باشگاه خبرنگاران- در بخش هاي مختلف هنرهاي تجسمي هميشه برگزاري نمايشگاه ها، دوسالانه ها، همايش هايي پيرامون هنرهاي تجسمي، جشنواره هاي مختلف با عناوين متفاوت كه در برگيرنده آثاري از هنرمندان تجسمي كشورمان و يا جشنواره هاي بين المللي كه آثار هنرمندان هنرهاي تجسمي خارجي است را شاهد هستيم.
اما چند وقتي است پديده اي با عنوان هفته هاي فرهنگي در بين تمام آنچه كه در حوزه هنرهاي تجسمي از آن ياد كرديم را نيز مشاهده ميكنيم.
خيلي جالب است كه بدانيم كه هفته فرهنگي چيست و موارد مورد استفاده آن كجاهاست؟
چه كساني جزء بدعت گذاران اين هفته ها بوده اند يا هستند؟ قرار است در اين هفته ها چه اتفاقاتي صورت گيرد؟ آيا تحولات هنري را در پي دارد يا تنها براي بيلان كاري و افزايش برنامه هاي برگزار شده در دوره برخي مديران است؟
با عنوان كردن نام هفته فرهنگي چه چيزي به ذهن ميرسد قطعاً تصورمان اين خواهد بود كه يك هفته به يك جايي اختصاص داده مي شود و در اين هفته قرار است كوله باري از هر آنچه كه مربوط به آنجايي كه قرار است هفته اش برگزار شود، ارائه گردد.
اين روزها هفته هاي فرهنگي به كشورهاي مختلف اختصاص داده ميشود يعني در هر هفته اي كه مربوط به يك كشور است گويا چكيده اي از فرهنگ و تمدن آن كشور در قالب هفته فرهنگي بيان و نمايش داده ميشود.
به طور مثال اگر هفته هند باشد بايد شاهد گوشه اي از آداب و رسوم مردم هندوستان با فرهنگ و هنر آن ها باشيم حتي اگر اين هفته فرهنگي تنها به نمايش عكس ها و نقاشي هايي از گاندي باشد.
تا جايي كه اطلاعات ما نسبت به هفته هاي فرهنگي قد ميدهد اين هفته ها براي آشنايي مردم با آثار كشوري است كه هفته آن برگزار ميشود.
در لايه هاي زيرين اين هفته ها به دنبال چه هستيم آيا فقط به خاطر همان بيلان و موفق جلوه دادن كارنامه كاري برخي مديران است يا واقعاً تفكر و تعمقي فراسوي اين مباحث است.
گفته مي شود هدف از برگزاري هفته هاي فرهنگي ايجاد گفتمان بيشتر و گسترش تبادلات فرهنگي ميان دو كشور ايران و كشور مربوطه است.
اما آيا گذشت تنها يك هفته ميتوان يك كشور را معرفي كرد.
حالا با نگاهي خوش بينانه بر اين تصور باشيم كه تنها ذره اي از اين اتفاق يعني معرفي هنر آن كشور صورت گيرد ولي محقق شدن اين ذره و در مقابل صرف هزينه هاي فراوان انصاف است؟ آيا منصفانه است كه كه نمايشگاههايي را كه هنرمندش با هزار اميد و آرزو در انتظار فرا رسيدن آن است منحل شود؟
برگزاري يك نمايشگاه انفرادي هنري از حدود يك ميليون تومان با كمترين امكانات در نگارخانه اي متوسط و نه چندان صاحب نام آغاز ميشود و حالا خودتان حساب كنيد كه يك نمايشگاه در گالري شناخته شده كه تنها براي تحويل يك سي دي از كارتان و تصميم گرفتن شوراي نظارت براي اينكه آيا كارهاي شما شايستگي نمايش دارد يا نه بايد دو سال منتظر بمانيد و اين امر يعني انتظار دو ساله شما براي برگزاري نمايشگاه در آن گالري معروف و سرشناس تنها براي تائيد آثارتان است و حالا بعد از آن بايد منتظر زمان تعيين شده از سوي آنها (گالري مربوطه) باشيد.
اما همين گالري ها و فضاهاي هنري به يكباره يك هفته از فضاي خود را به هفته فرهنگي فلان كشور اختصاص مي دهد حالا با هزينه هاي تقريبي اعلام شده حساب كنيد هزينه يك هفته فرهنگي را كه البته در اين مورد پرتقال فروش را هرگز پيدا نخواهيد كرد.
واقعاً برگزاري هفته هاي فرهنگي چه پيامد و فوايدي را در پيشرفت هنرهاي تجسمي در كشورمان خواهد داشت؟
در اختتاميه اين هفته ها شاهد حضور سفير آن كشور مربوطه به همراه مسئولان هنري هستيم و تا پايان هفته فرهنگي ياد شده اتفاقي را شاهد نيستم.
بنابراين با يك تناسب ميتوان دريافت كه اين نوع هفته ها نه تنها فايده ندارند بلكه در بسياري مواقع نيز ضرر دارند.
بهتر است در سال 91 كه بنا به فرمايش مقام معظم رهبري با نام سال توليد ملي نام نهاده شده است كمي به فكر توليد و نمايش هنر ايراني و ملي باشيم و از ريخت و پاش و تجملات براي ديگر كشورها بپرهيزيم.
چراغ نمايشگاههاي داخلي را روشن كنيم و افروختن چراغ نمايشگاه هاي خارجي را برعهده مسئولان هنري خودشان واگذاريم و در هزينه هاي آنها صرفه جويي نكنيم و اجازه دهيم تا آنها براي نمايشگاه هايشان خودشان پول خرج كنند.
اگر كمي تامل كنيم درخواهيم يافت كه سالانه در چند كشور جهان هفته فرهنگي ايران برگزار مي شود در حقيقت آيا كشورهايي كه در طول سال به طور مرتب براي آنها هفته فرهنگي برگزار ميكنيم امكانات نمايشگاهي و چندين گالري را به آنها اختصاص مي دهيم آيا تلاش ميكنند هنر ايران را در كشورشان به نمايش بگذارند.
بهتر است دور نمانيم از روزگار وصل خويش و از هنرمندان ايران حمايت كنيم كه به گواه تاريخ قابليت و توانايي آنها به اثبات رسيده است و خلاقيت بالاي آنها در جهان زبانزد است.
به جاي نمايش آثار هنرمندان درجه 3 كشورهاي ديگر از هنرمندان خلاق شهرستانها حمايت كنيم و با كمترين هزينه مكاني و فضايي باي نمايش آثار آنها فراهم كنيم و به جاي اختصاص چندين گالري به نمايش هنر ديگر كشورها كه به طور قطع پس از پايان هفته هاي فرهنگي شان در همانجا كه نميخواهيم اسمشان را ببريم و يافتن اسم آنها را به مخاطبين واگذار ميكنيم آن عمل را به دست فراموشي ميسپازند فضاهاي هنري را در اختيار هنرمندان داخلي قرار دهيم تا حداقل نام آن فضاي هنري در كارنامه هنري هنرمندان ملي كشورمان ثبت شود و فراموش نشود راستي در حال حاضر چند تا از اين هفته هاي فرهنگي كه توصيفشان را كرديم در حال برگزاري است و چندين گالري را به جاي نمايش آثار هنرمندان ايراني احاطه كرده است./ي2