سلام دوستان منم از بچگی پانیک دارم ولی هنوز قرص کلونازپام مصرف میکنم و مطمعن هستم بیشتر شرایط زندگیمون که این بیماری به وجود میاره من به خاطر شرایط بدی که در خانوادم داشتم این مشکل پیدا کردم ولی به هر حال با یاد خدا دلمون آروم کنیم وایشلا هممون به یه حا خوب برسیم
سلام.امیدوارم که هیچ کس گرفتار هیچ نوع مریضی بشه.
من به شخصه هیچ اطلاعی از بیماری پانیک نداشتم و پیش هیچ پزشکی هم نرفتم.فقط ایزد دانا و توانا انگار حس غریزی در وجودم گزاشت و راه حل رو یافتم و خداروشکر بهبود پیدا کردم.و از خدا خاستم که اگر کسی گرفتار پانیک شد و راه و حل خواست هرانچه که در بهبودی او مفید باشه رو روی زبونم بیاره و انتقال بدم.
و من به صورت کاملا رایگان در خدمت تمام عزیزان هستم
من تقریبا دو ماهه دگیر شدم با این بیماری ولی یه جورایی با بقیه فرق داره اصلا حس مردن ندارم قفسه سینم درد نمیگیره فقط دهنم به شدت خشک میشه حالت تهوع شدید میگیرم و به نفس نفس میفتم و دست و پام یخ میکنه و میلرزه .
ولی با خوردن قرص لروزپام بعد از چند دقیقه اروم میشم
دوستان اگه راهکاری واسه درمان بهتر این بیماری میشناسید بگید
ممنون
سلام به همگی
بیشتر کامنتارو خوندم و یه کم آروم شدم از این لحاظ که کسایی هستن که باهام همدرد هستن ولی واقعا امیدوارم همه بهبود پیدا کنن چون واقعا بدترین درد هستش و کسی هم نمیتونه درکت کنه
من حدود ۶ الی ۷ ساله درگیرش هستم اوایل که اصلا نمیدونستم چیه خیلی اذیت شدم ولی مدام فکرمیکنم یه مشکل جسمی دارم همش دکترو آزمایش و این چیزا
همیشه تپش قلب دارم الان یه مدتی میشه قلبم نامنظم میزنه بهش میگن آریتمی پیش متخصص قلب رفتم اکو و تست انجام دادم مشکلی نداشت ولی هولتر بستم آریتمی زده بود که میگفت از استرس هستش ولی وقتای عادی هم دارم این حالتو
دارو برام نوشته ولی خیلی میترسم بخورم بخاطر عوارضش
شاید اگه زود به فکر درمان پانیکم بودم کار به اینجاها نمیکشید
همش از استرس و فکرای منفی.همش دلم حال خوب میخواد مثل قبلم
دعاکنید برای همه...
سلام دوست من
من هم اخیرا دچار این حملات شدم. داروهایی که برای رفع این مشکل نسخه میشه عارضه ای نداره و خیلی خوب جواب میده.
من حالتو درک میکنم. اما هیچ کس جز خودت نمیتونه 100درصد کمکت کنه. پس به جای نگرانی مدام، به چیزای مثبت فکر کن.بهت قول میدم به زودی درمان میشی. داروهات رو تا بهبودی کامل قطع نکن و مرتب تحت نظر دکتر باش :) به امید روزای خوب تر
ناشناس
۰۱:۰۴ ۲۲ بهمن ۱۳۹۹
سلام منم از پارسال هفت هشت بار دچار پانیک شدم از مرگ خودم ترسیدم . بعد آن دچار پانیک شدم .تا اینکه چند روز پیش کرونا گرفتم یکمی از کرونا ترسیدم وسط کرونا پانیک اومد سراغم اول فکر کردم از عوارض کرونا ست فکر میکردم دیگه دارم میمیرم چون اون موقع نمیدونستم پانیکه خودمو رسوندن بیمارستان گفتم کرونا گرفتم احتمالا بخاطر کرونا خونم لخته میزنه خودتون هم میدونید علائم پانیک چجوریه بعد سه ساعت دکترا روی من کار کردند فشارم اومد پایین حالم خوب شد بعداً فهمیدم بابا پانیکه اصلا ربطی به کرونا نداره.مخواستم بگم همش از فکر بد میاد .دوم باید بدونی پانیکه اگر بدونی پانیکه میشه راحت کنترلش کرد اگر ندونی دیر دوزاریتون بیفته یکمی اذیت میشی.چون فکر میکنی داری میمیری خودتو به این ور اونور میزنی بدتر میشه .پانیک کشنده نیست اول کار اینو بفهمی در عرض سه چهار دقیقه خوب میشی
سلام منم تقریبا یک هفته هست دچار پانیک شدم حالم خیلی بده یه بغض بزرگ تو گلومه غذا از گلوم پایین نمیره نمیتونم قورت بدم غذارو دهنم خشکه اظطراب شدید دارم
ترس از مرگ ولم نمیکنه همه خونوادم داغون شدن مامانم و بابام تو این چند روز صدسال پیرشدن ۲۸ سالمه یه دختر سه ساله دارم همش گریه میکنم میگم دارم میمیرم دکتر بهم دارو داد گفت تا دو هفته بعد خوب میشی ولی باید یک سال تحت درمان باشی
تپش قلب کوبنده و تنگی نفس که هم تو خواب میاد سراغم هم تو بیداری . بعضی مواقع یسره می شم چند ساعت .اوایل توجه نمی کردم و بعد بیدار شدم دوباره میخابیدم سمت چپ دراز بکشی بیشتر درد می کشی تو خواب
ده روزه زندگی جهنم کرده .
من تازه مبتلا شدم . راه درمانش پیدا می کنم میام اینجا مینویسم
دوستان سلام.من بدون هیچ دارویی و بدون کمک دکتر خوب شدم.انگار خدا خودش توی قلبم بهم ندا داد و گفت اینها تماما یه فکره.تو هیچ مشکلی نداری و اگه میخای رها بشی بهش فکر نکن.
و من همین کار رو کردم.روزای اول واسم سخت بود اما بهم امید داد که میشه خوب بشی.
چون تا میومدم فکرم رو جمع کنم یکم طول میکشید تا رها بشم.
در طی چار پنج روز که روال جم کردن فکر رو پیدا کردم الان خدا رو هزاران بار شکر خوبه خوبم.
