شهر با دود وخاکستر خود نگاشتند.
شهدای غواص بر لب آب با لبی تشنه رفتند شهدای آتش نشان در آتش با لبی تشنه جان دادند عجب قصه ی پر غصه ایست این غصه ی آب و آتش سلام بر حسین (ع) که هم لب تشنه بر لب آب بود و هم سرش در تنور آتش رفت ،خیمه ها ی اهل بیتش را آتش زدند ولی به ما درس آزادگی آموخت.
روحشان شاد یادشان گرامی نامشان جاوید /شهادت گوارای وجودتان ای لب تشنگان پرکشیده در آتش
با سلام دنبال یه جایی میگشتم تا این حرفم بگم الان که فعلا نه شهیدی پیدا شده و نه آوار برداری تموم شده همه به آتش نشان ها میرسن فیلم میگیرن کمک میکنن دو روز که ازش بگذره نه هیچی یادشون نمیمونه خواستم از مسئولین خواهش کنم مثل حادثه زلزله بم یا زلزله هریس نشه زود یادتون بره به فکر آتش نشان ها هم باشین این همه زحمت می کشن اونوقت فوق فوقش یه میلیون حقوقشونه آقای مسئول شما جای اینا بودین اینطور جونتون کف دستتون نگه می داشتین لااقل بخاطر زحمتاشون بهشون برسین نه فقط آتش نشان ها بلکه خیلی کارای دیگه هستن که تا شب سر کارن ولی فقط به اندازه قانون کار حقوق میگیرن
می گویند پروانه دور شمع می گردد اینبار پروانه ها با شمع وجود خودشان پر پر شدند و درس شرافت ومردانگی را در آسمان شهر با دود وخاکستر خود نگاشتند.
شهدای غواص بر لب آب با لبی تشنه رفتند شهدای آتش نشان در آتش با لبی تشنه جان دادند عجب قصه ی پر غصه ایست این غصه ی آب و آتش سلام بر حسین (ع) که هم لب تشنه بر لب آب بود و هم سرش در تنور آتش رفت ،خیمه ها ی اهل بیتش را آتش زدند ولی به ما درس آزادگی آموخت.
روحشان شاد یادشان گرامی نامشان جاوید /شهادت گوارای وجودتان ای لب تشنگان پرکشیده در آتش
آتش نشان مهابادی در دل نوشته ای کوتاه با همکاران شهیدش در حادثه پلاسکو تهران همدردی کرده است.
متن این نامه که در اختیار مُکریان قرار گرفته به شرح زیر است:
در کمال بهت و نا باوری مطلع شدم که همکاران آتش نشانم در تهران جهت خدمت به مردم از محل کار خود خارج شده و در حین خدمت رسانی به محبوسین و مصدومین ساختمان پلاسکو تهران، متأسفانه خودشان به خاطر شدت گرفتن حادثه گرفتار شده اند
بسیار سخت است سخن گفتن در این خصوص
بسیار سخت است نوشتن در این خصوص
بسیار سخت است
بسیار..........
