مادر ،خوش به حالت ببين چطور پسرت مثل يک قهرمان سينه سپر کرده ،ميبيني از دل اين همه زشتي وپستي چه پسر دلاوري داشتي ، مادر پايت را ميبوسم براي داشتن چنين فرزندي که راهنمايش تو بودي ،،خدا لعنت کند داعش واربابانشان را
این سر که قابل تو نباشد حسین جان
صدها هزار سر به عشق تو در انتظارهست
این خون توست که در رگ و دراستخوان ماست
در پای عشق تو هم خون تو در انتثارهست
ما را مگر به جز نام تو ذکری به لب بود
این نام توست که در صدد انتشار هست
دنیا برای دشمنیت آتش است و خون
خون خداست که در همه عالم به کار هست
در شوره زار کفر، نفرت و خنجر برادرند
جز حنجرت ، برای بریدن مهار هست ؟
در ذهن من به جز تو نباشد تصوری
دلداده ترا، بریده تر از رأس یار هست ؟
خون دلم چنان به جوشد از آن کربلای تو
سر را مگر توان ماندنش از این فشار هست؟
یاقوت را به جذبه عشقت ببر ببر
آنجا که جای چنین بی قرار هست
این را بالبداهه برای شهید حججی سروده ام
قربون اون شرف و غیرت و مردانگیت برادر عزیزم
خوشا به سعادت خودت و خانواده ات
تورا به جان آقاحسین هوای جوانان مارا داشته باش بنازم به مادرت که شیر پاکت نوشاند شهدشیرین شهادت گوارای وجودت
کاش ما علاوه بر این تسلیتها در جواب این فداکاریها به فکر اصلاح کار و عملکرد خودمون باشیم و در پاسخ به این عزیزان رابطه ها رو فدای ضابطه ها و نون حرام را جایگزین حلال نکنیم. وگرنه "تنها" به حرف و شعار و ابراز همدردی چیزی درست نمیشود...
مبارکت باشه بزرگ عزیز،شهادت لیاقت می خواهد که خوشا به سعادتت که تو قبول شدی با نمره عالی،البته تو نخبه ای نابغه ای که جهشی تو مقطع دکترای بندگی خالص خدا نمره آوردی ،چه نگاه سوزناکی برای من و امثال من جامانده از کاروان خوبانم......راستی برای ماهم دعا کنید حداقل شرمنده شما نشیم....
چه بی ادعا رفت
شنیدیم وقتی کاروان امام حسین(ع) میخواسته به طرف کربلا راه بیفته، جناب باب الحوائج ابالفضل العباس (ع) زانوی مبارکش رو خم میکرده و عمه سادات حضرت زینب سلام الله علیها پاشون رو روی زانوی آقا ابالفضل میزاشته و سوار مرکب میشده....... این یعنی حضرت عمه سادات بی کس و کار نبوده...........
و اما به زمان ما آقا محسن یکی از اونایی بود که نشون داد حضرت زینب بی کس و کار نیست.
خوشا به حال آقا محسن و امثال ایشون و بدا به حال ما که هنوز گرفتار دنیاییم.
میبینم و شرم می کنم از حال خودم
میبینم و شرم می کنم از آنچه همه روزه به آن مشغولم
به خدا که شرم می کنم از.............
راستش را بگو .سرش را داد که من چشم سر باز کنم؟
روحت شادای جوانمرد
شامیان چشم را هدف بزنید
ملتی که شهادت برای او سعادت است پیروز است
قهرمان ایران توئی ...
مردان روزگار ،درس مردانگی دادی.
فقط چهره زیبای مطمئن به نظاره بنشینم
صدها هزار سر به عشق تو در انتظارهست
این خون توست که در رگ و دراستخوان ماست
در پای عشق تو هم خون تو در انتثارهست
ما را مگر به جز نام تو ذکری به لب بود
این نام توست که در صدد انتشار هست
دنیا برای دشمنیت آتش است و خون
خون خداست که در همه عالم به کار هست
در شوره زار کفر، نفرت و خنجر برادرند
جز حنجرت ، برای بریدن مهار هست ؟
در ذهن من به جز تو نباشد تصوری
دلداده ترا، بریده تر از رأس یار هست ؟
خون دلم چنان به جوشد از آن کربلای تو
سر را مگر توان ماندنش از این فشار هست؟
یاقوت را به جذبه عشقت ببر ببر
آنجا که جای چنین بی قرار هست
این را بالبداهه برای شهید حججی سروده ام
خوشا به سعادت خودت و خانواده ات
تورا به جان آقاحسین هوای جوانان مارا داشته باش بنازم به مادرت که شیر پاکت نوشاند شهدشیرین شهادت گوارای وجودت
سلام ما رو به آقا مون برسون
اینا کجا و ما کجا...
حالم از کسایی که میگن اینا برا پول میرن بهم میخوره
چرا خودشون نمیرن نکنه از پول بدشون میاد؟؟؟
شنیدیم وقتی کاروان امام حسین(ع) میخواسته به طرف کربلا راه بیفته، جناب باب الحوائج ابالفضل العباس (ع) زانوی مبارکش رو خم میکرده و عمه سادات حضرت زینب سلام الله علیها پاشون رو روی زانوی آقا ابالفضل میزاشته و سوار مرکب میشده....... این یعنی حضرت عمه سادات بی کس و کار نبوده...........
و اما به زمان ما آقا محسن یکی از اونایی بود که نشون داد حضرت زینب بی کس و کار نیست.
خوشا به حال آقا محسن و امثال ایشون و بدا به حال ما که هنوز گرفتار دنیاییم.
سلام برشهدا
برای شادی روحش صلوات