شاید یکم حرفام برا بعضیا نا مفهوم باشه
ناشناس
۱۹:۰۴ ۲۹ آذر ۱۳۹۹
سلام تجربه من داروی اس سیتالوپرام با پروپرانولول خوب است البته زیر نظر پزشک
سلام منم همینجوری هستم چند وقت پیش یکی از دوستام سکته کرد فوت کرد و از اون روز به بعد من حمله همیشگی شده اضطرابم بیشتر شده هر روز فک میکنم منم درم سکته میکنم یا میمرم لطفا به منم یه راه حل بگید ممنون میشم
من از نوجونی همیشه حمله داشتم از وقتی که کنکور و کوفت و زهرمار اومد. نمیدونستم اسمش پنیکه همیشه میرفتم سرم میزدم چون لاغرم هستم فکر میکردم فشارم افتاده
از 20 سالگی رفتم روانپزشک همه داروها آسنترا آلپرازولام سیتالوپرام بوسپرین رو امتحانی داد هیچکدوم تاثیری نداشت تا جایی که از دانشگاه رفتن وحشت داشتم
کلونازپام که داد. خوب شدم الان 7 ساله دارم کلونازپام میخورم فقط وقتایی که مدام خونه ام سرکار نمیرم قرص نمیخورم
به شدت اعتیاد آوره تا روزی 4 تا خوردم
خودم خسته شدم
سلام من هم همین حالت بهم دست داده تپش قلب وتنگی نفس شدید ولرزش از درون تا چند هفته باهام بوده ولی الان خیلی درگیرم کرده قلبم دچاره مشکله همش دکترقلبم اکو تست ورزش نمیدونم این حس واقعا مشکل قلبی یا پانیک استرس دارم برای همچی از درون میلرزم ولی پرپرانول میخورم دکتر رفتمو قرص نورتریپتیلین داده با سرترالین الان یکم بهتر شدم لرزش درونم کم شده ولی احساس اینکه قلب درد دارمو تنگی نفس یعنی مشکل قلبی
سلام. ...دروغ میگه کسی که ایمانش قویه ولی بازم پانیک داره...بچه ها منم درد کشیدام بخدا.روزی ۳بارحمله پانیک داشتم ولی الان ۴سال میشه یک بار هم حمله نکرده.فقط بانماز شب تونسم ازسرم بازش کنم.فقط الله
سلام من فقط با مصرف یک مکمل حاوی ۲۰۰mg کافئین برای اولین بار حملاتی شبیه پنیک برام اتفاق افتاد و سه چهار ماه هم گذشت و دیگه اون طوری نشدم دکتر اعصاب هم گفت چیزی نیست حالا لازمه بدم پیش روانپزشک باز
دوستای عزیز منم سالهاپیش این تجربه وححححشتناک رو داشتم ولی دارو درمانی تاثیری نداشت و من شبانه روز بااین قضیه سروکله میزدم، اماحدوددوساله که تکنیکی رو یادگرفتم که میتونه به استرسها و اضطراب و حملات اضطرابی شما کمک کنه
تونستم بااین تکنیک به خیلیها کمک کنم
خوب بگو تکنیکش چیه ماهم از دست این بیماری خلاص بشیم
Shiva
۲۳:۴۱ ۰۱ مرداد ۱۳۹۹
من هم از۱۶ سالگی پانیک داشتم چون سنم کم بود نمیدونستم چی هست ومیترسیدم الان ۲۰ سال گذشته هرچندوقت یکباربر میگرده حتماروانپزشک بریدودارومصرف کنید بهترین داروهم براش سیتالوپرام وکلونازپام هست من یکسال مصرف کردم وخوب شدم .علائم خیلی شدیدبودحتی غذانمیتونستم بخورم وخیلی لاغرشده بودم تنگی نفس تپش قلب داشتم بدنم بی حس بود ولی بامصرف داروخوب شدم.
منم بعد زایمانم دچار این حمله شدم الان دوسال قرض میخورم حملم کمتر شده ولی این بیماری خوب شناختم میاد طرفم اصلا نمیترسم و بلند میشم سرمو سری گرم کتاب یا کارای خونه میکنم وسری ازم رد میشه خوشبختانه
سلام دوستان من 4 ماه هست دچار این بیماری شدم هر دوسه هفته گرفتارش میشم و هربار دوسه روز شدید حالم بد میشه من احساس می کنم که تو این مدت هر مشکل فیزیکی داشتم این حمله ها بیشتر سراغم اومده برام تجربه شده که بیماری مکاری هست و با کوچکترین مشکل جسمی آدم رو میاد و تا اوج اضطراب جلو می بره دوشب پیش نصف شب توی خواب دچار حمله شدم بلند شدم راه برم اما نتونستم ضعف شدید داشتم حس مرگ زودرس انگار روحم از بدنم جدا بود و 4 بار به اوج رسید و دوباره فروکش کرد اما با خوردن آب زیاد و داروی آرام بخش بالخره خوابیدم اما هنوز سرگیجه و حالت تهوع دارم و با اینکه امروز پیش پزشک رفتم اما واقعا فکر می کنم یه مشکل جدی دارم تو بدنم ولی بیشترین وحشتم از تکرار حمله هست. برای همه آرزوی بهبود دارم برای من هم دعا کنید متشکرم.
سلام به تمامی دوستان همدرد.
منم ۷ساله با این بیماری دست و پنجه نرم میکنم..زیر نظر روان پزشک دارو پاروکستین میخورم.که بسیار مفید واقع شده..
چون کارمند اداره هستم.پاروکستین منو بی حال یا سست نمیکنه که سر کار بی انرژی باشم.به این خاطر میگم خوبه..
من پدرو مادرم رو ظرف مدت یکسال از دست دادم.و ضربه روحی شدیدی خوردم..
بهوهمین جهت بیماری من دوباره فعال تر شد..
مشاوره هم نرفتم و نمیرم.چون به عقیده من.حرفهای که میزنن بدرد من نمیخوره..بخاطر اینکه هیچ کس بهتر از خود آدم از وضعیتی که درش هست خبر نداره..
اما پیشنهادم برای دوستان اینه که.پاروکستین رو امتحان کنند..و موقع حمله پانیک یه قرص.پرو پرانول تپش قلب بخورن.
و از هیچ چیزی نترسید.پانیک آدم نمیکشه..
گور باباش..پانیک مشگ
سلام من پارسال با پنیک آشنا شدم یه حس ترس وحشتناک و تلخ که تمومی نداره انگار دنیا به آخر رسیده و درحال مرگی...سال ۹۷ جراحی تیرویید کردم و پاراتییروییدم برای همیشه آسیب دید و افت کلسیم شدید پیدا کردم دوروز بعد از جراحی به خاطر همین مسئله تشنج کردم و دست و پام کج شد عضلات صورتم شل شده بود و حس نمیکردم با وحشت زدگی تموم خودمو رسوندم اورژانس ولی ازسال بعدش دچار حمله پنیک میشم هربار ساعت ۳ صبح از خواب میپریدم و فکر میکردم دارم سکته میکنم ومیمیرم تنگی نفس شدید داشتم و همش فکر میکردم دوباره افت کلسیم دارمو تشنج میکنم تا اینکه رفتم دکتر اون بهم گفت پنیک داری بهم دارو داد خوب شدم ولی بعد از ۶ ماه الان دو سه باره که فک میکنم دچار پنیک شدم یهو تنگی نفس میگیرم و ضربان قلبم بالا میره بیقرارم و احساس بیحالی و سستی میکنم انگار اضطراب شدید میگیرم
سلام
روز همگی بخیر
همسر بنده هم دچار این عارضه شده
خداروشکر یاد گرفتیم کنترلش کنیم
شما هم سعی کنید باهاش نجنگید
و حتما به غذاهایی که میخورید دقت کنید
طبع ادم خیلی مهمه و نباید از غذاهای بسته بندی و با طبع سرد استفاده کرد.
حتما به یک متخصص طب سنتی مراجعه کنید و بخواهید کمکتون کنه
خرما و بادام و گرمی جات فوق العادست
یک وب سایت هست به اسم طب روان
دوره های اموزشی خوبی داره
به نظرم استفاده از اون دوره ها هم موثره
و اینکه سعی کنید باهاش کنار بیاید و خودخوری نکنید
و اینکه به اطرافیانتون هم توضیح بدید و خجالت نکشید
امیدوارم هرکسی که دچار این عارضه شده با چیزای خوب روبرو بشه.