مطمئن باشید میانگین سنی همکارانم کمتر از ۳۰ سال است
...... کمتر از ۳۰ سال
امیدوارم خداوند رحمان به بازماندگان شهدای آتش نشانی صبر دهد
امیدوارم خداوند رحمان به همکاران مصدومم سلامت و توان خدمت رسانی مجدد به مردم دهد
امیدوارم خداوند رحمان کمک کند دیگر هیچ امدادگری نیازمند امدادرسانی همکاران خود نشود
آری این است که ما آتش نشانان میگوییم هر روز صبح قبل از خروج از منزل از خانواده خداحافظی میکنیم و آرزوی داریم مجدد آنها ببینیم
تا یک آتش نشان نباشید درد مارا نخواهید دانست
همکاران شهیدم شهادتتان مبارک
آتش نشان داغدار مهابادی ادریس صبوریان
دوم بهمن ماه1395 تلخ ترین روز خدمتم بود روحشان شاد و یادشان گرامی
همه می آییم تاثابت کنیم ارزش کار آنها را درک کرده ایم همه می آییم تاهمکاران وبازماندگان شهدا بدانند که این ملت تا همیشه مدیون دلاوری ورشادت کسانی است که در تمام نقاط این خاک گلگون برای امنیت آرامش وحفظ جان ومال وناموس بقیه هم وطنان خود ازهمه هستی خود گذشتند شهیدان زنده اند
ياد و خاطر عزيزان از دست رفته هميشه در ذهن ايران و ايراني ميماند و انهاي كه زحمت ميكشند قهرمانان بي بديلي هستند كه از همه چيز خود گذشته و در ان گرماي شديد اتش و دود كمر همت بسته تا جسد عزيزي به خانواده اش برسد دست مريزاد ايراني
اتش نشانان مظهر صلابت و عشقند
دخترم گریه نکن. نگاه کن... کم کم پدرها دارند از ماموریت سختشان برمیگردند
دخترم پاشو، صدای بابا از میان خرابه ها می آید. منتظر توست. اشک هایت را پاک کن. نگاه کن... ساعت هاست همه دنبال اویند. حالا یکی یکی برمیگردند...
به لباس های سوخته اش نگاه نکن، به کلاه شکسته و دستکش های پاره اش نگاه نکن، به کپسولش که آن طرف تر افتاده نگاه نکن، به اشک های همرزمانش نگاه نکن، اشک شوق است از دیدار رفقایشان، به چهره اش نگاه نکن، شاید او را نشناسی... اما او تو را خوب میشناسد...
نگاه کن... همه برای آمدنشان بیدارند،. ساعت هاست....
دخترم بخواب... پدرت آنجاست. در رؤیای قشنگت. همان پدر سالم و خندان
نگاه کن چه با شکوه از دل خروار ها آوار پرواز میکند... به آسمان دلت. بخواب دخترم شاید بابا فقط آنجا باشد، در خوابت، قلبت...فقط آنجا
آتشسوزی و تخریب ساختمان 53 پلاسکو که منجر به شهادت جمعی از آتشنشانان شجاع, دلیر و جان برکف شد, روح هر انسانی را حریجه دار کرد. مردم بسیاری از تهران گرفته تا شهرهای دیگر کشور به هر طریقی با آتشنشانان شهید و خانواده آنها همدردی کردند. خانواده شهید مدافع حرم «عباس دانشگر» نیز در دلنوشتهای با خانواده این شهدای آتشنشان ابراز همدردی کردند.
خانواده این شهید در این دلنوشته میگوید: زیبایی اراده و جانفشانی آتش نشان قهرمان در آخرین پنج شنبه دی ماه سال 95 خیابان جمهوری تهران برای حفط جان و مال مردم شریف ایران در کوهی از آتش و آواری از آهن دیگر بار تمام خاطرات سخت سال های حماسه و ایثار مردان سخت کوش این دیار را جلوهگر نمود.در تداوم حرکت به سوی آرمان های بزرگ آن امام همام و شهدای گران قدر آن بزرگ مرد ایران همین بس که تلاش آتش نشان ساده و دل پاک که نیتش دفاع از حرم در آن سوی مرزها بود در شجاعانه ترین حالت ممکن در حریم آتش وآوار پلاسکو جاودانه گردید.
