بحران سیاسی در اسلام آباد؛
آیا ارتش قدرت را در پاکستان به دست می گیرد؟
بسیاری از تحلیلگران، برکناری نخست وزیر پاکستان در هفته گذشته را مسئله ای فراتر از یک تحول سیاسی صرف در این کشور می دانند که می تواند کش و قوس های فراوانی را به همراه داشته باشد.
به گزارش
سرويس بين الملل باشگاه
خبرنگاران ، اریک دریتسر در تحلیل برای پایگاه گلوبال ریسرچ می نویسد: " برکناری یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان توسط دادگاه عالی این کشور نشان داد که سرسپردگی به بیگانگان و بی کفایتی در رسیدگی به امور کشور، لزوما بی پاسخ نمی ماند. اما شبح سنگین حضور نظامیان در پس پرده تحولات سیاسی در اسلام آباد یکبار دیگر احتمال تسلط ارتش بر امور را افزایش داده است."
"به دست گیری قدرت سیاسی در پاکستان همواره مسئله ای بسیار پیچیده بوده که ذهن بسیاری از تحلیلگران را به خود مشغول کرده است. حزب مردم که قدرت را در حال حاضر در اختیار دارد به شدت مشروعیت خود را از دست داده و سایر احزاب نیز هنوز نتوانسته اند پایگاه مردمی مستحکمی را برای خود ایجاد کنند. در این بین، نظامیان که از اولین روزهای استقلال پاکستان نقش مهمی در تحولات سیاسی این کشور ایفا کرده اند در بحبوحه منازعات سیاسی کنونی، محببویت خود را افزایش می دهند و هر روز بر میزان نفوذ خود بر اقشار مردم اضافه می کنند."
"با توجه به موقعیت حساس پاکستان در اوضاع فعلی جهانی، بحران سیاسی جدید باعث می شود بازهم نگاه ها بر اسلام آباد متمرکز شده و گمانه زنی ها پیرامون آینده سیاسی این کشور افزایش پیدا کند."
دریتسر در ادامه می نویسد: "امتناع گیلانی از تحقیق و تفحص پیرامون پرونده فساد مالی آصف علی زرداری رئیس جمهور پاکستان و دوست صمیمی نخست وزیر، مهمترین دلیل عزل وی توسط دادگاه عالی پاکستان بود. البته بنابر اخبار منتشره، گیلانی و هم حزبی هایش بارها با موضعگیری های خود در محافل مختلف، نقش دادگاه عالی و سیستم قضایی پاکستان را زیر سوال بردند تا جایی که بالاخره کاسه صبر دادگاه لبریز شد و حکم عزل او از مقام نخست وزیری صادر گردید."
"اما جدای از این اختلافات شخصی و حزبی، گیلانی و حزب حاکم در طیف گسترده ای از مسائل باعث رنجش و سرخوردگی مردم پاکستان شدند. بی کفایتی دولت در سامان دادن به قراردادهای انرژی، عدم قاطعیت در برخورد با آمریکا و دخالت های این کشور در امور داخلی پاکستان، ناتوانی در پرداختن به موضوع ناآرامی های ایالت بلوچستان و مسائلی از این دست همگی در عزل گیلانی و زیر سوال رفتن حزب مردم نقش داشته اند."
"آشوب های اخیر در ایالت پنجاب به دلیل ناتوانی دولت در تامین انرژی و خاموشی های مکرر در این منطقه زمینه های یک بحران ملی در پاکستان را ایجاد کرده است و گیلانی و حزب حاکم هیچ برنامه خاصی برای برخورد با چنین مشکلی نداشته است."