یادتون نره که این نیز بگذرد.
دوستان عزیز من سالهاست درگیر این بیماری ام .تجربیاتم را میگم امیدوارم کمکتون کنه ۱)اطلاعات بی اندازه راجعبه این بیماریباعث تشدیدش میشه .درحدی بدونید ک مرگ در پی نداره وعلائمش چیاس.دیگه هی سرچ نکنید ۲)من با دارو بدتر میشدم رفتم سراغ اصلاح مزاج و پرهیزات و طب سنتی .فقط دکتر خوب برید .گاهی غلبه سودا و یا صفرای سوخته در مغز انسان را تا مرز دیوانگی میبره .خواهش میکنم اول پاکسازی مزاج کنید الانم بهاره وقتشه بعد برید داروهای اعصاب بخورید .این داروها هم مخدر دارن هم کافور هم انواع چیزای که سرد و بی رمقتون کنه .و سوم اینکه من ادم مذهبی نبودم ولی بعد متوجه شدم معنویات بشدت رو بهبودتون موثره .چون طبع معنویات گرمه .حالا صرفا میتونه دعا و نماز وقران هم نباسه .شعر ادبیات وهرچیزی که ارومتون کنه .هرچی سرچکنید ترس بیشتر میاد سراغتون و دایه پنیک ترس از مرگه .من جوری ام که یه قرص سرماخوردگی ام میترسم بخورم .ولی با رعایت غذا تامین ویتامینهای بدن (یکیاز علتهای این حمله کمبود ویتامین ومواد معدنی مثل منیزیمه)و اصلاح مزاج خیلی کنترل میشه .روزی یک لیوان تخم شربتی با عرق بیدمشک بخورید .توروخدا سرچ کنید واسه بیدمشک و تخم شربتی .معحزه ارزان قیمتی که قدرش را نمیدونیم . و در اخر اینکه ترس نشونه ضعف ایمانه .وقتی به خدا ایمانمون قوی شه شدت ترس و حملات کمتر میشه .
من مبتلا حملات پی درپی پانیک هستم ،چند بار در روز ا
اکساسکاند 5 میانسرین ایموان برینتلیکس 10 میخورم وآتاراکس25 اما بدتر وبدترم
ساکن سوئد هستم
راه درمان ودارو موثر میخوام
سیکولوژ هم دارم
من همین الان
دچار حمله شدید شده بودم مرگم جلوی چشمان بود و می گفتم دیگه کارم تمومه قلبم ضربان احساس میکنم ناهممنگه میگم حتما سکته کردم و قبلی ها سکته خفیف بوده و این کامله یه زره نبض سرم تند میزنه میگم حتما سکته مغزی الانس که برم کما دیگه بچه هام و نبینم بدترین افکار منفی میاد سراغم ولی بغضی کامنتها حالم و بهتر کرد خسته شدم بخدا زندگیمان رسما فلج کرده نمیدونم چکار کنیم اینو کجای دلمون بزاریم تو این هیری پیری خدایا خودت کمکتون کن
بله تنگی نفس و سرگیجه هم داشتم.....بدتر خارش و التهاب گلو هم هست...با کلداکس بهتر شده.برنامه خواب به موقع و بیداری به موقع کمک میکنه .
آلپرازلام هم خوبه فعلن تا اوضاع بهتر شه بعد یه کاریش میکنیم
فاطمه
۱۶:۱۳ ۱۰ فروردين ۱۳۹۹
سلام دوستان من تقریبا از ۲۵ اسفند دچار مشکلاتی شبیه به پانیک شدم مخصوصا غروب تا صبح حالم خیلی بده دچار وحشت و ترس شدید هستم میترسم چشم رو هم بزارم در طول این خواب درستی نداشتم با توجه به اینکه خیلی خوابم میاد ولی میترسم بخوابم متاسفانه اینقدر ذهن درگیر افکار بد کردم که نمی تونم از یاد ببرم و فکرم رو مشغول چیز خوبی کنم بدنم خیلی ضعیفه نمیتونم غذا بخورم اگه لطف کنید یه دکتر خوب تو مشهد معرفی کنید ممنون میشم
من 10اسفند دچار شدم 90 درصد شبها میاد سراغم یک شب تا صبح بیدار موندم چند شب تا 4و5 ....تا حالا در عمرم مریض نشده بودم.... الانم تقریبا هر روز دچارش میشم
اول نمیدونستم چیه انواع دکتر و تست آزمایش و....تا در نت جست و جو کردم.
آلپرازلام - پروپرانولول10 -20 مصرف کردم یکم بهترم الان
سرترالین 50 هم گفتن...هنوز مصرف نکردم.
سرگرم بشین...روز سخت کار کنید خسته بشید.....شب زود بخوابید...خبر نخونید محیط های استرس زا نرید.....
من۲سال قبل ۴صبح امد سراغم رفتم درمانگاه خوب شدم سال بعد مجدد ۲شب امد سراغم سال سوم ۴روز پیش آمد
تجربه فقط موقع حمله قرص آرام بخش یا پراپرانول۲۰ بخور تمام یک روزم آرام بخش میره تا سال بعد نگران نباشید
سلام.من چهارده سالمه...ده روزی میشه دچار پنیک میشم ولی بنا به دلایلی نمیتونم به خانوادم بگم...اختلال در مسخ واقعیت و شخصیت هم دارم...بنظرتون میتونم فقط با مشاور خوب بشم یا باید برم دکتر؟؟
سلام، خواستم بهت بگم من پانیک داشتم و الان کاملا خوب شدم بدون دارو،،،،،، مدیتیشن یکی از موثرترین کارایی که کمک میکنه نتیجه بگیریم،، اگه ده روزه دچاره پانیک شدی هرچی زودتر درمانش کن، مدیتیشن کن هرشب قبل از خدا، روزی ۸ تا لیوان آب بخور، دایره ی دوستاتو تغییر بده، به هیچ عنوان سمته سیگار و مشروبات الکلی و.... نرو چون پانیکو تشدید میکنه، مدام کتابای انگیزشی بخون، به خودت بها و ارزش بده، مدام تکرار کن که خوبی و سلامتی و پر از آرامش، شکرگذاری کن، نفس عمیق بکش،
یوسف
۲۳:۰۳ ۰۵ اسفند ۱۳۹۹
به ولله که مرگ بهتره از مسخ شدنن ادم تا سرحد دیوانگی میبره . مجبور میشی انقدر خودتو بزنی دردت بیاد تا شاید حس کنی هنوز خودتی و هنوز وجود داری
ممنونم از توضیحات کامل در مورد این بیماری و راهکارهای مقابله خوبتون خیلی وحشتناکه مخصوصا دفعات اول که برای آدم ناشناخته هست و دقیقا حس سکته و مرگ رو داره و من بار اول کاملا حس میکردم دارم تموم میکنم تا الان در چند مقطع حملات بهم دست داده هر بار خودم رو سریع به اورژانس و بیمارستان رسوندم نوار قلب گرفتن گفتن چیزی نیست تا آخرین بار تو اورژانس یه دکتر بهم گفت پانیکه و چیز خاصی نیست با این که میدونم چیز خاصی نیست ولی دفعه بعد که دچار حمله شدم باز هم اضطراب شدید شدم چون در حالت خواب آلودگی بودم بیشتر ترسیدم سریعا بلند شدم قدم زدم نفس های عمیق کشیدم هی تغییر حالت دادم تا کنترلش کردم خدارو شکر و این دفعه خیلی بهش مسلط تر شدم بهترین راه مقابله با پانیک تغییر نگاه به زندگیه بی توجهی به نکات منفی