نیت های خالص که در روزی نه چندان دور در کانال کمیل با طنین می روم تا کشورم بماند همراه شد با دل نوشته بزرگ مردی کوچک که میگفت :دنیا بوی خون گرفته است ظلم ظالم بر عالم پرده افکنده است (ای کودک سوری, یمنی و عراقی و ای مسلمانان به خون کشیده شده قدری تحمل کنید قدری بیشتر دوام بیاوردید دستان من یاری کمک به شما را ندارد اما دلم به اندازه تمام شما آتش می گیرد ...) و همین چند روز پیش زیبایی ماندگار صدای پر شتاب آتش نشان شجاع در لحظاتی قبل از فرو ریختن آوار پلاسکو که گفت مال مردم است بگذار بروم و بی درنگ سوخت و خاکسترش را باد برد همه و همه از جنس تبعیت و عشق به فرمانده کل قوا در عصر غیبت است و مطمئن باشید عشق و ایثار و شهادت از سوی تمام نسلهای این انقلابدر هر صنف و لباسبرای همیشه جوشان و مواج خواهد بود برای زمینه سازی روییدن گل نرگس.ان شاء الله
جسدی که سالها دنیا خرجش رو میده تا رشد کنه وبزرگ بشه حالا دوباره باید خرج دنیا بشه وبه دنیا برگرده
خوشا به حال کسانی که در حالی پا به قبر ودنیای اخرت می ذارن که همین یه بدهی رو هم به دنیا ندارن
خوشا به حال صاحبان جسدای سوخته
ای کاش در تقویم سال آینده 30 دی ماه را به نام روز آتشنشانان قرار بدهیم
همانطور که ازنامشان پیداست آتش رانشانه گرفتن برای اینکه خاموشش کنند واین کارآنان مصداق کاره پروانه ایست که به گرد وجود شمع اینقدر میگردد که بال وپرش میسوزد ولی چون عاشق است متوجه این سوختن نمیشود واین شهدای عزیز اینقدر گرد وجود هموطنان خود گشتند که بطور واقعی متوجه سوختن خود نشدند چون عاشق بودند ومردم برایشان مهم بودند ونه تنها به مردم خدمت کردند بلکه جان خودراایثارکردند آنان جسمشان سوخت ولی روحشان دربهترین درجه ومرتبه قراردارد
بیاییم به آن مسائلی که ازنظرآنان مهم بودعمل کنیم
۱.ایمنی ساختمانهایمان رابالا ببریم
۲.درهرمکانی که قرارداریم اعم از منزل،محل کار، مدارس ،بیمارستانهاو.......امکانات اطفای حریق وکپسول آتشنشانی داشته باشیم وروش استفاده از آن راهم بلدباشیم
۳ باشنیدن صدای آژیر ماشین آتشنشانی وآمبولانس راه رابازکنیم چون برای این عزیزان ثانیه ها مهم است
وازخودآنان که بگذریم خانواده های این عزیزان هم سهم عظیمی دراین خدمت به مردم دارند که باید حقشان اداشود وفقط شعارنباشد بلکه عملی شود اینطورنباشد که الان جوگیر شویم وبعدازمدتی فراموش کنیم که آنان که رفتن خانوده هایی دارند ومثل ما فرزند دارند ومسکن آنان وهزینه های تحصیلی وآینده آنان را مدنظر داشته باشیم وبه این فکرکنیم که ماذره ای ازوجود پدرشان .همسرشان،فرزندشان نمیشویم پس حداقل سهم ناچیزی ازحق آنان رااداء کنیم شایدمرحمی بردل سوخته آنان باشیم
بترسید از ایران و ایرانی که اینگونه به جنگ آتش میرود
روحشان شاد
درود بر شما .
ممنونیم، قول می دیم مثل شما شجاع دل باشیم و هرگز ،هرگز به کشور و مردم پشت نکنیم حتی آگه از آسمان آتش بیاره.
