میدونین من آدم بدیم خیلی بد
اینجور نیس که از اول بد بودم بچگیم خیلی مهربون بودم همه رو دوست داشتمو به همه عشق میورزیدم
ولی از یه وقتی به بعد که من میگم سال های جهنمیه زندگیم کلا عوض شدم از همه بدم اومد بیرحم شدم خیانتکار سنگدل عوضی لاشی
مجبور شدم خودمو تنها کنم
یعنی هم خودم خودمو تنها کردم هم مجبورم کردن تنها بشم
خیلی بده که همه دست به دست هم بدن که تنها و ضعیفت کنن
هنوزم در ظاهر مهربونم خنده از لبم نمیره ولی پشت همش یه دروغه یه کلک فقط به خاطر منافعم گول میزنم همه رو
خیلی بهم فشار اومده کاریشم نمیتونم بکنم واقعا قراره تا ابد انقدر بی معنی زندگی کنیم ؟ اون معنی زندگی کجاس؟ دنیا نباید یکم مهربونتر و قشنگتر میبود؟
زندگی انسان مردم را با ضعف خود در مدیریت اقتصاد به باد فنا دادید
آن وقت میخواهید مردم افسرده و تنها نشوند
خودتان در کار خودتان حقایق را بگویید و روشنگری کنید
مسائل جامعه همه حل میشود
شما-شاید ندانید رسانه چه ابزار ارزشمندی است
همه چیز را نشان میدهد
و میتواند حل کند
شما از خودتان شروع کنید
حقایق را در صدا وسیما بگوئید
مردم افسرده نمیشوند از مشکلات
سلام . من تو سن ۱۶ سالگی ام کلی دوست داشتم و همه از بودن با من لذت میبردن . من دختری شاد و سرزنده و زیبا هستم و اعتماد به نفس بالایی هم دارم و همیشه برای دوستانم از دل و جان مایه میگذاشتم و بهترین بودم . اما به مرور در این سال ها انقدر بی معرفتی و بدی دیدم که نه تنها دانه به دانه دوستانم را حذف کردم بلکه دیگر کسی را به زندگی ام راه ندادم چون هیچکس را ندیدم که لایق خوبی هایم باشد . و حالا چند سال هست که بسیار تنها هستم . این تنهایی برای شخصی اجتماعی مثل من خیلی سخت است و من فقط ۲۱ سن دارم و دلم میخواهد سال های جوانی ام را کنار دوستانم خوش باشم نه در تنهایی ! شرط میبندم هیچکس فکرش راهم نمیکند که من انقدر تنها بوده باشم . دیگر طاقت ندارم و از خدا میخواهم یک بالاخره یک دوست لایق که حتی شده اندکی عقل و شعور داشته باشد پیدا کنم . برای همگی همین آرزو را دارم . شب خوش
هر کی احساس تنهایی میکنه و به اخر خط رسیده پیشنهاد میکنم یه بار فایل های رایگان روانشناسی قلب استاد شجاعی رو گوش بده، زندگی تون زیر و رو میشه مثل خودم:)
من 19 سالمه و به شدت احساس تنهایی میکنم حتی وقتی کنار خانوادم هستم نمیدونم چیکار کنم دلم میخواد مثل خواهرا و برادرم باهاشون ارتباط برقرار کنم اما خجالت میکشم و همیشه هم تو خونه تنها میمونم
من بعد از تموم شدن رابطم بشدت احساس تنهایی میکردم تا متوجه شدم دیگه برای کسی مهم نیست حالم بده یا خوب این خود منم که دارم اذیت میشم تصمیم گرفتم یه جور دیگه زندگی کنم یه کار خوبو شروع کردم و الان حالم خوبه دوتا نکته بگم دوست من که مسیر منو عوض کرد ؟دوست داشتی استفاده کن : دنیا ساخته شده واسه ادم های بیحیا (بیخیال پرو با اعتمادبه نفس شلوغ و پر هیاهو ) تو فقط یبار زندگی میکنی پس اونکاریو ک دوست داری اونچیزی که دوست داری انجام بده و بپوش اون رفتاری که ترو خوشحال میکنه رو انجام بده فقط به بقیه اسیب نرسون :) دوم کاری با اعتقاداتت ندارم اما از روزی که شروع کردم به نماز خوندن باور کن حالم خیلی بهتر شد/ خب همین دوتا تونست تو تایم کمی بهم کلی کمک کنه *** یه فرمول طلایی رو بهت بگم ؟ وقتی از ی نفر خجالت میکشی برو جلوش وایسا تو چشاش نگاه کن و محکم حرفتو بزن دفعه دوم دیگه اون نفر برات هییییچ ترسی نداره*** شاد باشید عشقااااای مننننننننننننننننننن
سیاوش
۰۱:۳۷ ۲۷ اسفند ۱۴۰۰
سلام
امیدوارم حال همه خوب وسلامت و پراز امید وخوشبینی و اعتمادبنفس ولبریزاز باورها واعتقاداتی باشه که برگ برنده ی زندگی باشه براتون...تا انجا که ایمان داشتن رو حس کنید..ایمان ب خود..به پندار، گفتار وکردارتون که مهرتاییددیگران رو بهمراه داشته باشه.و این ها همگی نیاز ب تدبیر وپشتکار وتلاش وجسارت داره با انعطاف وصبوری که بمرور ایجاد توازن میکنه براتون..تا جاییکه شکست خوردن رو مقدمه ودرب ورودی موفقیت میدونید.و به سعادت چنگ زده و کمال رو درشما ودرذهن خود میبینید وبالندگی میشه یکی از تاثیرات اون..مجموعن همگی یک شخصیت وکارکتر ویک هویت اجتماعی رو براتون رقم میزنه که هم شما از بودن دراجتماعات مختلف وهم جامعه بطورکلی خودش رو محتاج میدونه ب شما و این ایجاد احترام و پاسخ ب سوالاتیه که از اوان نوجوانی خصوصن شکل میگیره و بمرور ایجاد استرس واضطراب و چالشهایی میکنه که حول این تفکره اشتباهه که خود رو براساس نگاه های آدمهای اطرافمون و نحوه ی تعامل و احساسی که دریافت میشه درپی اینها ب سرعت سعی در تخریب و فرسوده کردن ساخته ها وپایه هایی که در شخص ریخته وپرداخته شده ودرحال ایجاد بنای شخصیتی با طبقات مختلفه
من15سالمه و از بچگی تا الان افسردگی دارم خیلی ناراحتم چون هیچ دوستی ندارم تو مدرسه هم تنهام بیشتر وقتا به خاطر اینکه هیشکی نمیخاد با من دوس باشه گریه میکنم فقط خواستم بگم اگه کسی مثل من هست بیاد با هم دوست بشیم لطفا
دوران سختی کاملا درکت میکنم منم زمانی که همسن تو بودم خیلی سر این موضوع رنج کشیدم و حتی هنوزه هنوزه هم تنهایم و اون شخص لایق رو پیدا نکردم
Helen
۱۳:۵۰ ۱۷ اسفند ۱۴۰۰
تنهایی ی حسه باید تنها باشی تا درکش کنی ممکنه دورت پر ادم باشه ولی بازم تنها باشی
ن تنهایی دخترام دست خودشون نیس بیاید از روی جنسیت حرف نزنیم چون هرکدوم مشکلات خودمونو داریم ک اون یکی نمیتونه تحمل کنه پسرا میتونن برن تو خیابون حداقل خودشونو خالی کنن اما ی قدم زدن ساده زیر بارون رو اغلب دخترا نمیتونن و مجبورن اینار با تیغ رو دستاشون خالی کنن :) بیایید همه همو درک کنیم اینجوریی دنیا جای بهتری میشه
سلام
من در اوایل ۱۱ سالگی افسردگی شدید داشتم و الان هم همه گزینه های مربوط به تنهایی و ... رو دارم و چون در سن نوجوانی هستم،همه منو بابت حرف هام مسخره میکنن.اگه همینجوری تا بزرگسالی پیش بره،فک کنم دیگه دیر بشه.