سلام من حدود۶ساله پانیک دارم بار اول خیلی وحشتناک بود اوایل هی میرفتم درمانگاه یا بیمارستان که ی بار ی دکتر بهم گفت اونیکه بعد اون اومدم راجع بهش خوندم فهمیدم چیه ولی حین حمله نمیتونستم کنترل کنم خودمو مییاختم یا باز میرفتم دکتر نصفه شبی کم کم حالم بدتر شد قلبم درگیر شد الان دوساله پانیک یادم رفته بااینکه حمله دارم ولی اصلا به ذهنم نمیاد که از پانیکه میگم قلبمه قرص وراپامیل میخورم برای قلبم اخه علایم مشکل قلبی بیشتراز پانیکه ،دیگه رسما از زندگی سیر شدم و ناامید ولی اخیرا سعی میکنم به خدا نزدیکتر بشم
بازم نمیدونم چمه پانیکه یا مشکل قلبی ادامه داروهامو بخورم با توجه به عوارضشون یا فقط به داروی گیاهی بسنده کنم یا سرمو بزارم بمیرم بعضا حس میکنم آخرای عمرمه و خدا داره ماری میکنه برام عادی بشه افسرده شدم هم نیاز به دکتر روانپزشک دارم هم دکتر معنوی هرکاری که کردمو میکنم پشت بندش عذاب وجدان دارم
من سه چهار روز پیش این حمله سراغم اومد خیلی وحشتناک بود تو اون لحظه حتی یه قطره آب هم از گلوم پایین نمیرفت مرگ رو جلو چشمام دیدم دست و پام شروع کرد به لرزیدن نا گفته نمونه حدود دو سالی هم بود که مدام سرگیجه داشتم اما بی خیالش بودم و دیگه این اواخر برام قابل تحمل نبود تا اینکه این اتفاق افتاد رفتم پیش مغز و اعصاب بهم گفت که پانیکه سه چهار تا قرص برام نوشت و نوار مغز هم گرفت که نرمال بود گفت شش ماه طول میکشه ولی از اون روز تا حالا دیگه سراغم نیومده فقط کمی تپش قلب دارم و یه کمی هم نفس تنگی اما به شدت بار اول نبوده خواستم از کسانی که سابقه دارن بپرسم ممکنه اون حالت اول بازم بیاد سراغم و اگه اومد و تنها بودم چه راهکارهای میتونه کمکم کنه ممنون
سلام،اتفاقا مقاله خيلي خوبي بود
من پنيك دارم تقريبا ٤ ساله با دارو گياهي و يه روانشناس خوب كنترل ميشه
نميگم صدرصد خوب ميشين ولي بهتر ميشين
از تجربيات من اينه كه هرچي بيشتر در موردش بدونين و تجربيات افراد رو بخونين قوي تر ميشين
بايد به خودتون ثابت كنين اينا زاييده ذهن شماس
متاسفانه باید بگم این مقاله واقعا چرته
هرکسی گفته بدون اقدامات پزشکی درمان میشه این بیماری الکیه
من ۵.۶ ساله پنیک دارم. یه دوره چند ماهه رو با داروهای دکتر روانپزشک و داروهای گیاهی پشت سر گذاشتم و خوب شدم اما بعد ۲.۳سال برگشت. چند ماه اول خیلی مقاومت کردم که نرم دکتر و دارو نخورم اما فقط شرایطم بدتر شد. شاید اگه زودتر میرفتم برای درمان شرایط اونقدر سخت نمیشد که خونه نشین بشم و برای تا سرکوچه رفتن و حتی حمام کردن نیاز به همراه داشته باشم. لطفا با شروع علائم پیش دکتر خوب برید و نذارید بیماری کهنه شه و خاطرات حملات باعث اجتنابتون از هر چیزی بشه و محدودتون کنه. من دو سال پیش یه دکتر غیر خوب و روانشناس رفتم اما درمان نشدم. بالاخره که دکترمو عوض کردم در عرض چند هفته نتایج خوبشو دیدم. الان بعد از یکسال شرایط خیلی بهتر از پارساله اما هنوز هم توی ترافیک و مسافتای دور با ماشین و تنها واقعا زجر کش میشم. درسته این بیماری هیچ خطری نداره اما ادمو ب معنای واقعی زجر کش میکنه. الان بعد یکسال استفاده از دارو تصمیم دارم که برم هیپنوتیزم. نمیدونم چقدر تاثیر داره اما امتحانش میکنم چون واقعا بدنم و روح و مغز و زندگیم کشش این همه فشار و محدودیت و زندانی شدنو دیگه نداره. الان خاطرات زمان هایی که حالم بد شده آزارم میده و نمیزاره محدودیت هام از بین بره. مواظب خودتون باشید. هرکاری که لازمه و احساس خوبی بهتون میده رو برای درمان انجام بدید. هیچکس هیچکس هیچکس جز کسایی که این بیماری رو تجربه کردند این بیماری و حال بدشو درک نمیکنه. نزارید کسی با حرف هاش ازارتون بده و اعتماد بنفستون رو بگیره. فقط روی خوب شدن تمرکز کنید. اگر هیپنوتیزم جواب داد حتما براتون اینجا مینویسم
سلام . تشکر از کامنتتان حرف دل منو بیان کردید ، واقعا زجر آور است این پانیک لعنتی، چیشد هیپنوتیزم جواب داد؟؟؟
ئثا
۲۱:۲۰ ۰۹ مرداد ۱۳۹۹
واقعا که همه ما دردمون یکیه
حمید
۲۲:۴۱ ۰۴ مهر ۱۳۹۸
همین الان حمله بهم دست داده" فقط نمیدونم چرا بعضی وقت ها هر شب میاد سراغم" حالت گیجی بهم دست میده فک میکنم این بار مثل دفعه های قبل نیست و حتما میمیرم" بعضی از نقاط سرم شروع بع درد کردن میکنه" میگم نکنه تو سرم تومور دارم" یا اینکه همیشه نگران خوانوادهمم که نکنه چیزیشون بشه" دوست دارم به سرم ضربه بزنم یا بکوبم به دیوار" فک میکنم اینطوری سرم خوب میشه" ولی نمیشه " من تا اینجا که خوندم هیچکس نگفته بخاطر چی این بیماری سراغش اومده" ولی من میگم" ۶ تا قرص که کمر درد عصاب و ویتامین بودن" بخاطر کمر دردم هروز استفاده میکردم" بعد از خوردن داروها حالت بدی بهم دست میداد احساس میکردم دارم میمیرم" بعد دارو هارو ترک کردم" و این بیماری اومد سراغم" الانم ترس از خوردن دارو دارم حتی یه قرص استومینافن
سلام آقای حبیب بله وجود داره.
