به گزارش گروه استان هاي باشگاه خبرنگاران ، از مهدیشهر، حجتالاسلام علی سقائیان ظهر امروز در نشست سیرهشناسی معصومین(ع) با موضوع امام موسی کاظم(ع) گفت: ائمه اطهار(ع) بهترین الگوی رفتاری محسوب میشوند.
سقائیان افزود: نام مادر امام موسی کاظم(ع) "حمیده" و نام پدرش امام جعفر صادق (ع) بود و ایشان در 25 رجب سال 183 در بغداد در حبس "سندی ابن شاهک" در سن 55 سالگی به شهادت رسید.
وی القاب آن حضرت را "کاظم، صابر، صالح و امین" دانست و گفت: مشهورترین لقب آن حضرت "کاظم" است، یعنی خاموش و فرو برنده خشم، چرا که آن حضرت هر چه از دست دشمنان کشید، اصلاً نفرین نکرد.
امام جمعه موقت مهدیشهر افزود: از ایشان حتی در دوران حبس، مکرر یک کلمه سخن خشمآمیز نشنیدند و چه نیکوست همه خانواده ها از صفات با صفای مولا درس گرفته و در موقع ناراحتی، خشم خود را فرو برده و زندگی را برای خود و همنوعشان تلخ نکنند تا در قیامت همنشین آن امام رئوف شوند.
وی عنوان کرد: آن حضرت در میان مردم به "بابالحوائج" معروف هستند و توسل به آن حضرت برای شفای امراض ظاهری و باطنی وجود داشته است.
امام جمعه موقت مهدیشهر افزود: ایشان را "عبد صالحش" خواندند، چون به جهت کثرت عباداتش معروف شد که حتی دشمن مأمون گفته است که "وارد شد بر پدرم پیرمردی که صورتش از بیداری شب و عبادت زرد و ورمدار شده و عبادت او را لاغر کرده بود".
سقائیان خلاصهای از مناقب و مفاخر آن حضرت را نیز بیان کرد و گفت: جلوس آن حضرت در روز نوروز در مجلس تهنیت به امر منصور که هر چه هدایا جمع شد، در آخر روز به پیرمردی بخشید، بسیار معروف است.
امام جمعه موقت مهدیشهر در توضیح بیشتر گفت: در انتهای جشن آن روز، پیرمردی بر حضرت وارد شد و عرض کرد "یا رسولالله من فردی فقیر هستم و مالی برای هدیه نداشتم برای شما بیاورم، ولی برای شما سه بیتی را که جدم در مرثیه جدت حسین ابن علی(ع) گفته برای شما تحفه آوردم. بعد از خواندن شعر حضرت فرمود قبول کردم هدیه تو را، پس به آن مرد پیر گفت که تمام این مال را بردار که همانا من تمام آن را به تو بخشیدم".
سقائیان گفت: نوشتن کاغذی (نامه) برای والیان آن زمان در توصیه حق مؤمنان نیز قابل تأمل است، چرا که این نشاندهنده نیکویی و حساسیتشان نسبت به برادران دینی بود.
امام جمعه موقت مهدیشهر افزود: در سبب شدن آن حضرت برای توبه "بشر حافی" نیز سخنها گفته شده است.
وی تصریح کرد: "روزی حضرت از جلوی در خانهای در بغداد میگذشت، صدای ساز و آواز از خانه بیرون میآمد و سپس کنیزی بیرون آمد. حضرت پرسید که صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟ گفت: آزاد است. امام فرمود راست گفتی که اگر بنده بود از مولای خود میترسید".
سقائیان ادامه داد: "وقتی کنیز برگشت، آقای او پرسید چرا دیر آمدی؟ کنیز حکایت را برای او نقل کرد، بشر با پای برهنه بیرون دوید، خدمت حضرت رسید، عذر خواست، گریه و اظهار شرمندگی و از کار خود توبه کرد، بساط شراب را جمع کرد و به سعادت رسید".
امام جمعه موقت مهدیشهر تأکید کرد: باید با مراقبت از نفس، خود را از آلوده شدن به گناهان دور نگه داریم./ج1