به گزارش خبرنگار وبگردی باشگاه خبرنگاران، دو روز پيش رضا رئيسي كه به‌عنوان يكي از نويسندگان انقلاب و دفاع مقدس شهرت دارد، در استقبال از شرم‌نامه‌هاي محمد نوري‌زاد، نوشته‌اي را منتشر كرد كه مورد توجه و استقبال رسانه‌هاي ضد انقلاب قرار گرفت. نوشته رئيسي حاوي محتواي عميق و ويژه‌اي نبود، بلكه به‌دليل آنكه وي جزو نويسندگان جبهه انقلاب محسوب مي‌شد، اين رسانه‌ها ذوق‌زده شدند كه يكي از افرادي كه در اين جرگه تعريف مي‌شد، به صف آن‌ها پيوست.

اما در واكنش به نامه رئيسي، رحيم مخدومي از نويسندگان متعهد انقلاب و دفاع مقدس (و نويسنده آثاري همچون فرمانده من، جنگ پا برهنه، مردان درد، نرگس، یار كجاست؟، معلم فراری، چه كسی ماشه را خواهد كشید، وقتی پرده كنار رفت و پروانه‌های عرصه خبر) دست به قلم شد و به آقاي رئيسي يادآوري كرد كه كجا بوده و الآن كجاست و چه آينده‌اي را در پيش رو دارد.

متن اين نوشته را ، در ادامه مي‌خوانيد:

پس از این‌همه سال ارتزاق از سفره‌ی شهدا، حالا معلوم می شود هیچ‌وقت باورتان نشده بود که شهدا زنده اند و اجازه نمی دهند کسی نمک‎شان را بخورد و نمکدان‎شان را بشکند. آن ها به هر کس آبرویی داده اند، به شرط وفاداری بوده. اگر ذره ای خیانت ببینند، آبروی داده را با خفت و خواری پس می گیرند؟

یک نگاه به خودتان کنید! در کجا بودید و الان کجا هستید؟

دوربین شهید بین‌ات کجاست آقای نوری زاد؟

قلم شهید نویس‌ات چه شد جناب رییسی؟

دیدید عاشورا با نمک‌نشناسان خیانت‌کار چه کرد؟ مثل موجودی زنده و مقتدر آمد سراغ‌شان و با خفت زیر پا له‌شان کرد. جزای منافقین خیانت‌کار همیشه سنگین‌تر از دشمنان جنایت‎کار است.

خون شهدا شاید دیر انتقام بگیرد، اما سخت خواهد گرفت.

• مخرج مشترک وصیت نامه تمام شهدا، "اطاعت از ولایت فقیه" است.

اکثر قریب به اتفاق وصیت نامه ها در شب عملیات؛ یعنی شب انقطاع از وابستگی های دنیا نوشته شده. گویا در آن لحظات وارستگی، به شهیدان آینده، الهام می شده. بی جهت نیست که حضرت امام ارزش و اثر این وصیت نامه ها را از 50 سال عبادت عابدان برتر می داند.

حالا سؤالم این جاست: چطور می شود کسی سال های سال برای ترویج پیام شهدا پول بگیرد، اهل و عیالش را با این پول رزق و روزی دهد، اما خود نفهمد چه می گوید! بر زبان، اطاعت از ولی باشد و در دل، اطاعت از شیطان.

رسانه های ضد انقلاب با خوشحالی خبر پیوستن یک نویسنده دفاع مقدس به صف مخالفان ولایت فقیه را تیترکردند. آنها نمی فهمند که آدم در آن واحد نمی تواند هم مقدس باشد و هم نامقدس. از کجا می دانند که امام ما گفته؛ محال است یک روحانی دزد باشد. شاید یک دزد به لباس روحانی درآید، اما مگر می شود کسی هم روحانی باشد و هم شیطانی!

روایت‌گری خون های مقدس، حریم پاک و مقدسی دارد. هر کسی نمی تواند لباس مقدس روایت را به تن کند. آنان که در عین تنفر از پاکی، تنها به خاطر منافع اقتصادی، کسب شهرت و قس علی‎هذا این لباس را به تن می کنند، منتظر عقوبت سخت آن باشند. از عقوبت سران فتنه عبرت بگیرند.

حرفم این جاست: شما که الان با زبان آن ها آشنایی کامل پیدا کرده اید، یک جوری حالی‌شان کنید خبرهای‎شان را اصلاح کنند.

• پوتین‌های‎شان را روی گردن‎های‌تان خواهند گذاشت

هیچ فکرش را کرده اید اگر بر فرض محال، شیاطین بر حکومت ولایی پیروز شوند، با شما و بزرگان شما چه خواهند کرد؟

در حالی که گردن شما برای دریافت حق الخیانتی که به خون شهدا و ملت خود کرده اید، کج است و آب دهان‌تان آویزان، پوتین‌های‌شان را روی گردن‌های‌تان خواهند گذاشت و در پاسخ عجز و لابه‎ی شما خواهند گفت: آن که با مادر خود چه کند/ با دیگران چه‌ها کند!

شما به ملت خود، وطن خود، قهرمانان ملی خود رحم نکردید، چه تضمینی هست که به ما اجنبی ها که برادران‌تان را کشته و به نوامیس‌تان تعرض کرده ایم، رحم کنید؟ پس بمیرید که جزای خیانت‌کار، مرگ است!

منبع :رجانیوز