به روان پزشک مراجعه کن اشکالی نداره، احتمالا برات آسنترا ۵۰ تجویز میکنه بعد از چند ماه ۵۰ رو میکنه ۱۰۰ و بعد یه سال قطع میشه و دیگه مثل موتور بنز کار میکنی.ضمنا کتاب علمی بخون ، در جمع باش و حتما کار کن ، کار و تلاش خیلی خیلی اهمیت داره. روزی چند دقیقه هم قرآن گوش بدی عالیه. ان شا الله که خوب میشی.
۰
۲۲:۵۸ ۲۶ شهريور ۱۳۹۸
با سلام ، من الان مبتلا هستم
همش حس مرگ دارم
به فردا هم امیدی ندارم
توروخدا واسم دعا کنین
سلام دوستان ، من پدرم ۱۰ساله که دچار این بیماری هست.و سال به سال شدتش بیشتر و وحشتناک تر میشه.از زندگی کاااملا نا امید شده و هیچ چییز هیچ چیز حالشو خوب نمیکنه.هر راهی رو امتحان کردیم اما با هیچ چی دلخوش و آروم نمیشه.همیشه گوشه گیره و تحمل نداره توی جمع باشه.همیشه میگه مغزم داره منفجر میشه دارم از درون منفجر میشم.روز به روز بدتر میشه.همش نگرانشم. حدود ۲ سال دارو مصرف کرد اما بعد از مدتی دیگه دارو ها روش اثری نداشت و باید دوز دارو ها میرفت بالاتر و نهایتا تا ۱ هفته موثر بود.الان ۱ ساعت دارو رو ترک کرده اما با وجود تلاش هایی که میکنه اصلا خوب نمیشه.خواهش میکنم اگر راه حلی دارید کمکم کنید.وضعیت روحیش اصلا جوری نیس که بتونه به خودش امید بده .هومیوپاتی و طب سنتی هم تاثیر نداشت.
من ۶ماهی هست درگیرش بودم،با ضربان بالا وتنگی نفس شروع میشد وحس مردن به آدم دست میداد،اسهال وحالت تهوع،ولی دارو کمک کرد به کم شدن وضعیف شدن حمله ها،بعدش هر وقت احساس کردن داره بهتون حمله دیت میده،تنفس دیافراگمی واقعا حمله رو رفع میکنه
سلام،من10ساله این مشکلو دارم،یعنیاز14سالگی،تنگی نفس شدید میگیرم،آروغ زیاد میزنم،روی دلم میگیره،احساس میکنم دارم میمیرم، غذا نمیتونم بخورم،چه دارویی بهتره دوستان،قبلا سرترالین برام تجویز شده بود،خوب بود،الان دکتر قطع کرده پاراکستین نوشته،2روزه میخورم،هر دو روز حالم بدشد،آیا با مصرف بیشتر حالم بهتر میشه؟
من حدود ۷ سال پیش دچار بیماری پنیک بودم. اوایلش نمیدونستم چم شده که اینطوری میشم جای هزار جور دکتر رفتم که بگن چمه ولی هرکی یه تشخیصی میدادو بعدش یه سری دارو که اصلا تاثیری نداشت تا این که پیش یه روانپزشک خوب تو مشهد رفتم و اون فهمید چمه و یه سری دارو تجویز کرد ... یک سالی مصرف کردمو خوبِ خوب شدمو بعد یکسال شروع به قطع داروها کرد دکترم ...بعد از اینکه داروهامو قطع کردم یکسره میترسیدم بیماریم دوباره برگرده ولی خداروشکر اصلا برنگشت. تا این که این اواخر دوباره یه شوک عصبی داشتمو احساس میکنم یه مقدار صبح هاتا ظهر حملات ترس دارم ولی مطمئنم این بار هم حالم خوب میشه ولی این بار دیگه جای دکتر نمیرمو خودم کنترلش میکنم. چون نه شدتش مثل ۷ سال پیشه نه من دیگه اون بچه ۱۸ ساله ام که نتونم از پسش بربیام. کنترلش میکنم و بی خیالش میشم تا اونم دُمسو بزاره رو کولشو بره... به امید خدا
من هفت ساله به پنیک دچار شدم.سه سال دارو میخوردم ولی انقدر حمله ها شدید بود می افتادم و این افتادن ها زیاد بود که بیکار شدم و در پی اون بی پول.هر چه در زندگی جمع کردم همه رفت و باز در پی اون بدهکاری های بالا و این دوران با اتفاقات بسیار بد مانند بازداشت و تصادف و .... سپری شد و افسردگی هم اضافه شد .در حال حاضر مواد مصرف میکنم و فقط اون آرامم میکنه.راه های زیادی رو رفتم اما دیگه هیچ امیدی ندارم...
باسلام...دوست عزیز...منم مشکل شما رو داشتم..۱۰۰۰تا دکتر رفتم دارو خیلی دادن ...هر دکتری یک نخسه دارو میداد..حالم بد شد.و روز به رور حالم بدتر هم شدم...۱۰۰تا خداخافظی و ۱۰۰تا وصیت ببشتر نوشتم...تا زمانیکه دارو رو ترک کردم...ودیگه دکتر نرفتم...شکر خدا یکساله بهتر شدم...به این بیماری پر وبال ندید...دارو بیماریتونو تشدید میکنه...لا اقل یه بار امتحانش بکنید...یه ماه دارو نخورید تحت هیچ شرایطی
نرگس
۰۸:۴۳ ۲۳ تير ۱۳۹۸
منم حدود ۸ ساله که پانیک دنبالمه دارو میخورم ولی من برنده میشم موقع احساس هر استرسی شکلات بخورین و به خدا توکل کنین خوب میشین .