بياييد خاري باشيم در چشم دشمنان
عده ای مرد مي آيند فردا
با يك خروار شرف از راه مي رسند
از سرزمين من،از ايران
بهشت را آماده كنيد كه
تنشان داغ دارد،زخم دارد
آب بياوريد ، شهيد عشق آورده اند
کاش من هم حضور داشتم ..فداکاریشون ایثارشونهیچوقت فراموش نمیشه
تا ابد در دل جاودانهستن ❤
جای او آتش نشانی مرده است
هرعزیزی چون گل زیبا سرشت
ازمیان شعله رفته تا بهشت
هرشهیدئ آسمانی می شود
نام نیکش جاودانی می شود
روحشان شاد
حالا چگونه آتش دل را فرو کشیم؟
فقط اين خانواده ها عزيز رو به ام المصائب حضرت زنيب بهشون صبر عنايت فرمايد
و بنده هم در حرم ابوالحسن على بن موسى الرضا نائب زياره اين شهدا ي عزيز و خانواده هاي محترمشون هستم
التماس دعا
ان شاله همیشه استوار و پرتوان باشید و موفق در این روزگار بلاخره هر امدنی رفتنی دارد خوش بحالتون که به بهترین نحوه ممکن پرواز کردید .
اسباب غم، دوباره سر سفره چیده شد
فریاد آتش است، به هر جا که می روی
چندین فرشته بین مه و دود دیده شد!»
جانم به لب رسیده و برگشته در تنم،
مُجری که ذره ذره بخواند نوشته را:
«چنگال پیر و سنگی این برج، همچنان
محکم گرفته بال و پر سی فرشته را!»
دیشب میان خواب تو را دیدم و فقط
گفتی: "صدای سوختنم را شنیده ای؟"
صبحی که چکمه های تو را واکس می زدم
گفتی "عزیز من تو فقط خواب دیده ای!"
دیدی خودت که خواب من این بار چپ نبود
خاموش میشوی و به تو زنگ می زنم
با هر دقیقه ای که جوابی نمی دهی
محکم به شیشه ی دل خود سنگ میزنم!
«مادر! ببخش از پسرت، پیرهن فقط...
خواهر! ببخش... با خبری تلخ آمدم
تازه عروسِ حادثه! شرمنده ام اگر
با این خبر مراسمتان را به هم زدم...»
باور نمی کنم خبری را که داده است!
با حجم گریه میرود اما نمیروم...
همکار توست، پس تو کجایی که نیستی؟
من تا نبینمت که از اینجا نمیروم!
مادر نشسته روی زمین داد میزند:
دیدی دوباره یوسفم از چاه برنگشت؟
دیدی سیاوشم وسط شعله مانده است؟
دیدی کسی سلامت از این راه برنگشت؟
مردم! سلام... با خبری تازه آمدم
ققنوسهای قصه ی تهران نمُرده اند
ما مُرده ایم و مردمِ دور از بلا، که باز
مثل همیشه از بدن مُرده خورده اند!
آقای بی ملاحظه ی دوربینبهدست!
کافی نبود آن همه اخبار سرزده؟
این سوژه ای که مرکز عکاسی ات شده
از زیر چوب و آجر و تیرآهن آمده!
پروانه های عاشق از اینجا نرفته اند!
این عشق جاودانه که حاشا نمیشود!
"آتـش بگیر تا که ببینی چه میکشم
احساس سوختن به تماشا نمی شود"
مینویسم با دو چشم گریان
هر چه گویم ، کم گفتم از شما
تو خودت خوب میدانی خدا
غم ها پایان ندارد ای عزیز
دل ها ارام ندارد ای عزیز
تو خیالت جمع باشد نازنین
جای تو هست در بهشت برین
بهر ما یک جهنم ساختی از رفتنت
ما ماندیم و اندوه از دست دادنت
میسپاریمت به دست آن خدا
که گلچین کرد شما را ، از بین ما
فقط يه خواهش از شبكه خبر لطفا يه هشتك برا حمايت از اين دليران از جان گذشته درست كنيد تا مردم بيان عضو بشن وحمايت كنند از اين مردان تا دولت مجبور بشه يه بودجه حسابي اختصاص بده به اين حوزه و لوازم و تجهيزات جديد واسشون بخرن. ممنون
+بفرمائید
-قلبمان آتش گرفته،کجائید؟
انقدر زیر بار خوبیت مونده بوووودی
کز مهره های گردنت شرمنده بودی
.
هی فکر میکردی به این درد عمیقت
چشمات خجالت میکشیدن از رفیقت
.