اما تنهایی به پیشرفت خیلی کمک میکنه
من دارم کم کم میرم تو 14 سالگی و این تنهایی و حس پوچی کردنم از دوسال پیش شروع شد با اینکه من الان فقط 14 سالمه:)
بهترین دوست هیچکس نیستم و کسیو ندارم که پیشش درد و دل کنم با اینکه ازین کار متنفرم . ولی این تنهاییم واقعا دردناکه و هرچقدرم میگذره بیشتر تنها میشم :)) میخواستم دوست جدید پیدا کنم حس میکنم واقعا اعتماد ب نفسشو ندارم ولی این چیزه خواصی تو دلیل تنهاییم و حسم نیس ولی فکر میکنم اگه حداقل یکی پیشم بود کمتر تنها بودم:)
تنهایی خیلی خوبه خیلی خوب عالی
چون آدم تو فکر و ذهن خودش میده به مشکلات خودش فکر میکنه آرامش میگیره تنهایی خیلی خوب هست .
این همه بیرون پیش مردم موندیم کی قدر ما رو دونست ؟
تنهایی عالی هست .
چون اون موقعه کسی نمیفهمه داری اشک میریزی
عاشق پیاده روی تو بارونم چون اون موقعه کسی نمیفهمه داره اشک میریزی
شما وقتی صبح تا شب در جمع و شلوغ باشی آدم خسته میشه از این همه رفت و آمد و سر و صدا ، به نظرم انسان باید هفته ای ۲ یا ۳ روز در تنهایی کامل باشه تا به آرامش ذهنی و روحی برسه.
تنها ترم از اون چیزی ک فکرشو کنی خیلی تنها، با تنهایی کنار اومدم، مهم نیست دیگران چی فکر میکنند تنهایی برای من لذت بخشه عادت کردم... یه سری مشکلات دارم که انگار هیچوقت درست بشو نیست، گیر افتادم در زندان این دنیا، به سرنوشت معنی اسمم دچار شدم، وحید یعنی تک و تنها ... فقط خدا
سلام منم دلم گرفته احساس پوچی میکنم اطرافیان همه میرم سر کار فقط تو خونه من سرکار نیستم روم نمیشه از شوهرم پول بگیرم اینم بگم من با خانواده شوهرم زندگی میکنم از هیچی راضی نیستم حتی از خودم ظاهرمو حفظ میکنم فقط بخاطر شوهرم
با احترام ولی این مقاله رو اصلا به رسمیت نمیشناسم از نظر خودم. خیلی بی معنیه برام بیشتر جاهاش. مخصوصا اون پونزده نخ سیگار!! من به شخصه چند ماهی میشه تمام دوستان زندگیمو قیچی کردم و به ارامش رسیدم به نظرم این مهمه ادم چی بخواد. برای من که نیازی نمیبینم به برقراری ارتباط با مردم و ادما واقعا از نزدیک چندشن . هر چی از این موجودات فاصله بیشتر بگیری ارامش بیشتری داری البته من اینجوریم.