همه این چالش ها باعث شده یکبار دیگر سایه نظامیان بر عرصه سیاست در پاکستان سنگینی کند. در حال حاضر ارتش تحت مدیریت ژنرال اشفق کیانی از قدرت بالایی در امور داخلی و مناسبات بین المللی برخوردار است و همین مسئله احتمال به دست گرفتن قدرت توسط نظامیان را افزایش می دهد. "
دریتسر در پایان می نویسد: "با توجه به نفرت و انزجار موجود در میان مردم پاکستان نسبت به آمریکا و دخالت های اخیرش در درون پاکستان و نزدیکی ارتشی ها به چین، زمینه های تغییر در سیاست خارجی پاکستان از همین حالا به گوش می رسد و بعید نیست در آینده ای نزدیک، پاکستان شاهد تحولاتی جدی در عرصه داخلی و خارجی باشد."
"به دست گیری قدرت سیاسی در پاکستان همواره مسئله ای بسیار پیچیده بوده که ذهن بسیاری از تحلیلگران را به خود مشغول کرده است. حزب مردم که قدرت را در حال حاضر در اختیار دارد به شدت مشروعیت خود را از دست داده و سایر احزاب نیز هنوز نتوانسته اند پایگاه مردمی مستحکمی را برای خود ایجاد کنند. در این بین، نظامیان که از اولین روزهای استقلال پاکستان نقش مهمی در تحولات سیاسی این کشور ایفا کرده اند در بحبوحه منازعات سیاسی کنونی، محببویت خود را افزایش می دهند و هر روز بر میزان نفوذ خود بر اقشار مردم اضافه می کنند."
"با توجه به موقعیت حساس پاکستان در اوضاع فعلی جهانی، بحران سیاسی جدید باعث می شود بازهم نگاه ها بر اسلام آباد متمرکز شده و گمانه زنی ها پیرامون آینده سیاسی این کشور افزایش پیدا کند."
دریتسر در ادامه می نویسد: "امتناع گیلانی از تحقیق و تفحص پیرامون پرونده فساد مالی آصف علی زرداری رئیس جمهور پاکستان و دوست صمیمی نخست وزیر، مهمترین دلیل عزل وی توسط دادگاه عالی پاکستان بود. البته بنابر اخبار منتشره، گیلانی و هم حزبی هایش بارها با موضعگیری های خود در محافل مختلف، نقش دادگاه عالی و سیستم قضایی پاکستان را زیر سوال بردند تا جایی که بالاخره کاسه صبر دادگاه لبریز شد و حکم عزل او از مقام نخست وزیری صادر گردید."
"اما جدای از این اختلافات شخصی و حزبی، گیلانی و حزب حاکم در طیف گسترده ای از مسائل باعث رنجش و سرخوردگی مردم پاکستان شدند. بی کفایتی دولت در سامان دادن به قراردادهای انرژی، عدم قاطعیت در برخورد با آمریکا و دخالت های این کشور در امور داخلی پاکستان، ناتوانی در پرداختن به موضوع ناآرامی های ایالت بلوچستان و مسائلی از این دست همگی در عزل گیلانی و زیر سوال رفتن حزب مردم نقش داشته اند."
"آشوب های اخیر در ایالت پنجاب به دلیل ناتوانی دولت در تامین انرژی و خاموشی های مکرر در این منطقه زمینه های یک بحران ملی در پاکستان را ایجاد کرده است و گیلانی و حزب حاکم هیچ برنامه خاصی برای برخورد با چنین مشکلی نداشته است."
همه این چالش ها باعث شده یکبار دیگر سایه نظامیان بر عرصه سیاست در پاکستان سنگینی کند. در حال حاضر ارتش تحت مدیریت ژنرال اشفق کیانی از قدرت بالایی در امور داخلی و مناسبات بین المللی برخوردار است و همین مسئله احتمال به دست گرفتن قدرت توسط نظامیان را افزایش می دهد. "
دریتسر در پایان می نویسد: "با توجه به نفرت و انزجار موجود در میان مردم پاکستان نسبت به آمریکا و دخالت های اخیرش در درون پاکستان و نزدیکی ارتشی ها به چین، زمینه های تغییر در سیاست خارجی پاکستان از همین حالا به گوش می رسد و بعید نیست در آینده ای نزدیک، پاکستان شاهد تحولاتی جدی در عرصه داخلی و خارجی باشد."
