به گزارش سرويس سياسي باشگاه خبرنگاران به نقل از پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)، غلامعلی حدادعادل، مشاور عالی رهبر انقلاب و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتگويي درباره دلایل و مؤلفههای انتخاب نام سال توسط آیتاللهالعظمی خامنهای به سوالاتي پاسخ داده است.
به نظر شما چرا عالیترین مقام نظام اسلامی نامگذاری سالها را پی میگیرند؟
نوروز لحظهای عزیز برای ایرانیها است. همهی مردم ما با هر سلیقهای تحویل سال و نوروز را مهم میدانند. در تاریخ ایران همیشه بالاترین مقامات كشور هم نوروز را جشن میگرفتهاند. در انقلاب اسلامی نیز نوروز با پیام رهبری نظام آغاز میشود؛ چه در زمان حضرت امام رحمهالله و چه امروز در دوران رهبری آقا. ایشان بیشتر سالها را با یك نامی مشخص كردهاند كه به نظر میرسد فلسفهی این كار جلب توجه مردم به یك ارزش و همینطور در نقطهی مقابل آن به یك مشكل است. بر این اساس رهبری با اطلاعات و گزارشهایی كه از سراسر كشور دریافت میكنند، مطالعات و تجربهای كه دارند، درك و دریافتی كه از معارف اسلامی و قرآنی و مفاهیم انسانی دارند و نیز اشرافی كه به مسائل كشور دارند، هر سال ملت را به یك موضوع توجه میدهند.
یعنی آیا جنس نام سال، جنس فرهنگ عمومی است؟
دقیقاً چنین است. در واقع از میان همهی ارزشها و جهتگیریهای مطلوب، رهبری یك ارزش را برجسته میكنند و در صدر قرار میدهند و توجه همگان را به آن جلب میكنند. این در واقع نوعی اعتلای فرهنگ عمومی جامعه است كه از وظایف رهبری است. همانطور كه میدانیم، در جامعهی ما اشكال كم نیست. البته محاسن بسیاری هم وجود دارد. مردم ما حسنهای بسیاری دارند و جامعهی ما عیبهایی هم دارد. رهبری همیشه معتقدند باید در كنار حسنها، عیبها را هم گفت؛ همینطور كه برعكس آن را هم تأكید میكنند و كسانی را كه فقط عیبجویی میكنند و چشم بر محاسن میبندند، سرزنش میكنند.
انتخاب نام سال قبل از اینكه بخواهد یك وظیفهی اجرایی مشخصی روی دوش دولت و دستگاهها بگذارد، یك پدیدهی اجتماعی است. یعنی جنس این كار بیش از آن كه دولتی باشد، اجتماعی است و به همین دلیل همه نسبت به آن وظیفه دارند.
رهبری برای بیان عیبها از نقطهی مقابل آنها استفاده میكنند و آن حسنی را كه توجه به آن میتواند عیبها را برطرف كند، نام سال قرار میدهند. مثلاً در جامعه بیانضباطی اجتماعی وجود داشته و ایشان روی انضباط اجتماعی تأكید میكنند. یا وقتی بخواهند با تنبلی مقابله كنند، همت مضاعف را برمیگزینند. یا وقتی بخواهند اعتماد به نفس را تقویت كنند، صحبت از نوآوری و شكوفایی میكنند. وقتی میخواهند به پركاری و عشق به كار تأكید كنند، وجدان كار را اعلام میكنند. یا مثلاً ارزشهایی مانند رفتار علوی، نهضت حسینی و امثال اینها را كه اثرگذار بوده است.
*دو نظریهی انتقادی دربارهی نام سال وجود دارد. نخست اینكه نامگذاری سال وقتی اعلام میشود كه از نظر اجرایی دستگاهها برنامهریزی كردهاند و بودجه را بستهاند. به همین دلیل آن نام سال در ساختار نظام وارد نمیشود. یك عده هم میگویند این نام سال تنها حالت شعاری دارد.