من 12 سالمه و یه دخترم خیلی تنهام هیچ کس تو مدرسه باهام بازی نمیکنه و حرف هم نمیزنن. من خیلی تنهام و این تنهایی باعث میشه از خودم بترسم
حالا فقط سرم 24 ساعته تو گوشی و دست بر نمیدارم
چیکار کنم خیلی از این عادتم بدم میاد و نمیتونم کنار بزارمش حتی وقتی که امتحان دارم
واقعا حالم بده پدر و مادرمم صبح تا شب سر کارم و به من توجه نمیکنن
منم اینجوریم ، 22 سالمه و تنهام سخته ولی عادت میکنی ، از این سنت استفاده کن ،10 سال وقت داری تا به سن من برسی ،شاید این تنهایی یه جورایی به دردت بخوره ،زبان انگلیسیت و تقویت کن حتما ، دنبال یه مهارت پولساز باش که تو سن من نخوای تازه شروع کنی ، درست و حتما بخون ، برو سرچ کن و دنبال شغل های پر درامد باش ، از این سنت استفاده کن و نذار تنهایی نقطه ضعفت بشه ازش به عنوان یه نقطه قوت استفاده کن و وقتت وصرف یادگیری کن ، خیلی زود میفهمی که زندگی واقعا بی رحمه و هیچ کی به فکرت نیست جز خودت منتها بفم اینو نذار زندگی درس سختی بهت بده ، رو اعتماد به نفست کار کن عاشق خودت باش ، امید وارم 10 سال دیگه برای خودت کسی بشی ، یادت باشه زبان انگلیسی حتما یاد بگیر
منم خیلی تنهام.....ب دلیل اینک مستاجریم تقریبا هر سال خونه امونو عوض میکنیم و من الان هیچ دوستی ندارم...دوست ندارم برم مدرسه چون هیچکسو ندارم....کسایی ک اینجا تنهان چرا با هم دوست نمیشین؟ 17سالمه
سلام خانمم ۲۸سالمه از ۱۲سالگی خانوادم شکنجم دادن بزور شوهرم دادن و الانم پسرم ۱۱سالشه شوهرم ۴سال فوت شده من دوسش نداشتم اصلا افسرده شدم خیلی خیلی زجر کشیدم ناگفته نمونه اعتیاد داشت از بچگیم گوشه گیرم تواتاق لامپ خاموش گریه میکنم خانوادم دوسمون نداره فقط مامانم دوستمون داره همه حسودی من وپسرم میکنه پسرم چش رنگی بسیار جذاب و زیباست خودم هم زیبام وجذابم اما اعتماد بنفس ندارم صفره دلخوشی ندارم تو دنیا عاشق تنهاییمم چون ارزش داره برام اما ناراحتم و کسی مارو دوس نداره اگه بمیریم هم هیچ خدایا خودت کمکمون کن
سلام من خانمم ۲۸سالمه ازسن ۱۲سالگیم خانوادم شکنجم دادن از درس منعم کردن بزور شوهرم دادن و ازاون موقع تا الان زجرکشیدم پسرم ۱۱سالشه و پسرم نوزاد بودش بزرگش کردم وشوهرم ۴سال فوت کرده پسرم اصلا حتی فاتحه نمیخونه براش
تنهایی چیز خیلی بدیه اما تنهایی یک پسر از همه بدتره چون دختر با کوچیکترین توجه و اراده میتونه خیلی هارو به خودش جذب کنه و خودشو از تنهایی در بیاره اما یک پسر......تنهایی پسر و دختر زمین تا اسمون فرق داره یک دختر از روی اختیار تنهایه و یک پسر از روی اجبار...
با سلام به تمامی دوستان .. دوست عزیز باید بگم حرف شما درسته ... حیوون خونگی میتونه شما رو از تنهایی دربیاره ..ولی همونطور که میدونید .. خدا هر حیوانی یا موجودی رو جفت افرید ..که به خاطر ..اینه نسل بقا و جلوگیری از تنهایی ..پس ..هیچ چیزی نمیتونه جای خالی یه جنس مخالف رو تو زندگی شما پر کنه ... حتی حیوانات ..ولاغیر .. نمیشه که انسان با حیوانات ازدواج کنه ....
ای کاش.. یکی از مسئولین دلش به حال جوانان .. بسوزع ..که بفهمن .واقعا تو چه شرایطی هستن... به خدا اینا ... چه جوری میتونن شبا سرشون بزار رو بالشت .. باید جواب تک تک .. جوانای .بدن ..که یک دل و هزار تو ارزو دارن ... شاید یکی از بزرگترین .. مشکلات تنهایی .. فقر هستش.. اگه .فقر نبود .. امار ازدواج بیشتر میشد .. و کسی تنها نمیشد ... منم ..خودم ..هزار تا ارزو دارم ...به خدا اگه .. دستم به جایی بند بود و کارخونه ایی .. چیزی .داشتم ... نامرد روزگار بودم .دست . چن نف جوان ک میخوان برن دور زندگیشون نگیرم...
کامنت هایی که خودم ..اشکم در اومد ... و دلم برا همه و خودم خیلی میسوزه ..
سلام به همگی دوستان.... من ..خودمم خیلی تنها بودم ..درواقع دوستی نداشتم .. هر موقع خواستم .با یکی رابطه برقرار کنم.نتونستم.. هی .فکرای مشکل به سرم میزنه.. هی مدام به اینده فکر میکنم..اخه .. هر کار میکنم .. نمیتونم . درست ارتباط برقرار کنم... هر موقع میخواستم با کسی دوست شم .. به هر بهانه ایی که میشده ..ترکم کردن ... واقعا.. بعضی وقتها دلم برا خودم میسوزه که .. هیچ کس و ندارم...
من الآن 27 سالم شده ولی از بچگی تا حالا همیشه تنها بودم، از همه جور آدمی هم خوشم نمیاد و از اونایی هم که خوشم میاد، اونا از من خوششون نمیاد. خیلی سعی کردم که با چند نفری که خوشم میاد دوست بشم یا حداقل یه رابطه ی کوتاهی رو درست کنم ولی هیچ وقت نتونستم. نزد چند تا مشاور هم رفتم ولی باز هم مشکلم حل نشد. فکر کنم به خاطر تیپ و قیافه ی من هست که اصلا تو دل برو نیستم
وگرنه هر کی خوشگل و خوش تیپ باشه همه دلشون میخواد باهاش دوست بشن و همه جا دعوتش می کنن.
سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه و تنها نباشید .
من خودم دوسال به خاطر درس به اجبار توی یه شهر دیگه و تنها بودم( بر خلاف اینکه قبلش خیلی اجتماعی بودم و دوستان زیادی داشتم ) و تقریبا میشه گفت اغلب مشکلات متن بالا رو داشتم ،اما الان که اون دو سال تموم شده و اومدم به شهر خودمون ،تصمیم گرفت که هر روز برم پیش دوستام و اصلا تنها نباشم و مشکلاتمو حل کنم ،چون معتقدم به هر نتیجه ای که میرسیم حاصل تفکر و افکار خودمون و نتیجه طبیعی عملمون هست ،شک نداشته باشید کسی نمیاد کمکمون کنه ،اصلا دنیا واینمیسته برای ما ،مشکل تنهایی راه حلش ساده هست پس نباید اینقدر بزرگش کنیم ،شما فقط دارین خودتون رو اذیت میکنید در حالی که راه حلش رو میدونید.
مثل اینکه اینجا همه سفره دلشونو باز کردن،منم دلم مس خواد که این کارو بکنم ولی نمی تونم. یعنی نمیشه که بتونم. من خردادی ام و اونجور که چند نفر رو مقل خودم دیدم،فهمیدم که فقط من نیستن و خردادی ها به طور کلی بلد نیستن حرفای دلشون رو به زبون بیارن.
