به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از نيويورك تايمز؛ پيلار كه در حال حاضر استاد دانشگاه "جورج تاون" است، در يادداشتي موضع غرب به خصوص آمريكا را در مذاكرات بغداد، موضعي سرسختانه توصيف كرد كه هيچ نشانه اي از همكاري در آن ديده نمي شد.
اين تحليلگر سيا مي نويسد؛ اصلي ترين نكته مذاكرات، تصميم غرب در رد بازنگري در تحريم هايي است كه عليه ايران تحميل كرده است.
با وجود آنكه ايران صراحتا تمايل خود را براي توقف غني سازي 20 درصدي اورانيوم به شكل مشروط، يعني هماشن چيزي كه موجب نگراني غرب است، اعلام كرده؛ غرب همچنان موضع خود در عدم كاهش تحريم ها را حفظ كرده است.
مذاكره كنندگان غرب، به رهبري كاترين اشتون مسئول سياست خارجه اتحاديه اروپا در ازاي اين موافقت ايران مواردي مانند لغو تحريم قطعات هواپيما و تامين ميله سوختي براي رآكتور تحقيقاتي تهران را پيشنهاد كرده است.
هرچند اين موارد خيلي هم بي ارزش نيستند، اما در مقايسه با تحريم ها، كه تلاش براي لغو آنها علت اصلي حضور ايران در پاي مذاكره است، اقلام عنوان شده ناچيزند.
اما وقتي ايران پاي ميز مذاكره آمده و در هفته هاي اخير انعطاف پذيري فراواني از خود نشان داده، واكنش طرف ديگر مذاكره بخصوص كنگره آمريكا، همچنان افزايش بيشتر تحريم ها بوده است.
آيا واقعا برخي از افراد دخيل در اين مذاكرات فكر مي كنند روش مذاكره همينطور است؟
اين روش مذاكره، بجاي آنكه شيوه بده بستان باشد، شيوه "بگير و چيزي نده" است. آيا روش مذاكره اين است كه طرف ديگر را وادار به سازش و مصالحه كنيم و وقتي آن طرف از خود انعطاف نشان داد، او را تنبيه كنيم؟
اين عضو سابق سيا مي افزايد: البته من اين را رد نمي كنم كه واقعا برخي ها چنين دركي از مذاكرات دارند؟ شايعه ما شاهد اين تفكر هستيم كه "تحريم بيشتر بهتر" است. گروهي بر اين باورند كه اگر تحريم ها توانسته اند باعث سازش طرف مقابل شوند، تحريم هاي بيشتر مي توانند مصالحه بيشتر را به دنبال داشته باشند و ما نبايد رويكردي بجز رويكرد كنگره آمريكا يعني همان مكتب "كلأ بگير و چيزي نده" در پيش بگيريم.
اما من معتقدم، اين طرز تفكر تنها از سوي كساني مطرح مي شود كه خواهان شكست مذاكرات هستند. آنچه كه در بغداد انعكاس يافت، اين بود كه اين افراد بيش از آنكه به مذاكرات توجه داشته باشند، روي مسائل سياسي متمركزند بخاطر سياست هاي داخلي و نقشي كه سياست هاي يك دولت خارجي (رژيم صهيونيستي) در اين سياستها دارد، برنامه هسته اي ايران مهمترين تهديد عصر ما قلمداد شده است و بيشتر سياستمداران آمريكايي از اين خط كه "فشار" تنها راه صحيح برخورد با ايران است، بهره برداري سياسي مي كنند.
آنها هرگونه حمايت از اقدامات و تدابير ملايم و نرم با ايران را از نظر سياسي خطرناك مي دانند، فارغ از اينكه چنين تدابيري ضروري باشد.