حدودا ۴ سالی هست که به وزوز گوش مبتلا شدم. روزای اول تحملش سخت بود خواب واسه آدم نمیزاشت، ولی کم کم بهش عادت میکنی، بقول دوستان تا بهش فکر نکنی یا در جاهای خیلی ساکت نباشی متوجهش نمیشی.. پیشنهاد من به دوستانی که تازه بهش مبتلا شدن اینه که شبا موقع خواب کنار یه وسیله ای که سر و صدا ایجاد کنه مثلا پنکه بخوابن که فکرشون سمتش نره و دچار استرس نشن
يك روز در ميان حمام بريد و گوشتون رو با اب بشوريد و با حوله فقط سنگينى اب رو بگيريد و بزاريد خودش خشك بشه،
تا ميتونيد غذا كم بخوريد، فقط در حد نياز و خوابتون هم تنظيم شده باشه،
سرتون رو به سمت پايين خم نكنيد، بتهوون اين مشكل رو داشت به خاطر اينكه هميشه سر و گردنش رو به پايين خم بود يا كسانى كه مثلا براى كنكور درس ميخونن،
بدن به طور كلى به سمت پايين باشه خوبه، چون خون راحت به سر ميرسه، مثل سجده در نماز، اما خم كردن سر و گردن به تنهايي خوب نيست،
اينها رو رعايت كنيد بسيار تاثير مثبت داره،
هرچی بیشتر فکر کنید بیشتر میشه صداش
دوستان وزوزگوش دارن من کلی تلاش کردم تو این 11 سال خوب نشدم هر نو دکتر و طب و هر چی بگین استفاده کردم هیچی بهتر نشدم
بنظرم مثل من باهاش کنار بیاین بهتره من الان ک دارم مینویسم تازه یکم بلند شده چون هر چقدر بهش بیشتر فکر کنید بدتر میشه بهش فکر نکنید هیچی نمیشنوید
خوب هم نمیشه هیچوقت
تا ميتونيد غذا كم بخوريد، فقط در حد نياز و خوابتون هم تنظيم شده باشه،
سرتون رو به سمت پايين خم نكنيد، بتهوون اين مشكل رو داشت به خاطر اينكه هميشه سر و گردنش رو به پايين خم بود يا كسانى كه مثلا براى كنكور درس ميخونن،
بدن به طور كلى به سمت پايين باشه خوبه، چون خون راحت به سر ميرسه، مثل سجده در نماز، اما خم كردن سر و گردن به تنهايي خوب نيست،
اينها رو رعايت كنيد بسيار تاثير مثبت داره،