فقط می خوام بگم درسته که من بیشتر این نشانه ها از جمله بی خوابی رو داشتم، دوست دارم ولی تا می خوام باهاشون درد و دل کنم از دستم فرار میکنن.خانوادم رو دوست دارم و همه چیز رو برام فراهم میکنن ولی هیچ وقت باهام حرف نزدن و این به صد تا شیء گرون قیمت نمی ارزه. احساس میکنم مسئولم که همه رو خوشحال نگه دارم و تو طول روز یه لحظه ام لبخند از رو این کنار نمیره.ولی شبا...به خاطر بی خوابی، هی تو تخت غلت میزنم و لحظه به لحظه بد تر میشم.دلم می خواد گریه کنم تا خالی شم ولی خواهرم کنارم خوابیده و فقط با تحقیرش نیاز دارم سنگینی قلبم دو برابر بشه.
همیشه به خودم میگم من چقد بد بودم که سهمم اینه؟!
حق کیو خوردم؟ به کی بد کردم؟ همیشه خوب دیگرون رو میخوام همیشه به دیگرون کمک میکنم همیشه تو جمع منم که همرو میخندونمو دلشونو شاد میکنم پس چرا هیچکس واسم نمیمونه؟
چرا کل روز های هفترو تنهام؟ چرا همش تاریکیه من چی کم داشتم از بقیه؟ واقعا نمیدونم دیگه اُور زدم خسته شدم فقط خدا میتونه کمکم کنه امیدوارم همه ما از این تنهایی مزخرف نجات پیدا کنیم...
یکی از بدترین مجازاتا زندانی شدن تو سلول انفردایه پیداست که چقدر تنهایی میتونه زجر آور باشه که ازش به عنوان یه مجازات استفاده میشه!!
اگه نمیشه حصار تنهایی تون رو بشکنین خدا رو وارد این تنهایی کنین تنها کسی که عمیقا ناراحتی و غصه ی ما براش مهمه خود خداست،حس حضورش باعث میشه تنهایی کمتر حس بشه
من خودمم خیلی تنهام ولی از وقتی سعی کردم تنهاییم رو با خدا پر کنم حالم بهتر شده
امیدوارم حالتون همیشه عالی باشه
دوستون دارم
:)
سلام من داستانم حقیقتا از بچگیم بوده ک در یک خانواده بی توجه و مسولیت بزرگ شدم بابام دوتا زن داشت از اون زنش ک زن اولیشه چهارتا بچه داشت اونام بزرگن درحد ۲۳ تا ۲۵ سال منم ۶ سالم بود کلا تک تک اون روزارو یادمه ک دعوا میکردن منو میزدن با اقام دعوا میکردن سر مادیات
خلاصه اون روزا تموم شدن همه هرچی میخواستن بردن و رفتن و یکی ازدواج کرد و یکی...
هیی نگاشون میکرم میگفتم منم بزرگ میشم هیچ کدوم از این کارارو نمیکنم پا خودم مییستم و این حرفا خلاصه حال خودمو خوب میکردم
خیلی خودمو میزدم گریه میکردم اونقدری دلم میگرفت موقعی ک بچه بودم ک حس بودن تو زندونو داشتم ن عمویی دارم حالمو بپرسه تا الانم اینجوره هیچیکی نیست الانم از بیکاری نشستم بنویسم برا شما ن من خالی بشم خیلی حرف دارم بگم ک تنهام گذاشت از بی پولی بگم از من پسرک تنهای یتیم بگم الان بعضیا میان میگن تو ک لقمت تو دهنته زیر ی سقف هم زندگی میکنی ب اونی ک اینجور میگه میخوام بگم چقدر خون میریزم شبا
خیلی بد شدم خیلی بد اخلاق شدم خیلی بد اخلاق شدم من خیلی بدم اونقدری بدم ک از خودم بدم میاد بدم چون تنهام کسی منو میفهمه
دهنم همش مزه تلخ میده دندونام با اینکه بجز سیگار نمیکشم دارن تک تک خراب میشن چشمام دیگ خوب نمیبینن موهام دارن میفهته
خدا همه آرزوهام خاک شدن فقط اینو از تو میخوام که کسیو محل من نزاری و روزامو نشونش ندی
فقط همینو بگم هر وقط کسی دلش گرفت چشماتو ببر بالا و مغزت نگاه کن فقط اونجا میتونی ی دنیای خوبی درست کنی واست ک ترو از خودکشی دور کنی
نگفتم اینو بگم موقعی گ گفتم از بچگیم و فکر کردم بزرگ بشم بهتر بشم میخوام بگم ک اصلا همون موقعش هم بهتر از الانه الان دیگ هیچیکی نیست
جطا خانوادمو کم میبینم در روز فقط یک بار میبینم...
حال همه شما خوب باشه
نمیدونم چقدر تنهام که احساس میکنم روحی در خونه ام و بخاطر اسمی که دارم سخت میتونم تصور کنم که کسی منو با این اسم صدا بزنه چون کسی منو دوس نداره و منو درک نمیکنه از داشتن این اسم خیلی عذاب میکشم ولی با این وجود دارم صبر میکنم روزی بیاد که فقط خدا برام کافی باشه و امیدی به مخلوقاتش نداشته باشم
سلام منم واقعاً دلم براتون میسوزه شما از منم بد ترین من از زندگی خسته شدم کلاً نمیخوام زندگی کنم خوابم نمیبره نمیتونم فکر کنم غذا خوب نمیخورم دارم دیوونه میشم هر روز گریه میکنم کلاً اعصاب و روانم به هم ریخته برای هیچی هیجان ندارم بعضی وقت ها به خودم میگم برای چی به دنیا آمدی آه واقعاً چرا
روزانه حتی بیشتر از ۱۲ساعت تنهام نه دوستی کنارمه نه خانواده ای کنارمه تنها توی خونه با چهاردیواری بقیه روز هم به خواب میگذره غذاهای الکی میخورم یا کلا غذا نمیخورم با مشکل چاقی و میگرن و ترس از اجتماع مواجهم
تنها بودن چیز خوبیه گاهی انسان تجربه کنه خوبه بشینیم فکر کنیم و گریه کنیم ناراحت بشیم ولی میدونیم تنها کسی که دوسش داریم خودمون هستیم با خودت درد دل کن با خودت حرف بزن فکر کنیم یکی هست که با حرف میزنه اونم صدای درونمون هست که فقط میتونه تو تنهایی ما رو ارام کنه
واقعا جالبه. نظرات رو خوندم. چقدر به حال خودتون دلتون می سوزه. منم اینطور بودم. تنهایی هم انتخابه. انتخاب آدم های ضعیف که به حال خودشون دل می سوزانند. اصلا مسئله تنها بودن یا نبودن نیست. مسئله اینه که حالمون خوب باشه. هرچقدر توقعت رو بیاری پایین تر، قانع تر باشی و نگاهت رو به جلو باشه حالت بهتره. شاکر باش تا خوشبخت باشی!
