فاطمه ميرزارع كارشناس مذهبي در گفتگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران اظهار داشت: يكي از كاركردهاي بسيار مهم خانواده در نظام سنتي انتخاب همسر براي فرزندان است و در جامعه امروز كم نيستند خانواده هايي كه بهترين شيوه ازدواج را شيوه سنتي مداخله خانواده در انتخاب همسر مي دانند ولي برخي خانواده ها با عدول از اين شيوه خانواده را به عنوان نيروي فراهم كننده تجهيزات مادي و به طور صرف تداركچي ازدواج مي دانند و هيچگونه هم اندشي را در تصميمات اساسي مداخله نمي دهند كه اين امر سبب مي شود تجربه آموزي از والدين به تجربه اندوزي تبديل شود.
مير زارع با بيان اينكه در برخي خانواده ها با وجود آنكه همسر خانواده مدير تداركات است ميزان توقعات زوجين از هم بالا رفته است اظهار داشت: اين امر باعث تاخير بلوغ اقتصادي شده و اين بلوغ در فرزندان بالا رفته همچنين خانواده هاي گسترده جاي خود را به خانواده هاي هسته اي(زن، شوهر، فرزند) داده و جوانان در ابتداي زندگي از يك سو بايد مسير زندگي را جدا كند و از طرفي براي ورود به بازار كار مهارت لازم را پيدا كنند و اين شكاف زياد شده و منجر به تاخير سن ازدواج در فرزندان شده است.
وي اشاره كرد: به سبب مشغله هاي زياد والدين فرزندمحوري تبديل به فرزندسالاري شده و خانواده ها بيش از حد به فرزندان محبت مي كنند و فرزندان افرادي مدير تربيت نمي شوند اين مسائل و مسائلي همچون نبودن الگو و وفاق بين پدر و مادرها، تجملات، تبديل نظام خانواده از خانواه هايي كه براساس داشته خواسته ها را تنظيم مي كنند در بسياري از خانواده ها همچنين تبديل اعضاي خانواده ها از خانواده هايي سهم گذار به خانواده هايي سهم خواه نيز منجر به پيدايش مسئله جدايي فرزندان از همسران خود مي شود.
وي با بيان اين مطلب گفت: نقش خانواده ها در ازدواج فرزندان در تمام دنيا وجود دارد و خانواده هاي ايراني تابع آنها شده اند.
ميرزارع ادامه داد: به دنبال زندگي مدرنيته كه شكاف نسلي بين اعضاي خانواده را فراهم ساخته روابط فردي نيز كمرنگ شده و زمينه هاي گفتگوي اعضاي خانواده كاهش پيدا كرده است و فقر ارتباطي اعضاي خانواده با هم منجر به بيگانه شدن آنان از يكديگر شده و اگر در نظام خانواده سنتي والدين مشاوران اصلي خانواده بودند و نقش تربيتي بسيار قوي اي را در اين رابطه ايفا مي كردند در دهه هاي معاصر كاركرد تربيتي خانواده ضعيف شده و شكاف بين اعضاي خانواده شرايطي را فراهم ساخته كه آنها هيچگونه موضوع مشتركي براي گفتگو با يكديگر پيدا نمي كنند.
وي همچنين گفت: اين بيگانگي بين اعضاي خانواده باعث شده اين اعضا كه زير يك سقف زندگي مي كنند هيچگونه رابطه عاطفي، آرماني و فكري با يكديگر نداشته باشند و به طور طبيعي در چنين فضايي نقش تصميم سازي براي همسرگزيني توسط خانواده كمرنگ مي شود./ل