افسردگی علائم مختلفی دارد اما رایجترین نشانه آن غمگینی و از دست دادن علاقه به اموری است که فرد قبلا به آن علاقه داشته است.
تفاوت افسردگی و غمگین بودن
مرگ یک عزیز، از دست دادن شغل، ناکامی در تحصیل و... اموری هستند که اغلب باعث ناراحتی افراد میشوند. احساس غمگینی و ناراحتی برای این امور امری عادی و معمولی است. این احساس و غمگینی با افسردگی متفاوت است.
در حالیکه احساس غمگینی به مرور زمان کمتر میشود، اختلال افسردگی میتواند برای چندینماه دوام داشته باشد. بیمارانی که افسردگی را تجربه میکنند علائم کاملا متفاوتی نسبت به یک فرد غمگین از خود نشان میدهند. افسردگی میتواند بر هرکسی تاثیر گذارد.
حتی ممکن است افرادی که زندگی عادی و آرامی دارند با بروز رویداد و مسئله ناراحتکنندهای به افسردگی مبتلا شوند. چندین عامل میتواند منجر به شیوع افسردگی شود:
عامل زیستی: نابهنجاری در 2ماده شیمیایی در مغز (سروتونین و نورپنفرین) میتواند به بروز علائم افسردگی از جمله تحریکپذیری، خستگی و... کمک کند. بدون شک سایر شبکههای مغزی هم در بروز افسردگی دخیل هستند.
ژنتیک: افسردگی میتواند در خانواده جریان داشته باشد. برای مثال، اگر یکی از دوقلوهای همسان افسردگی داشته باشد، به احتمال 70درصد دوقلوی دیگر هم در زندگی خود به افسردگی مبتلا خواهد شد.
شخصیت: افراد باعزت نفس پایین که به راحتی تحت تاثیر استرس قرار میگیرند یا کسانی که عموما بدبین هستند به نظر میرسد بیشتر در برابر افسردگی آسیبپذیرند.
عواملمحیطی: مواجهه مداوم با خشونت، مورد بیتوجهی قرارگرفتن، مورد سوء استفاده واقع شدن یا فقر ممکن است افرادی را که مستعد افسردگی هستند به این بیماری مبتلا کند.
درمان افسردگی
برای بسیاری از افراد، افسردگی تنها با ورزش کردن، تغییر عادات غذایی یا به تعطیلات رفتن درمان نمیشود. افسردگی از جمله بیماریهایی است که درمانهای مختلف و مفیدی برای آن وجود دارد. بین 80 تا90درصد بیماران به درمان جواب خوبی میدهند.قبل از اینکه روش خاصی برای درمان بیماری به کار گرفته شود بهتر است روانپزشک یک معاینه تشخیصی کامل انجام دهد که شامل مصاحبه و معاینه جسمانی است. هدف از این ارزیابی، بررسی علائم ویژه، تاریخ خانوادگی و پزشکی، محیطخانوادگی و عوامل محیطی به وجود آورنده این بیماری است تا با تشخیص صحیح، درمان مناسب آن به کار گرفته شود.
رواندرمانی: گاهی اوقات روان درمانی به تنهایی برای درمان افسردگی نهچندان شدید استفاده میشود. برای افسردگیهای شدید رواندرمانی اغلب همراه با دارو درمانی به کار میرود. رواندرمانی ممکن است فقط خود بیمار را درگیر کند اما گاهی اوقات سایر افراد خانواده را هم وارد چرخه درمان میکند. برای مثال، خانواده درمانی یا زوج درمانی میتواند کمک کند تا علل و عواملی که منجر به بروز افسردگی فرد شده است کشف شود.
فعالیت کنید: فعالیت فیزیکی در این زمینه سودمند خواهد بود. راه بروید، بدوید، دوچرخه سواری کنید و...15تا20دقیقه در روز را به فعالیتهای جسمانی اختصاص دهید. این نوع از فعالیت جسمانی میتواند باعث شود شما احساس خستگی را از خود دور کنید. سعی کنید به فعالیتهای جدیدی که شما را علاقهمند میسازد بپردازید. برای مثال: نقاشی کشیدن، کوهنوردی و... .
با افراد مورد اعتمادتان صحبت کنید: با افراد نزدیک درباره احساسی که دارید صحبت کنید. صحبت با این افراد باعث میشود تا شما آرامش لازم را بیابید و به شما در درمان بیماری کمک کند.
از خودتان مراقبت کنید: به فکر مصرف مواد، و... برای رهایی از علائم افسردگی نباشید. این مواد ممکن است به شما خلاصی موقتی و زودگذر بدهند اما به زودی مشکلات بیشتر روانی و سلامتی را ایجاد خواهند کرد. خوب بخورید یک رژیم غذایی متعادل میتواند به شما کمک کند تا سلامتی خود را زودتر بازیابید.
با افکار منفی خود مبارزه کنید: نگذارید افکار منفی شما حل نشده باقی بماند. باید به خود بگویید چرا من همهچیز را منفی میبینم. افکار منفی خود را روی کاغذ بنویسید و تصور کنید که اگر دوست شما آن افکار منفی را داشت به او چه میگفتید و آنها را برای خودتان تکرار کنید. افکار ناخوشایند خود را دور بریزید و به چیزهای مثبت فکر کنید./ح