شاید دور و برت آدم هایی باشن که منتظر باشن تو از تنهایی درشون بیاری. نگاهت رو عوض کن بابا!
سلام دوستان من همه نظرات رو خوندم هر کسی به یک صورت از تنهایی خودش و اینکه من از همه تنها ترم گفته واقعیت اینه که همه کسانی که این کلمه تنهایی رو سرچ میکنم و اینجا کامنت میزاریم بدون شک تنها هستیم ولی چیزیو که میخوام بگم اینه که( من حتی نمیتونم بگم چه طوری تنهام)اومید وارم حال دل هممنون خوب شه دوستتون دارم
من اوایل از تنهایی می ترسیدم و بدم میومد . اما زمان زیادی گذشت و من با ادمای بیمعرفتی اشنا شدم که دلمو خیلی سخت شکستند . واسه ی همینم ترجیح میدم تنها باشم و خودم رو دوست داشته باشم تا اینکه حس کنم همش نیاز دارم کس دیگه ای منو دوست داشته باشه. یادتون باشه دوستان خودتون مهم تر از بقیه اید . حتی اکر لازمه تنها باشید اما خودتونو و قلبتونو به هر قیمتی نشکنید... {بمان تنها که تنهایی به این تن ها شرف دارد}
از بچگی تا 17 سالگی یه جا زندگی میکردم کلی دوست و رفیق داشتم (علی رغم افسردگی مقطعی ) ولی لاقل چندتا رفیق صمیمی داشتم . ولی الان یکساله محل زندگیم عوض شده خیلی تنها شدم ، اونم منی که رفیق جدید به راحتی نمیتونم پیدا کنم خیلی تو این مدت سختی کشیدم فقط نمیدونم چی بگم...
تمام این ضرر هارو بدونیم که چی بشه؟ مگه تنهایی ما با دونستن این ضرر ها درست میشه؟ هیچکس تنهایی رو دوست نداره هر کی میگه دوست داره دروغ میگه . اگر میگید نه؟ بگید یک سال توی هیچ رابطه ای نره با رفیقاشم قطع ارتباط کنه من قول میدم زیر ۵,۶ ماه دووم نمیاره.
واقعیت اینه که همهی تنهاها مجبورن تنها باشن و تنهایی انتخابشون نبوده و با گفتن این ضرر ها بهشون بیشتر دارید آسیب میزنید
باهات موافقم کسانی که تنها هستن تنها بودن رو انتخاب نکردن اونا از تنهایی متنفرند
زهرا
۱۶:۲۱ ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹
قبلا فک میکردم حداقل خدارو دارم ...ولی الان میفهمم دیگه خداهم نیس برام.
ازوقتی یذره بچه بودم همش دعوا و توهین ...تومیدون جنگ بزرگ شدم
همش تو خودمم بهیشکی حتی جنس مخالفمم گرایش ندارم(واسه ازدواج)وکلا ...
دیگه هیشکیو نمیخام بخدااگه گناه نبود خودمو میکشتم ک راحت شم فقط نمیخام از جهنم برم تو جهنم همین
بخداتنها تره من نیس درد منو نمیدونین شما من ازخدامه جا تک تک شماها باشم
منم مثل تو ام یه زندگی سالم یعنی شغلی که بهش علاقه داری دوستان و اطرافیان که باهاشون حرف بزنی یه نفر که عاشقش باشی تلاش کنی پول زیاد در بیاری ولی وقتی تنهایی دیگه قدرت اراده تو از دست میدی و نمیتونی اراده کنی که با یکی دوست شی نمیتونی به هدفت فکر کنی درس بخونی کار مورد علاقت رو داشته باشی فکر بسته میشه و این درد خیییلی بزرگیه که راهش...
صبا
۱۹:۲۸ ۰۷ فروردين ۱۳۹۹
من عاشق تنهاییم از بچگی...برام اهمیتی نداره که بقیه بگن چرا گوشه گیرم و...فقط میدونم تنهایی رو دوست دارم
منم خیلی تنهام، تمام عمرم باتنهایی ودوری ازتنها بچه م گذشت دیگه تقریباً هیچ امیدی به دیدنش ندارم، دلم میخواد به یه بیماری صعب العلاجی مبتلاشم تاشاید سراغی ازمن بگیره خدامیدانه کی مقصربوده برای من دیگه فرقی نداره سالهایی که بایدپیشش بودم، نبودم، امیدوارم دردانه من وهزاران بچه شبیه اون همیشه سالم وموفق باشن وعاقبت بخیر بشن برای خودمم آرزو میکنم قبل ازمرگم صورت ماهشوببینم دلم میخوادیه روزم شده براش مادری کنم ، خواهش میکنم برام دعاکنید، ممنونم.
سلام من ۱۲ سالمه ولی خیلی تنهام تا حالا چهار بار مدرسه ام رو تغییر دادم ( به دلیل شغل پدرم ) برای همین دوستی ندارم . امسال هم که به کلاس هفتم رفتم با یک نفر دوست شدم ولی اون رفت با یک نفر دیگه دوست شد و کلا یادش رفت منی وجود داره . واقعا نمیدونم چیکار کنم به یک دوست احتیاج دارم .
واقعا متن یه طرفه ای بود که تنهایی رو بد جلوه داد.....زیاد اجتماعی نیستم هروقتم دلم بگیره به پیش محرم اسرارم(مادر)میرم و دلم رو آروم میکنه.نظر بنده اینه که لذت بردن از خودت خیلی بهتر از لذت بردن از دیگرانه و واقعا بی نظیره.آهنگ ملایم.خودتو خودت.افکار شخصی.تخیلات.خلاصه که یه وضعیت نرمال بهتر از اینه که در اجتماع دوبار شاد باشی
منم خیلی تنهام هیچ کس رو ندارم سال به سال هم کسی حالم رو نمی پرسه . تنها کسی که هیچ وقت براش تکراری نشدم، خداست ولی کاش خدا هیچوقت تنهام نمی گذاشت با اینکه تنهایی رو دوست دارم ولی خسته شدم بعد از مردنم چه سود کسی بیاد!