من چند ساله که درگیرش هستم با دارو کنترل شد البته یه مدت بستری شدم چون خیلی شدید بود الان چهار ساله دارو مصرف میکنم تا سه سال پیش خیلی خوب بودم اما آدم های منفی که دوره خودم جمع کردن اضطراب اومد سراغم البته حمله پنیک نداشتم ولی باز درگیر شدم واینکه این بیماری قابل درمان نیست فقط تو مقاطع مختلف شدت پیدا میکنه یا حالت خنثی داره
دوستان منم مثل همه شماها پنیک رو باشدت بالا تجربه کردم، اولین یارم اگاهی بود، بعد مشغول کردن خودم باکار که احساس توانمندی بهم میداد،ویه طب درمانی که خیییلی بمن کمک کرد هومیوپاتی بود، من ۸ماهه دورشو تموم کردم،شاید لازم باشه بیشترمصرف شه، اما فک میکنم روانکاو خوب میتونه مشکلو ریشه ای حل کنه
دوستان انقد سخت نگيريد من تو سن نوزده بيست سالگي دچار حمله هاي پانيك شدم هيچ وقت دفعه ي اول كه سراغم اومد يادم نميره وحشتناك بود اسم بيماريمو نميدونستم گيج بودم فكر ميكردم مشكل قلبي دارم تو جاهاي شلوغ بيشتر استرس داشتم كه واي الان غش نكنم كه بدتر ميشد و پانيك حمله ميكرد ديگه خسته شده بودم ازش هيشكي از خانواده نميدونست من چمه به كسي هم نميگفتم واسه همين از دكتر و دارو هم خبري نبود يه كم كه تو اينترنت سرچكردم فهميدم اسمش پانيك و تنها راه حلش بيخياليه اينكه ازش نترسي خودمو مشغول ميكردم با درس خوندن دوستام و خيلي كاراي ديگه به خودم كه اومدم ديدم ده سال گذشته و اون ديگه نيست رفته ده ساله من راحت گذاشته بچه هاااا لطفا از هر چي پانيك و اسمشه دوري كنيد فقط فراموش كردن و بيخيالي بهتون كمك ميكنه نه دكتر و دارو من خيلي خيلي ادم ضعيفي ام ولي تونستم از پسش بر بيام پس شماها هم ميتونيد حالا كه فهميدين مشكلتون چيه ديگه دنبالش نريد و نت هم سرچش نكنيد مطمئن باشيد نميميريد پس بيخيالي رو عشقه موفق باشيد
سلام من 3 سالِ که با پنیک درگیرم ... به نظرم یکی از دلایل این بیماری مرگ افرادی هست که دوست داریم یا شکست عشقی و یا مصرف حشیش و گل ... در ضمن سیگار کشیدن زیادی هم این بیماری و تشدید می کنه ...بهتون پیشنهاد می کنم وقتی این بیماری با مصرف دارو کمرنگ تر شد کم کم مصرف دارو بزارید کنار و شاید هر 3 ماه پنیک بیاد به سرغتون ولی مصرف دارو شروع نکنین خودتونو سر گرم کنید .... کار هایی نکنید که تو ذهنتون اون کار گناه به حساب بیاد که عذاب وجدان به شکل پنیک میاد سراغتون و یادتون باشه که هیچکی از پنیک نمُرده ... پنیک و با خوانوادتون در جریان بزارید وقتی رخ داد با خنده به آنها بگویید که پنیک اومد سراغم ... اهنگ هایی که بهتون حس خوبی میده گوش کنین ... میتونین با بازی کردم کنسول ها و کامپیتور از پنیک فرار کنید ... یکی از بهترین راه ها خواب کافیست .... شب زود بخوابید و صبح زود بیدار شوید ... ورزش هم خیلی تاثیر داره چون افکار نا درست و اضافی و از ذهتون بیرون می کنه ... من خودم از 17 سالگی به علت مصرف حشیش، مرگ پدرم و... این مشکل و دارم ، خیلی راجب این بیماری تحقیق کردم و یاد گرفتم ازش فرار کنم البته به کمک روانپزشک ... گاهی بدون دارو هم مشکلی با پنیک ندارم ... و اینکه این بیماری درمان داره ، من خودم 6 ماه بهبود یافتم همچی خوب شده بود تا اینکه فقط یه بار حشیش مصرف کردم که دوباره پنیک اومد سراغم ... با تشکر از دوستداران :)
من ۳ ماه که اینجوری شدم و تقریبا ۱۸ سالمه دارون زیاد خوردم فایده نداره فقط اینکه هرچیزی درمان داره اگر بکر میکنید چیزی که ارومتون میکنه همون رو مصرف کنید حالا هرچی
سلام دوستان من حدود ۱۰ سال حمله هراس داشتم که ابتدا به روان پزشک مراجعه نکردم و فکر می کردم از معز و اعصاب و پیش متخصص معز اعصاب رفتم که بدتر شدم و دارو قلب و دارو های ارامبخش میدادند که همه ی دارو ها را امتحان کردم بااخره پیش روان پزشک رفتم والان دارو مصرف می کنم و گفتند تا اخر عمر باید دارو بخوری خواههش می کنم اگر درمان قطعی داره ما را راهنمایی کنید بسیار سپاس گدارم
دوستان منم یک ساله ک پانیک دارم اما مطمئن باشید میتونید سرکوبش کنید... درسته هراز چند گاهی میاد اما همیشه ب خودتون بگید من میتونم شکستت بدم من قوی هستم... و ی نکته دگ دوستان اگ دیدید حمله داره سراغتون میاد برید رو ی صندلی بشینید طوری ک پاهاتون اویزون باشه بعد تنفس دیافراگمی انجام بدید خیلی تاثیر داره.موفق باشید دوستدن ب امید شفای همه
اصلا ناراحت نباشید یه روزی به این لحظات میخندید فعلا فقط باید صبر کنید و خودتونو با چیزای مختلف سر گرم کنید عزیزان خوش باشید خودش میزاره میره
من خوب خوب شدم فقط با خوشگذرونی و تفریح با دوستا بخندید به این حالتون
سلام دوستان من تو سن22سالگی عشقمو از دست دادم وهمون شب اول دفنش پانیک اومد سراغم.پانیک یعنی هزار بار مردن ونمردن.الان که36سالمه خیلی بهترم.من قرصهای زیادی خوردم.روانشناسای زیادی رفتم.اما اول واخره راه حل کنترل البته فقط کنترل این بیماری چون بنظر من درمان نداره فقط وفقط فوت کردن تو نایلون هس کلا فوت کردن.واینکه بگی نهایتش مرگه دیگه.ولی کسیکه پانیک گرفت هرگز اون ادم سابق نمیشه محاله.واینکه افزایش سن هم کمرنگتر میکنه.بامید سلامتی همگی
من خیلی ناراحتم. حملات پنیک من با دلشوره و ضربان قلب شروع میشه و با تنگی نفس و اسهال و حالت تهوع و استفراغ همراهه. یک ساله تقریبا درگیرشم. نمیدونم چکار کنم :'( دارو مصرف میکنم, ورزش میکنم. اما هنوزم هست.... خسته ام خیلی زیاد
من برای درمان برادرم از هیپنوتراپی و هیپنوتیزم درمانی کمک گرفتم خیلی خوب بود اسم درمانگرش رو بخاطر اینکه تبلغ میشه نمیتونم بگم اما خانم واقعا حرفه ای و دلسوزی بود
سلام دوستان .
من ۵ ساله که درگیر این مساله هستم
خیلی فکر میکردم این یه مساله جسمیه و هزار و یگ نوع آزمایش دادم امابعد متوجه شدم روحی هست .
و اوایل ک میومدسراغم بصورت وحشتناکی بهم میریختم و حس میکردم قراره سگته کنم . خیلی شب ها میگفتم دیگه صبح رو نمیبینم . حس میکردم چنگ یه نفر تو قلبمه و داره محکم قلیم رو فشار میده . اما ب روان پزشگ مراجعه گردم و با مصرف زاناکس و کلرودیازپکساید زیر نظر پزشک خیلی بهتر شدم .
حتما بدونید این درمان باید با روان پزشک شروع شه تا اون حالت های وحشتناگ لحظه ای رو ازش نجات پیدا کنید اما درمان دائم نیست . سپس به روان شناس مراجعه کنید تا بصورت ریشه ای مساله تون رو حل کنه . و یواش یواش قرص ها رو گم میگنید و یادمیگیرید چطور باهاش مقابله گنید . هیچ راه یک شبه ای برای درمان وجود نداره پس دنبالش نگردید وپیش روان پزشک و روان شناس مراجعه کنید و باید چند جلسه این درمان رو ادامه بدید تا اونها از روند بهبود شما مطلع باشند.
من هم با ضربان تند قلب و بیقراری تنگی نفس. میرفتم دکتر وبعد از گرفتن فشار و تزریق آروم میشدم.الان کمتر شده اما نمیشه بهش فکر نکرد همیشه بدترین حالتها برا ما به یادگار میمونه.من دنبال یه دکتر متخصص مجرب میگردم تا با دارو یا صحبت این حال بدو فراموش کنم.اگر کسی دنبال درمان رفته و دکتر خوب سراغ داره وجواب گرفته لطفا به منم بگه.