آتش حیرف شرشر چشم ترت نیست
جز آهن بیرحم بالای سرت نیست
.
هی صبر کردی صبر اما بی علاجه
از صبر کردن روح زخمیت هاج و واجه
.
هی دل به آتش میزدی تا زنده موندی
اره تو جون دادی و بازم... زنده موندی
️دلنوشته يك دختر كوچك اتش نشان شهيد
سلام
صبح بخير
ديروز صبح بابام رفت ديگه نه به موبايل جواب ميده نه خبري ازش هست اگه خبري ازش داريد به من بگيد مامانم از ديروز رفته برنگشته مامان بزرگ و خاله ها و عمه هام و عموم خونه ما امدند مهماني
اما بابام و مامانم نيامده
شما چه ميگيد
ظاهرا نه بابا ميخواد بياد
نه مهمانها ميخواهند برند
شما دعا كنيد بابا برگرده
نميدونم چرا بابام شيفتش عوض نشده
دختر هشت ساله يك شهيد اتش نشان
اما حالا
تو ای عزیز آن چنان از جانت سروده ایی که دیگر تا ابد هیچ واژه ایی به پای این شعر نمی رسد ... .
حرفی نیست جز خداحافظ قهرمانان مدیونتونیم تا همیشه... .
امشب دلم ازغم،زکف داده عنانش را
یک حادثه برد ازمیان تاب وتوانش را
یارای آن را نیست تادرد دلم گویم
بایدقلم، بنویسداین درد نهانش را
شهرم شده تب داراز یک اتفاق سخت
یک فاجعه، غمبارکرده مردمانش را
درزیرآواری زسیمان و گِل وآهن
تقدیرمدفون کرده سی(30) آتشنشانش را
تصویرهای جانگدازی پیش روی ماست
طاقت ندارد آدمی شرح وبیانش را
یک سو زنی دراظطراب و شیون وناله
آیا دوباره بیند او شوی جوانش را؟
سوی دگر بابای یک آتشنشانی که
لرزانده باراین مصیبت زانوانش را
و....
.
.
.
.
گمنام بودآتشنشان اما دگر زین پس
درآسمان جوئیم مانام و نشانش را
دنیا محل آزمون آدمیزادیست
پس داده او باسرفرازی امتحانش را
تندیس میسازند از او درشهرمن اما
من تا ابد درسینه دارم یادمانش را
مهدی عبادی
10بهمن1395
راز فداکاری ات، دهان به دهان می چرخد.
شهر به تو می بالد.
ان شاله همیشه استوار و پرتوان باشید و موفق در این روزگار بلاخره هر امدنی رفتنی دارد خوش بحالتون که به بهترین نحوه ممکن پرواز کردید .
با کدام دل بنویسم؟وقتی پیکر نیمه جان برادران آتش نشانم داشت میسوخت،دل من آتش گرفته بود.
قبل از اینکه آنها بسوزند،من دلم سوخته بود
دیگر دلی نمانده تا بخواهم دلنوشته بنویسم
برادر جان بر کفم،مرا ببخش که صدایم می زدی و من از داخل شهرم با همان دل آتش گرفته ام صدایت را می شنیدم و کاری از دستم بر نمی آمد
مرا ببخش که دارم برای دخترم خرید عید میکنم ولی دختر زیبایی نو با آن چشمان معصوم هنوز چشم براهت هست
مرا ببخش.....
از دیروز وقتی یاد اون لبخندایی که در پاسخ به حرفام میزدن میوفتم, تلخی اون لبخنداشون رو با تمام وجود حس میکنم, میفهمم که اونا خیلی جوابای دیگه ای داشتن که به من بگن ولی شاید نمیخواستن حتی با گفتن اون مطالب برای خودشون هم یاداوری بشه که چه شغلی دارن, و من چه بیرحمانه هر بار اینو بهشون یاداوری میکردم,
الان دیگه مثل اون موقعها آرزو نمیکنم که یه آتش نشان بشم, از شما چه پنهون اصلا جرات و شهامتشو ندارم,
الان فقط عمق این جمله رو که اینروزا تو دنیای مجازی مد شده رو بخوبی درک میکنم:
"آتش نشانی شغل نیست, عشق است"
باور کنین هربار با دیدن عکسهای فاجعه پلاسکو و دیدن آتش نشانها دلم بدرد میاد و بغض میکنم و از طرز فکر اونموقع هام پشیمون میشم.