-اهمیت نامگذاری سال به این است كه كسی از آن مطلع نباشد و اعلام یكجا و یكبارهاش موضوعیت دارد. یعنی اگر از سه ماه مانده به پایان سال مسئولان كشور بدانند كه قرار است نام سال آینده چه باشد، دیگر این شكل اعلام از ببن میرود و لطف و بدیع بودن آن زایل میشود؛ مثل بقیهی حرفها. مگر در بقیهی سال صحبت از ارزشها نمیشود؟ این هم میشود یكی از آنها. این است كه نباید انتظار داشت كه از قبل همه بدانند امسال سال چه خواهد بود. یعنی كتمان این موضوع قابل فهم است. من یك بار خدمت آقا عرض كردم كه خوب است شما به بعضیها بگویید تا لااقل برنامهریزی كنند. ایشان خیلی از این پیشنهاد استقبال نكردند. رهبری بیشتر میخواهند این موضوع در اذهان تثبیت شود و جزء فرهنگ عمومی جامعه شود و برای آینده ذخیره شود.
بنابراین بیشتر وظیفهی دستگاهها توضیح شعار سال و نام سال و تبلیغ آن و جلب توجه به سوی آن است. مقصود این نیست كه حالا یك اقدامات پر خرجی صورت بگیرد و مثلاً دهها میلیون تومان خرج كنند و همایش برگزار كنند و در یك حلقههای بستهای مقالات بخوانند تا خروجی آن یك كار محدود شود. نام سال بیشتر برای این است كه جامعه و بهویژه جوانان در فضای یك شعار و یك نام تربیت شوند. هر كسی كه دلش به حال كشور میسوزد و میخواهد این كشور بهتر پیشرفت و رشد كند، وظیفه دارد كه آن نام و آن شعار را توضیح دهد. در واقع تمركز ملی روی یك مفهوم مثل نام سال باعث میشود كه آن مفهوم عمیقتر در اذهان مردم جای بگیرد.
نكتهی مهم این است كه رهبری وقتی هر سال یك شعاری را مطرح میكنند، به این معنی نیست كه شعار سال قبل تاریخ مصرفش تمام شده است؛ خشت روی خشت گذاشته میشود تا بنای اخلاق عمومی ساخته شود.
یعنی شما مخاطب اصلی را تودهی مردم میدانید؟
بله. من یادم هست سالی كه آقا آن را سال نوآوری و شكوفایی نامیدند، بعد از عید در اولین جلسهی شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع مطرح شد و همه خیلی خوشحال بودند و استقبال كردند و بر اهمیت این سال تأكید كردند. صحبت از این شد كه حالا دستگاهها چه وظایفی دارند. یكی از اعضای شورا پیشنهاد كرد كه ما یك دبیرخانهای در كنار دبیرخانهی شورای عالی انقلاب فرهنگی یا در دل دبیرخانهی موجود برای این شعار تشكیل دهیم و از همهی دستگاهها بخواهیم كه تا فلان تاریخ همهی نمونههای نوآوری و اسناد نوآوری خود را برای ما برسانند. بنده مخالفت كردم و گفتم از این كارها هیچ خروجی مفیدی درنمیآید. فرض كنید یك ادارهای هم یك وانت اوراق برای شما فرستاد و اسمش را گذاشتند نوآوری. شما چهكار میكنید؟ آنجا گفتم كه بنده معتقدم غرض رهبری این نیست كه از این نوع كارهای اداری صورت بگیرد، بلكه غرض این است كه تمام دستگاههایی كه با عموم مردم سر و كار دارند، حقیقتِ این موضوع را تشریح كنند و ضرورتش را بیان كنند و نیاز كشور را توضیح دهند و آثار زیانبار فقدان آن را بیان كنند.
رسانههایی كه در كشور با تودهی مردم سر و كار دارند، (به معنی عام رسانه) چند دستگاه هستند. اول از همه صداوسیما، بعد مطبوعات، بعد كتاب، بعد فضای مجازی، بعد آموزش و پرورش كه میتواند در هر سطحی این نام سال را توسعه دهد؛ مثلاً موضوع انشا شود و معلمها ذهن دانشآموزان را برانگیزانند و قلمشان را به حركت درآورند. روحانیت و خصوصاً اهل منبر و وعاظ، همچنین شعرا، نمایشنامهنویسها، فیلمسازها، همه و همه ببینید چه طیف وسیعی مخاطب دارند.