ترو به قران به فکر جوونا باشین ... خسته شدیم از انزوا بیکاری شرایط سخت عدم استقلال شرایط اقتصادی ک حتی نمیشه ازدواج کرد در واقع ما دهه هفتادیا نسل سوخته ایم
سلام من نه ماهه از همسرم جدا شدم الان میفهمم تنهایی یعنی چه حق طلاق داده بودم همسرم و اون هم جدا شد از من خیلی سعی کردم این کارو نکنه ولی نشد الان اون با پسرم زندگی میکنه و من خیلی زجر میکشم تا حالا چند بار میخواستم خودکشی کنم اما بخاطر گناهش و پسرم منصرف شدم کسی یا جایی هست وساطت کنه من کسی رودندارم
دارم وز به روز بدتر میشم و نمیتونم دوریشونو تحمل کنم .
واقعا تنهایی خیییلی بده و همینطورازهردهنده..احساس میکنم ک افسرده هستم ..هیچکس رو هم ازنظرفیزیکی اطراف خودم ندارم..مگ ی ادم چقد میتونه تنهاباشه و تحمل کنه این تنهایی رو..
مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الَّذِي فَقَدَ مَنْ وَجَدَك...»(دعای عرفه امام حسین علیه السلام) آن کسي که تو را ندارد، چه دارد؟ و آن کسي که تو را يافته است، چه ندارد؟
تا خدا رو در زندگی پیدا نکنیم تنهاییم ولو با هزار نفر در ارتباط باشیم
من نمیفهمم چرا همیشه تنهایی را میخوایم با ازدواج حل کنیم.آدم تو روز با هزار جور آدم مختلف سر و کله میزنه خودش آدم را تا حدی از تنهایی در میاره ولی آدم اگه بخواد ازدواج کنه باید بتونه به یکی اعتماد کنه که امروزه این خیلی سخته.
هزار جور آدم میتونن نیازت به همسر رو برآورده کنن و بهت آرامش بدن ؟! تازه ما همش تو خونه ایم یه دونه آدم هم تو کل سال نمی بینیم چه برسه هزار تا !
سید
۲۰:۲۹ ۱۳ آذر ۱۳۹۷
اینجور آدما سخته درمان بستگی داره چند سال آسیب دیدن مثلا اگر زندگی شما از اول برات همچی بد بگذره چی تنها چیزی میمونه خاطرات اون روزاست چطوری برات گذشته مخصوصا از دوران کودکی تا دوره جوانی اگر محیطی شبیه به جنگ داشته باشی اینجور اسیب ها انسان را بسدت آسیب میرسونه از لحاظ روح و اسیب هایه جسمی مثل ضرب وشتم و....اعصاب میخواد نبازی اراده محکم فولادی میخواد
ما از اول عمر تا حالا تنهاییم و روحی و جسمی داغونیم نابودیم
ا
۱۹:۱۷ ۱۳ آذر ۱۳۹۷
سعادت آن کسی دارد که از تنها بپرهیزد /تنهایی هزاران مرتبه بهتر از هم نشینی با افراد ناقص وبیمار دل وحسود وتنگ نظر است از تنهایی هیچکس اسیب ندیده انگونه که از همراه شدن با افراد پست دیده تنهایی از هم نشینی با بدان بهتر است وهمنشینی با خوبان از تنهایی بهتر
بسم الله الرحمن الرحیم ؛ تنهایی خوب نیست و مضرات فراوانی دارد اما چند نکته مهم باید در نظر گرفته شود ۱ - علتهای تنهایی چیست ? ۲- ارتباط با چه افرادی خوب و با چه افرادی بد است ?۳ - در چه زمان و مکانی تنهایی خوب است و در چه زمان و مکانی ارتباط گرفتن مفید است ? ۴ - چگونه خود را در ارتباطات با دیگران از خطرات شناخته شده حفظ کنیم و به دیگران هم اسیب نزنیم ??۵ - چگونه در ارتباطات خود از دیگران منفعت ببریم و به دیگران سود برسانیم ?۶ - ویژگیهای کسانی که می خواهیم با انها ارتباط بر قرار کنیم بشناسیم و بدانیم هیچ انسانی بدون عیب نیست ۷ - به این نکته دقت کنیم ما با دیگران نمی توانیم ارتباط برقرار کنیم یا دیگران با ما ?۸ - مطالب مطرح شده در این مقاله چند نکته باید توجه کرد الف - تحقیقات در کشور غیر اسلامی صورت گرفته است ۹ - و ۱۰ و و اما یادمان باشد دست خداوند با جمع است و برکت سفره ای بیشتر است که تعداد بیشتری از ان استفاده میکنند و ... به امید روزی که شرایطی فراهم شود تابتوانم به یاری خداوند روش درست فکر کردن را بر اساس سیره معصومین ع و با علم روز ( روانشناسی ، جامعه شناسی ، روابط بین الملل ، فقهی و ...)برای مردم و مسئولین توضیح بدهم تا اصلیترین بر طرف شود . لا حول و لا قوه الت باالله
بسم الله الرحمن الرحیم ؛ تنهایی خوب نیست و مضرات فراوانی دارد اما چند نکته مهم باید در نظر گرفته شود ۱ - علتهای تنهایی چیست ? ۲- ارتباط با چه افرادی خوب و با چه افرادی بد است ?۳ - در چه زمان و مکانی تنهایی خوب است و در چه زمان و مکانی ارتباط گرفتن مفید است ? ۴ - چگونه خود را در ارتباطات با دیگران از خطرات شناخته شده حفظ کنیم و به دیگران هم اسیب نزنیم ??۵ - چگونه در ارتباطات خود از دیگران منفعت ببریم و به دیگران سود برسانیم ?۶ - ویژگیهای کسانی که می خواهیم با انها ارتباط بر قرار کنیم بشناسیم و بدانیم هیچ انسانی بدون عیب نیست ۷ - به این نکته دقت کنیم ما با دیگران نمی توانیم ارتباط برقرار کنیم یا دیگران با ما ?۸ - مطالب مطرح شده در این مقاله چند نکته باید توجه کرد الف - تحقیقات در کشور غیر اسلامی صورت گرفته است ۹ - و ۱۰ و و اما یادمان باشد دست خداوند با جمع است و برکت سفره ای بیشتر است که تعداد بیشتری از ان استفاده میکنند و ... به امید روزی که شرایطی فراهم شود تابتوانم به یاری خداوند روش درست فکر کردن را بر اساس سیره معصومین ع و با علم روز ( روانشناسی ، جامعه شناسی ، روابط بین الملل ، فقهی و ...)برای مردم و مسئولین توضیح بدهم تا اصلیترین بر طرف شود . لا حول و لا قوه الت باالله
اینجور نیس که از اول بد بودم بچگیم خیلی مهربون بودم همه رو دوست داشتمو به همه عشق میورزیدم
ولی از یه وقتی به بعد که من میگم سال های جهنمیه زندگیم کلا عوض شدم از همه بدم اومد بیرحم شدم خیانتکار سنگدل عوضی لاشی
مجبور شدم خودمو تنها کنم
یعنی هم خودم خودمو تنها کردم هم مجبورم کردن تنها بشم
خیلی بده که همه دست به دست هم بدن که تنها و ضعیفت کنن
هنوزم در ظاهر مهربونم خنده از لبم نمیره ولی پشت همش یه دروغه یه کلک فقط به خاطر منافعم گول میزنم همه رو
خیلی بهم فشار اومده کاریشم نمیتونم بکنم واقعا قراره تا ابد انقدر بی معنی زندگی کنیم ؟ اون معنی زندگی کجاس؟ دنیا نباید یکم مهربونتر و قشنگتر میبود؟
آن وقت میخواهید مردم افسرده و تنها نشوند
خودتان در کار خودتان حقایق را بگویید و روشنگری کنید
مسائل جامعه همه حل میشود
شما-شاید ندانید رسانه چه ابزار ارزشمندی است
همه چیز را نشان میدهد
و میتواند حل کند
شما از خودتان شروع کنید
حقایق را در صدا وسیما بگوئید
مردم افسرده نمیشوند از مشکلات
من از بچگی تا الان تنها بودم تنهایی رو دوست دارم ولی یه وقتایی حالم بد میشه به دردل نیاز دارم .