شاید منم الان چون این یکی دوروز مد شده دارم این مطلب رو مینویسم, ولی حداقل میدونم که دیگه هیچ وقت به خودم اجازه نمیدم در مورد عشق آتش نشانی قضاوت کنم.
خداقوت قهرمانان مدافع وطن
روحتون شاد جایگاهتون بهشت برین باد
ومن الله توفیق
راهت پر رهرو
شهدای غواص بر لب آب با لبی تشنه رفتند شهدای آتش نشان در آتش با لبی تشنه جان دادند عجب قصه ی پر غصه ایست این غصه ی آب و آتش سلام بر حسین (ع) که هم لب تشنه بر لب آب بود و هم سرش در تنور آتش رفت ،خیمه ها ی اهل بیتش را آتش زدند ولی به ما درس آزادگی آموخت.
روحشان شاد یادشان گرامی نامشان جاوید /شهادت گوارای وجودتان ای لب تشنگان پرکشیده در آتش
نیشابور خود قربانی بوده
نیشابور عزیز از دست داده
ما هم ۳۲۰ نفر را از دست دادیم
ما هم ۲۴ آتش نشان از دست دادیم
ما هم ۴۶۰ مجروح داشتیم،
فرزندان ده ها خانواده یتیم شدند،
مسولین ما زنده نبودند که به اعضای خانواده ازدست رفتگان تسلیت عرض کنند، چون خود در میان قربانیان بودند...
ما با شما همدردیم چرا که تجربه کردیم درد بی توجهی از درد خود زخم بدتر است
نیشابور خود قربانی بوده
نیشابور عزیز از دست داده
ما هم ۳۲۰ نفر را از دست دادیم
ما هم ۲۴ آتش نشان از دست دادیم
ما هم ۴۶۰ مجروح داشتیم،
فرزندان ده ها خانواده یتیم شدند،
مسولین ما زنده نبودند که به اعضای خانواده ازدست رفتگان تسلیت عرض کنند، چون خود در میان قربانیان بودند...
ما با شما همدردیم چرا که تجربه کردیم درد بی توجهی از درد خود زخم بدتر است
شهدای غواص بر لب آب با لبی تشنه رفتند شهدای آتش نشان در آتش با لبی تشنه جان دادند عجب قصه ی پر غصه ایست این غصه ی آب و آتش سلام بر حسین (ع) که هم لب تشنه بر لب آب بود و هم سرش در تنور آتش رفت ،خیمه ها ی اهل بیتش را آتش زدند ولی به ما درس آزادگی آموخت.
روحشان شاد یادشان گرامی نامشان جاوید /شهادت گوارای وجودتان ای لب تشنگان پرکشیده در آتش
متن این نامه که در اختیار مُکریان قرار گرفته به شرح زیر است:
در کمال بهت و نا باوری مطلع شدم که همکاران آتش نشانم در تهران جهت خدمت به مردم از محل کار خود خارج شده و در حین خدمت رسانی به محبوسین و مصدومین ساختمان پلاسکو تهران، متأسفانه خودشان به خاطر شدت گرفتن حادثه گرفتار شده اند
بسیار سخت است سخن گفتن در این خصوص
بسیار سخت است نوشتن در این خصوص
بسیار سخت است
بسیار..........
