به گزارش
سرويس بين الملل باشگاه
خبرنگاران ، نویسنده این مقاله در ابتدا به انتقاداتی که نسبت به "باراک اوباما" رئیسجمهور
آمریکا در رابطه با نحوه تعامل وی با برنامه هستهای ایران وجود دارد، صحبت
کرده و مینویسد: منتقدین از ذکر این نکته غفلت میکنند، که فعالیت
هستهای ایران بیشترین رشد را در زمانی که "جورج بوش" رئیسجمهور بود،
داشت، و در آن زمان بود که فرصت محدود کردن (برنامه هسته ایران) در سطحی
بسیار پایینتر از دست رفت. هیچ رئیسجمهوری به اندازه اوباما در همگام
کردن قدرتها در اعمال تحریم علیه ایران، موفق نبوده است. این اولین دور
جدی مذاکرات هستهای در چند سال اخیر است، و هنوز زمان برای آنکه به آن
اجازه دهیم ادامه یابد، وجود دارد.
نویسنده این مقاله عنوان میکند مذاکرات مسکو که سومین دور از این سری از مذاکرات بود، با شرکت ایران و آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس، و آلمان برگزار شد. برای آنکه از شکست مذاکرات جلوگیری شود، آنها موافقت کردند تا نشستی در سطحی پایینتر میان متخصصان دو طرف در روز 3 جولای برگزار شود.
نویسنده نیویورکتایمز با بیان تحلیل فوق از این حقیقت پرده برمیدارد که هدف اصلی آمریکا و متحدان غربیاش، توقف غنیسازی 20 درصد در مرحله اول و به عنوان هدف کوتاه مدت، و احتمالا در بلند مدت و پس از متوقف شدن غنیسازی 20درصد، افزایش فشار برای توقف کامل غنیسازی در ایران است، که این به عنوان هدف بلند مدت در نظر گرفته شده است.
این مقاله می افزاید: هیچ راه حل سریع نظامی وجود ندارد. به نظر میرسد حتی یک حمله هوایی طولانی مدت بتواند برنامه هستهای ایران را تنها چند سال به تاخیر بیندازد و در کنار آن حمایت بسیار زیادی برای ایران چه در داخل و چه در خارج از این کشور به ارمغان میآورد. همچنین اجماع جهانی کنونی برای تحریم و برخورد با ایران نیز از بین میرود.