امیدوارم حال همه خوب وسلامت و پراز امید وخوشبینی و اعتمادبنفس ولبریزاز باورها واعتقاداتی باشه که برگ برنده ی زندگی باشه براتون...تا انجا که ایمان داشتن رو حس کنید..ایمان ب خود..به پندار، گفتار وکردارتون که مهرتاییددیگران رو بهمراه داشته باشه.و این ها همگی نیاز ب تدبیر وپشتکار وتلاش وجسارت داره با انعطاف وصبوری که بمرور ایجاد توازن میکنه براتون..تا جاییکه شکست خوردن رو مقدمه ودرب ورودی موفقیت میدونید.و به سعادت چنگ زده و کمال رو درشما ودرذهن خود میبینید وبالندگی میشه یکی از تاثیرات اون..مجموعن همگی یک شخصیت وکارکتر ویک هویت اجتماعی رو براتون رقم میزنه که هم شما از بودن دراجتماعات مختلف وهم جامعه بطورکلی خودش رو محتاج میدونه ب شما و این ایجاد احترام و پاسخ ب سوالاتیه که از اوان نوجوانی خصوصن شکل میگیره و بمرور ایجاد استرس واضطراب و چالشهایی میکنه که حول این تفکره اشتباهه که خود رو براساس نگاه های آدمهای اطرافمون و نحوه ی تعامل و احساسی که دریافت میشه درپی اینها ب سرعت سعی در تخریب و فرسوده کردن ساخته ها وپایه هایی که در شخص ریخته وپرداخته شده ودرحال ایجاد بنای شخصیتی با طبقات مختلفه
ن تنهایی دخترام دست خودشون نیس بیاید از روی جنسیت حرف نزنیم چون هرکدوم مشکلات خودمونو داریم ک اون یکی نمیتونه تحمل کنه پسرا میتونن برن تو خیابون حداقل خودشونو خالی کنن اما ی قدم زدن ساده زیر بارون رو اغلب دخترا نمیتونن و مجبورن اینار با تیغ رو دستاشون خالی کنن :) بیایید همه همو درک کنیم اینجوریی دنیا جای بهتری میشه
من در اوایل ۱۱ سالگی افسردگی شدید داشتم و الان هم همه گزینه های مربوط به تنهایی و ... رو دارم و چون در سن نوجوانی هستم،همه منو بابت حرف هام مسخره میکنن.اگه همینجوری تا بزرگسالی پیش بره،فک کنم دیگه دیر بشه.
اما تنهایی به پیشرفت خیلی کمک میکنه
بهترین دوست هیچکس نیستم و کسیو ندارم که پیشش درد و دل کنم با اینکه ازین کار متنفرم . ولی این تنهاییم واقعا دردناکه و هرچقدرم میگذره بیشتر تنها میشم :)) میخواستم دوست جدید پیدا کنم حس میکنم واقعا اعتماد ب نفسشو ندارم ولی این چیزه خواصی تو دلیل تنهاییم و حسم نیس ولی فکر میکنم اگه حداقل یکی پیشم بود کمتر تنها بودم:)
چون آدم تو فکر و ذهن خودش میده به مشکلات خودش فکر میکنه آرامش میگیره تنهایی خیلی خوب هست .
این همه بیرون پیش مردم موندیم کی قدر ما رو دونست ؟
تنهایی عالی هست .
چون اون موقعه کسی نمیفهمه داری اشک میریزی
عاشق پیاده روی تو بارونم چون اون موقعه کسی نمیفهمه داره اشک میریزی
من نمیدونم چرا وارد مدرسه میشم انگار دنیا یک چیز دیگست، یعنی توی هیچجا تنها نیستم فقط مدرسه.
حالا فقط سرم 24 ساعته تو گوشی و دست بر نمیدارم
چیکار کنم خیلی از این عادتم بدم میاد و نمیتونم کنار بزارمش حتی وقتی که امتحان دارم
واقعا حالم بده پدر و مادرمم صبح تا شب سر کارم و به من توجه نمیکنن
حرف اخر ..هیچی جای یه شریک زندگی واست نمیگیره
بعضی وقتا واقعا کسی نیست
یا اگرم باشه کسیه که ازش نفرت داری یا احساس تنهاییت رو دو برابر میکنه
کامنت هایی که خودم ..اشکم در اومد ... و دلم برا همه و خودم خیلی میسوزه ..
وگرنه هر کی خوشگل و خوش تیپ باشه همه دلشون میخواد باهاش دوست بشن و همه جا دعوتش می کنن.