مطمئن باشید میانگین سنی همکارانم کمتر از ۳۰ سال است
...... کمتر از ۳۰ سال
امیدوارم خداوند رحمان به بازماندگان شهدای آتش نشانی صبر دهد
امیدوارم خداوند رحمان به همکاران مصدومم سلامت و توان خدمت رسانی مجدد به مردم دهد
امیدوارم خداوند رحمان کمک کند دیگر هیچ امدادگری نیازمند امدادرسانی همکاران خود نشود
آری این است که ما آتش نشانان میگوییم هر روز صبح قبل از خروج از منزل از خانواده خداحافظی میکنیم و آرزوی داریم مجدد آنها ببینیم
تا یک آتش نشان نباشید درد مارا نخواهید دانست
همکاران شهیدم شهادتتان مبارک
آتش نشان داغدار مهابادی ادریس صبوریان
دوم بهمن ماه1395 تلخ ترین روز خدمتم بود روحشان شاد و یادشان گرامی
اتش نشانان مظهر صلابت و عشقند
دخترم پاشو، صدای بابا از میان خرابه ها می آید. منتظر توست. اشک هایت را پاک کن. نگاه کن... ساعت هاست همه دنبال اویند. حالا یکی یکی برمیگردند...
به لباس های سوخته اش نگاه نکن، به کلاه شکسته و دستکش های پاره اش نگاه نکن، به کپسولش که آن طرف تر افتاده نگاه نکن، به اشک های همرزمانش نگاه نکن، اشک شوق است از دیدار رفقایشان، به چهره اش نگاه نکن، شاید او را نشناسی... اما او تو را خوب میشناسد...
نگاه کن... همه برای آمدنشان بیدارند،. ساعت هاست....
دخترم بخواب... پدرت آنجاست. در رؤیای قشنگت. همان پدر سالم و خندان
نگاه کن چه با شکوه از دل خروار ها آوار پرواز میکند... به آسمان دلت. بخواب دخترم شاید بابا فقط آنجا باشد، در خوابت، قلبت...فقط آنجا
هیچوقت فراموش نخواهید شد
با غم انگیزترین حالت تهران, چه کنم...!
یادبود شهادت آتش نشانان
خانواده این شهید در این دلنوشته میگوید: زیبایی اراده و جانفشانی آتش نشان قهرمان در آخرین پنج شنبه دی ماه سال 95 خیابان جمهوری تهران برای حفط جان و مال مردم شریف ایران در کوهی از آتش و آواری از آهن دیگر بار تمام خاطرات سخت سال های حماسه و ایثار مردان سخت کوش این دیار را جلوهگر نمود.در تداوم حرکت به سوی آرمان های بزرگ آن امام همام و شهدای گران قدر آن بزرگ مرد ایران همین بس که تلاش آتش نشان ساده و دل پاک که نیتش دفاع از حرم در آن سوی مرزها بود در شجاعانه ترین حالت ممکن در حریم آتش وآوار پلاسکو جاودانه گردید.
نیت های خالص که در روزی نه چندان دور در کانال کمیل با طنین می روم تا کشورم بماند همراه شد با دل نوشته بزرگ مردی کوچک که میگفت :دنیا بوی خون گرفته است ظلم ظالم بر عالم پرده افکنده است (ای کودک سوری, یمنی و عراقی و ای مسلمانان به خون کشیده شده قدری تحمل کنید قدری بیشتر دوام بیاوردید دستان من یاری کمک به شما را ندارد اما دلم به اندازه تمام شما آتش می گیرد ...) و همین چند روز پیش زیبایی ماندگار صدای پر شتاب آتش نشان شجاع در لحظاتی قبل از فرو ریختن آوار پلاسکو که گفت مال مردم است بگذار بروم و بی درنگ سوخت و خاکسترش را باد برد همه و همه از جنس تبعیت و عشق به فرمانده کل قوا در عصر غیبت است و مطمئن باشید عشق و ایثار و شهادت از سوی تمام نسلهای این انقلابدر هر صنف و لباسبرای همیشه جوشان و مواج خواهد بود برای زمینه سازی روییدن گل نرگس.ان شاء الله