سلام دوستان
من چند سال به صورت خفیف داشتم و منشا و اسم اون رو نمیدونستم .الان که سنم بالاتر رفته بیشتر اثر میزاره .بیشتر به خاطر بالارفتن نبض و ضربا ن ودر نهایت فشار خون بالا مراجعه کردم .دکتر قلب و کلیه و فشار خون رفتم هیچ مشکلی نداشتم .تا پیش یه روانپزشک خوب رفتم و با اصطلاح پانیک آشنا شدم .قرص تجویز کرده و الان تونستم با اراده و به کمک قرص کنترل کنم و ره حداقل برسونم .
نگران نباشید و فقط به خودتون بگید چیزی نیست و گذراست.
من به شخصه هیچ اطلاعی از بیماری پانیک نداشتم و پیش هیچ پزشکی هم نرفتم.فقط ایزد دانا و توانا انگار حس غریزی در وجودم گزاشت و راه حل رو یافتم و خداروشکر بهبود پیدا کردم.و از خدا خاستم که اگر کسی گرفتار پانیک شد و راه و حل خواست هرانچه که در بهبودی او مفید باشه رو روی زبونم بیاره و انتقال بدم.
و من به صورت کاملا رایگان در خدمت تمام عزیزان هستم
ولی با خوردن قرص لروزپام بعد از چند دقیقه اروم میشم
دوستان اگه راهکاری واسه درمان بهتر این بیماری میشناسید بگید
ممنون
بیشتر کامنتارو خوندم و یه کم آروم شدم از این لحاظ که کسایی هستن که باهام همدرد هستن ولی واقعا امیدوارم همه بهبود پیدا کنن چون واقعا بدترین درد هستش و کسی هم نمیتونه درکت کنه
من حدود ۶ الی ۷ ساله درگیرش هستم اوایل که اصلا نمیدونستم چیه خیلی اذیت شدم ولی مدام فکرمیکنم یه مشکل جسمی دارم همش دکترو آزمایش و این چیزا
همیشه تپش قلب دارم الان یه مدتی میشه قلبم نامنظم میزنه بهش میگن آریتمی پیش متخصص قلب رفتم اکو و تست انجام دادم مشکلی نداشت ولی هولتر بستم آریتمی زده بود که میگفت از استرس هستش ولی وقتای عادی هم دارم این حالتو
دارو برام نوشته ولی خیلی میترسم بخورم بخاطر عوارضش
شاید اگه زود به فکر درمان پانیکم بودم کار به اینجاها نمیکشید
همش از استرس و فکرای منفی.همش دلم حال خوب میخواد مثل قبلم
دعاکنید برای همه...
من هم اخیرا دچار این حملات شدم. داروهایی که برای رفع این مشکل نسخه میشه عارضه ای نداره و خیلی خوب جواب میده.
من حالتو درک میکنم. اما هیچ کس جز خودت نمیتونه 100درصد کمکت کنه. پس به جای نگرانی مدام، به چیزای مثبت فکر کن.بهت قول میدم به زودی درمان میشی. داروهات رو تا بهبودی کامل قطع نکن و مرتب تحت نظر دکتر باش :) به امید روزای خوب تر
ترس از مرگ ولم نمیکنه همه خونوادم داغون شدن مامانم و بابام تو این چند روز صدسال پیرشدن ۲۸ سالمه یه دختر سه ساله دارم همش گریه میکنم میگم دارم میمیرم دکتر بهم دارو داد گفت تا دو هفته بعد خوب میشی ولی باید یک سال تحت درمان باشی
ده روزه زندگی جهنم کرده .
من تازه مبتلا شدم . راه درمانش پیدا می کنم میام اینجا مینویسم
و من همین کار رو کردم.روزای اول واسم سخت بود اما بهم امید داد که میشه خوب بشی.
چون تا میومدم فکرم رو جمع کنم یکم طول میکشید تا رها بشم.
در طی چار پنج روز که روال جم کردن فکر رو پیدا کردم الان خدا رو هزاران بار شکر خوبه خوبم.
شاید یکم حرفام برا بعضیا نا مفهوم باشه
از 20 سالگی رفتم روانپزشک همه داروها آسنترا آلپرازولام سیتالوپرام بوسپرین رو امتحانی داد هیچکدوم تاثیری نداشت تا جایی که از دانشگاه رفتن وحشت داشتم
کلونازپام که داد. خوب شدم الان 7 ساله دارم کلونازپام میخورم فقط وقتایی که مدام خونه ام سرکار نمیرم قرص نمیخورم
به شدت اعتیاد آوره تا روزی 4 تا خوردم
خودم خسته شدم
تونستم بااین تکنیک به خیلیها کمک کنم
منم ۷ساله با این بیماری دست و پنجه نرم میکنم..زیر نظر روان پزشک دارو پاروکستین میخورم.که بسیار مفید واقع شده..
چون کارمند اداره هستم.پاروکستین منو بی حال یا سست نمیکنه که سر کار بی انرژی باشم.به این خاطر میگم خوبه..
من پدرو مادرم رو ظرف مدت یکسال از دست دادم.و ضربه روحی شدیدی خوردم..
بهوهمین جهت بیماری من دوباره فعال تر شد..
مشاوره هم نرفتم و نمیرم.چون به عقیده من.حرفهای که میزنن بدرد من نمیخوره..بخاطر اینکه هیچ کس بهتر از خود آدم از وضعیتی که درش هست خبر نداره..
اما پیشنهادم برای دوستان اینه که.پاروکستین رو امتحان کنند..و موقع حمله پانیک یه قرص.پرو پرانول تپش قلب بخورن.
و از هیچ چیزی نترسید.پانیک آدم نمیکشه..
گور باباش..پانیک مشگ
روز همگی بخیر
همسر بنده هم دچار این عارضه شده
خداروشکر یاد گرفتیم کنترلش کنیم
شما هم سعی کنید باهاش نجنگید
و حتما به غذاهایی که میخورید دقت کنید
طبع ادم خیلی مهمه و نباید از غذاهای بسته بندی و با طبع سرد استفاده کرد.
حتما به یک متخصص طب سنتی مراجعه کنید و بخواهید کمکتون کنه
خرما و بادام و گرمی جات فوق العادست
یک وب سایت هست به اسم طب روان
دوره های اموزشی خوبی داره
به نظرم استفاده از اون دوره ها هم موثره
و اینکه سعی کنید باهاش کنار بیاید و خودخوری نکنید
و اینکه به اطرافیانتون هم توضیح بدید و خجالت نکشید
امیدوارم هرکسی که دچار این عارضه شده با چیزای خوب روبرو بشه.
یادتون نره که این نیز بگذرد.