من خودم دوسال به خاطر درس به اجبار توی یه شهر دیگه و تنها بودم( بر خلاف اینکه قبلش خیلی اجتماعی بودم و دوستان زیادی داشتم ) و تقریبا میشه گفت اغلب مشکلات متن بالا رو داشتم ،اما الان که اون دو سال تموم شده و اومدم به شهر خودمون ،تصمیم گرفت که هر روز برم پیش دوستام و اصلا تنها نباشم و مشکلاتمو حل کنم ،چون معتقدم به هر نتیجه ای که میرسیم حاصل تفکر و افکار خودمون و نتیجه طبیعی عملمون هست ،شک نداشته باشید کسی نمیاد کمکمون کنه ،اصلا دنیا واینمیسته برای ما ،مشکل تنهایی راه حلش ساده هست پس نباید اینقدر بزرگش کنیم ،شما فقط دارین خودتون رو اذیت میکنید در حالی که راه حلش رو میدونید.
فقط می خوام بگم درسته که من بیشتر این نشانه ها از جمله بی خوابی رو داشتم، دوست دارم ولی تا می خوام باهاشون درد و دل کنم از دستم فرار میکنن.خانوادم رو دوست دارم و همه چیز رو برام فراهم میکنن ولی هیچ وقت باهام حرف نزدن و این به صد تا شیء گرون قیمت نمی ارزه. احساس میکنم مسئولم که همه رو خوشحال نگه دارم و تو طول روز یه لحظه ام لبخند از رو این کنار نمیره.ولی شبا...به خاطر بی خوابی، هی تو تخت غلت میزنم و لحظه به لحظه بد تر میشم.دلم می خواد گریه کنم تا خالی شم ولی خواهرم کنارم خوابیده و فقط با تحقیرش نیاز دارم سنگینی قلبم دو برابر بشه.
حق کیو خوردم؟ به کی بد کردم؟ همیشه خوب دیگرون رو میخوام همیشه به دیگرون کمک میکنم همیشه تو جمع منم که همرو میخندونمو دلشونو شاد میکنم پس چرا هیچکس واسم نمیمونه؟
چرا کل روز های هفترو تنهام؟ چرا همش تاریکیه من چی کم داشتم از بقیه؟ واقعا نمیدونم دیگه اُور زدم خسته شدم فقط خدا میتونه کمکم کنه امیدوارم همه ما از این تنهایی مزخرف نجات پیدا کنیم...
اگه نمیشه حصار تنهایی تون رو بشکنین خدا رو وارد این تنهایی کنین تنها کسی که عمیقا ناراحتی و غصه ی ما براش مهمه خود خداست،حس حضورش باعث میشه تنهایی کمتر حس بشه
من خودمم خیلی تنهام ولی از وقتی سعی کردم تنهاییم رو با خدا پر کنم حالم بهتر شده
امیدوارم حالتون همیشه عالی باشه
دوستون دارم
:)
خلاصه اون روزا تموم شدن همه هرچی میخواستن بردن و رفتن و یکی ازدواج کرد و یکی...
هیی نگاشون میکرم میگفتم منم بزرگ میشم هیچ کدوم از این کارارو نمیکنم پا خودم مییستم و این حرفا خلاصه حال خودمو خوب میکردم
خیلی خودمو میزدم گریه میکردم اونقدری دلم میگرفت موقعی ک بچه بودم ک حس بودن تو زندونو داشتم ن عمویی دارم حالمو بپرسه تا الانم اینجوره هیچیکی نیست الانم از بیکاری نشستم بنویسم برا شما ن من خالی بشم خیلی حرف دارم بگم ک تنهام گذاشت از بی پولی بگم از من پسرک تنهای یتیم بگم الان بعضیا میان میگن تو ک لقمت تو دهنته زیر ی سقف هم زندگی میکنی ب اونی ک اینجور میگه میخوام بگم چقدر خون میریزم شبا
خیلی بد شدم خیلی بد اخلاق شدم خیلی بد اخلاق شدم من خیلی بدم اونقدری بدم ک از خودم بدم میاد بدم چون تنهام کسی منو میفهمه
دهنم همش مزه تلخ میده دندونام با اینکه بجز سیگار نمیکشم دارن تک تک خراب میشن چشمام دیگ خوب نمیبینن موهام دارن میفهته
خدا همه آرزوهام خاک شدن فقط اینو از تو میخوام که کسیو محل من نزاری و روزامو نشونش ندی
فقط همینو بگم هر وقط کسی دلش گرفت چشماتو ببر بالا و مغزت نگاه کن فقط اونجا میتونی ی دنیای خوبی درست کنی واست ک ترو از خودکشی دور کنی
نگفتم اینو بگم موقعی گ گفتم از بچگیم و فکر کردم بزرگ بشم بهتر بشم میخوام بگم ک اصلا همون موقعش هم بهتر از الانه الان دیگ هیچیکی نیست
جطا خانوادمو کم میبینم در روز فقط یک بار میبینم...
حال همه شما خوب باشه
شاید دور و برت آدم هایی باشن که منتظر باشن تو از تنهایی درشون بیاری. نگاهت رو عوض کن بابا!
واقعیت اینه که همهی تنهاها مجبورن تنها باشن و تنهایی انتخابشون نبوده و با گفتن این ضرر ها بهشون بیشتر دارید آسیب میزنید
ازوقتی یذره بچه بودم همش دعوا و توهین ...تومیدون جنگ بزرگ شدم
همش تو خودمم بهیشکی حتی جنس مخالفمم گرایش ندارم(واسه ازدواج)وکلا ...
دیگه هیشکیو نمیخام بخدااگه گناه نبود خودمو میکشتم ک راحت شم فقط نمیخام از جهنم برم تو جهنم همین
بخداتنها تره من نیس درد منو نمیدونین شما من ازخدامه جا تک تک شماها باشم
دارم وز به روز بدتر میشم و نمیتونم دوریشونو تحمل کنم .
دیگه دلم لباس نو نمیخواد
برام مهم نیست چه غذای میخورم
هیچ کس تولدم یادش نیست
هیچ کس حالمو نمیپرسه
از جمع دورم
روزهای تکراری
تا خدا رو در زندگی پیدا نکنیم تنهاییم ولو با هزار نفر در ارتباط باشیم
تنهاتر از منم هست یعنی؟
پيامبر(ص): همنشين خوب بهتر از تنهايي است و تنهايي بهتر از همنشين بد
تاحالا تو زندگیت از مغزت استفاده کردی که یکم به غیر از خودت فکر کنی؟؟!!!
هه
نه ندادی