تمام كسانی كه با مردم سر و كار دارند و پنجرهشان رو به مردم باز میشود و كار نرمافزاری از جنس فرهنگی میكنند، وظیفه دارند متناسب با نوع كاری كه میكنند، نام سال را برای تودهی مردم پرورش و بسط بدهند و نتایج آن را بیان كنند تا در واقع از جنبههای منفی و مخالف ارزشی كه مطرحشده، رسوبزدایی كنند و كاری كنند كه خودِ این ارزش نهادینه شود. بنابراین انتخاب نام سال قبل از اینكه بخواهد یك وظیفهی اجرایی مشخصی روی دوش دولت و دستگاهها بگذارد، یك پدیدهی اجتماعی است. یعنی جنس این كار بیش از آن كه دولتی باشد، اجتماعی است و به همین دلیل همه نسبت به آن وظیفه دارند.
با این اوصاف، بیشتر تمركز انتخاب نام سالها ارتقای فرهنگ عمومی است. به نظر شما دلیل امر چیست؟
به نظر بنده وظیفهی اول رهبر انقلاب اسلامی، وظیفهی معنوی و فرهنگی است. همینطور كه خود پیامبر گرامی اسلام فرمودهاند: «إنّما بُعِثتُ لِأُتَمِّمَ مَكارِمَ الأخلاقِ»، یعنی فرق جایگاه رهبری با جایگاه دیگر مسئولان نظام جمهوری اسلامی این است كه وزن جنبهی فرهنگی در جایگاه رهبری بیشتر از وزن دیگر جنبهها است. البته رهبری طبق قانون اساسی وظایف و اختیارات متعددی بر عهده دارد، ولی شأن اول رهبری این است كه فرهنگ را كه در جامعهی ما فرهنگ دینی و انسانی و اخلاقی است، گسترش دهند و عمیقتر كنند و در واقع از طریق «آدم نو» «عالم نو» بسازند: «آدمی در عالم خاكی نمیآید به دست عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی»
رهبری برای بیان عیبها از نقطهی مقابل آنها استفاده میكنند و آن حسنی را كه توجه به آن میتواند عیبها را برطرف كند، نام سال قرار میدهند. مثلاً در جامعه بیانضباطی اجتماعی وجود داشته و ایشان روی انضباط اجتماعی تأكید میكنند.
اینكه از نام سال به عنوان شعار یاد كنیم، آیا به اهمیت آن آسیب نمیزند؟
بالاخره شعار هم بد نیست. همین شعار «استقلال» كه اول انقلاب میدادیم، مگر اثر نكرده است؟ همین غیرتی كه در مردم در مسائل هستهای در حال حاضر وجود دارد، از نتایج شعار استقلال است كه اول انقلاب دادیم و هنوز هم میدهیم. این كار درستی است و اثر هم دارد. نكتهی مهم این است كه رهبری وقتی هر سال یك شعاری را مطرح میكنند، به این معنی نیست كه شعار سال قبل تاریخ مصرفش تمام شده است؛ خشت روی خشت گذاشته میشود تا بنای اخلاق عمومی ساخته شود.
اخیراً در مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاستهای كلی اجتماعی در دستور كار كمیسیون فرهنگی-اجتماعی مجمع قرار گرفت. بنده پیشنهاد كردم كه دبیرخانهی مجمع نامهای سال را كه رهبری در چند سال گذشته مطرح كردهاند، بررسی كند و از نامهای مربوط به مسائل اجتماعی در تدوین سیاستهای كلی استفاده كند. یعنی سیاستهای كلی را گرایش بدهد و از جمله به سوی آنچه رهبری از طریق نامگذاری سال از جامعه خواستهاند. از این پیشنهاد استقبال شد و قرار شد این كار انجام شود. به نظر بنده جای این بحث در مجمع است، چون تدوین سیاستهای كلی نظام پس از مشورت با مجمع تشخیص با رهبری است.
رهبر انقلاب چه عناصر و مؤلفههایی را در انتخاب نام سال لحاظ میكنند؟
در واقع نوعی جمعبندی مجموع عوامل است؛ از جمله آسیبهایی اجتماعی كه باید برطرف گردد. جوانههای نویی كه در جامعه روییده است. گاهی نیز ممكن است شرایط بینالمللی یا اقتضائات داخلی هم اثرگذار باشد./ج