اکساسکاند 5 میانسرین ایموان برینتلیکس 10 میخورم وآتاراکس25 اما بدتر وبدترم
ساکن سوئد هستم
راه درمان ودارو موثر میخوام
سیکولوژ هم دارم
دچار حمله شدید شده بودم مرگم جلوی چشمان بود و می گفتم دیگه کارم تمومه قلبم ضربان احساس میکنم ناهممنگه میگم حتما سکته کردم و قبلی ها سکته خفیف بوده و این کامله یه زره نبض سرم تند میزنه میگم حتما سکته مغزی الانس که برم کما دیگه بچه هام و نبینم بدترین افکار منفی میاد سراغم ولی بغضی کامنتها حالم و بهتر کرد خسته شدم بخدا زندگیمان رسما فلج کرده نمیدونم چکار کنیم اینو کجای دلمون بزاریم تو این هیری پیری خدایا خودت کمکتون کن
آلپرازلام هم خوبه فعلن تا اوضاع بهتر شه بعد یه کاریش میکنیم
اول نمیدونستم چیه انواع دکتر و تست آزمایش و....تا در نت جست و جو کردم.
آلپرازلام - پروپرانولول10 -20 مصرف کردم یکم بهترم الان
سرترالین 50 هم گفتن...هنوز مصرف نکردم.
سرگرم بشین...روز سخت کار کنید خسته بشید.....شب زود بخوابید...خبر نخونید محیط های استرس زا نرید.....
تجربه فقط موقع حمله قرص آرام بخش یا پراپرانول۲۰ بخور تمام یک روزم آرام بخش میره تا سال بعد نگران نباشید
بازم نمیدونم چمه پانیکه یا مشکل قلبی ادامه داروهامو بخورم با توجه به عوارضشون یا فقط به داروی گیاهی بسنده کنم یا سرمو بزارم بمیرم بعضا حس میکنم آخرای عمرمه و خدا داره ماری میکنه برام عادی بشه افسرده شدم هم نیاز به دکتر روانپزشک دارم هم دکتر معنوی هرکاری که کردمو میکنم پشت بندش عذاب وجدان دارم
من پنيك دارم تقريبا ٤ ساله با دارو گياهي و يه روانشناس خوب كنترل ميشه
نميگم صدرصد خوب ميشين ولي بهتر ميشين
از تجربيات من اينه كه هرچي بيشتر در موردش بدونين و تجربيات افراد رو بخونين قوي تر ميشين
بايد به خودتون ثابت كنين اينا زاييده ذهن شماس
هرکسی گفته بدون اقدامات پزشکی درمان میشه این بیماری الکیه
من ۵.۶ ساله پنیک دارم. یه دوره چند ماهه رو با داروهای دکتر روانپزشک و داروهای گیاهی پشت سر گذاشتم و خوب شدم اما بعد ۲.۳سال برگشت. چند ماه اول خیلی مقاومت کردم که نرم دکتر و دارو نخورم اما فقط شرایطم بدتر شد. شاید اگه زودتر میرفتم برای درمان شرایط اونقدر سخت نمیشد که خونه نشین بشم و برای تا سرکوچه رفتن و حتی حمام کردن نیاز به همراه داشته باشم. لطفا با شروع علائم پیش دکتر خوب برید و نذارید بیماری کهنه شه و خاطرات حملات باعث اجتنابتون از هر چیزی بشه و محدودتون کنه. من دو سال پیش یه دکتر غیر خوب و روانشناس رفتم اما درمان نشدم. بالاخره که دکترمو عوض کردم در عرض چند هفته نتایج خوبشو دیدم. الان بعد از یکسال شرایط خیلی بهتر از پارساله اما هنوز هم توی ترافیک و مسافتای دور با ماشین و تنها واقعا زجر کش میشم. درسته این بیماری هیچ خطری نداره اما ادمو ب معنای واقعی زجر کش میکنه. الان بعد یکسال استفاده از دارو تصمیم دارم که برم هیپنوتیزم. نمیدونم چقدر تاثیر داره اما امتحانش میکنم چون واقعا بدنم و روح و مغز و زندگیم کشش این همه فشار و محدودیت و زندانی شدنو دیگه نداره. الان خاطرات زمان هایی که حالم بد شده آزارم میده و نمیزاره محدودیت هام از بین بره. مواظب خودتون باشید. هرکاری که لازمه و احساس خوبی بهتون میده رو برای درمان انجام بدید. هیچکس هیچکس هیچکس جز کسایی که این بیماری رو تجربه کردند این بیماری و حال بدشو درک نمیکنه. نزارید کسی با حرف هاش ازارتون بده و اعتماد بنفستون رو بگیره. فقط روی خوب شدن تمرکز کنید. اگر هیپنوتیزم جواب داد حتما براتون اینجا مینویسم
به روان پزشک مراجعه کن اشکالی نداره، احتمالا برات آسنترا ۵۰ تجویز میکنه بعد از چند ماه ۵۰ رو میکنه ۱۰۰ و بعد یه سال قطع میشه و دیگه مثل موتور بنز کار میکنی.ضمنا کتاب علمی بخون ، در جمع باش و حتما کار کن ، کار و تلاش خیلی خیلی اهمیت داره. روزی چند دقیقه هم قرآن گوش بدی عالیه. ان شا الله که خوب میشی.
همش حس مرگ دارم
به فردا هم امیدی ندارم
توروخدا واسم دعا کنین
من به قرآن پناه می برم. شروع به خواندن قرآن می کنم. سپس آرام می شوم.حتی به خاطر این حملات الآن حافظ چند سوره شدمه. هر شب ۱۰۰ آیه می خونم.
من خوب خوب شدم فقط با خوشگذرونی و تفریح با دوستا بخندید به این حالتون
من ۵ ساله که درگیر این مساله هستم
خیلی فکر میکردم این یه مساله جسمیه و هزار و یگ نوع آزمایش دادم امابعد متوجه شدم روحی هست .
و اوایل ک میومدسراغم بصورت وحشتناکی بهم میریختم و حس میکردم قراره سگته کنم . خیلی شب ها میگفتم دیگه صبح رو نمیبینم . حس میکردم چنگ یه نفر تو قلبمه و داره محکم قلیم رو فشار میده . اما ب روان پزشگ مراجعه گردم و با مصرف زاناکس و کلرودیازپکساید زیر نظر پزشک خیلی بهتر شدم .
حتما بدونید این درمان باید با روان پزشک شروع شه تا اون حالت های وحشتناگ لحظه ای رو ازش نجات پیدا کنید اما درمان دائم نیست . سپس به روان شناس مراجعه کنید تا بصورت ریشه ای مساله تون رو حل کنه . و یواش یواش قرص ها رو گم میگنید و یادمیگیرید چطور باهاش مقابله گنید . هیچ راه یک شبه ای برای درمان وجود نداره پس دنبالش نگردید وپیش روان پزشک و روان شناس مراجعه کنید و باید چند جلسه این درمان رو ادامه بدید تا اونها از روند بهبود شما مطلع باشند.
من چند سال به صورت خفیف داشتم و منشا و اسم اون رو نمیدونستم .الان که سنم بالاتر رفته بیشتر اثر میزاره .بیشتر به خاطر بالارفتن نبض و ضربا ن ودر نهایت فشار خون بالا مراجعه کردم .دکتر قلب و کلیه و فشار خون رفتم هیچ مشکلی نداشتم .تا پیش یه روانپزشک خوب رفتم و با اصطلاح پانیک آشنا شدم .قرص تجویز کرده و الان تونستم با اراده و به کمک قرص کنترل کنم و ره حداقل برسونم .
نگران نباشید و فقط به خودتون بگید چیزی نیست و گذراست.