به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان رسول جعفریان در مورد اینترنت ملی در صفحه وبلاگ خبرآنلاین می نویسد:
در شرایط فعلی ضعف موجود در عرصه فن آوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال به قدری زیاد است که امکان طرح رویکرد اینترانت ملی برای رفع و رجوع نیازهای علمی ما وجود دارد.
این
سالها وقتی وارد نمایشگاه رسانه های دیجیتال می شویم، تصور می کنیم با مراکزی
روبرو خواهیم شد که دنیای از اطلاعات علمی و فرهنگی و فنی را گردآوری کرده و اکنون
در اختیار ما قرار میدهند. بنده به نوبه خود هر بار همین احساس را دارم اما مع
الاسف هر بار که مراجعه می کنم، ناامید تر باز می گردم. آنچه شاهد آن هستم، رسانه
ها بانکی و خبرگزاری ها و بعضا صداهای تبلیغاتی و خبری پیوسته و ناپیوسته با مراکز
هستند که اسمشان رسانه دیجیتال، اما وظیفه شان القاء تحلیل و خبرهای مربوطه است.
تازگی
شبها هم از سیما جمهوری اسلامی تبلیغات مرکز توسعه فن آوری اطلاعات و رسانه های
دیجیتال را می بینم. اسم پرطمطراقی است و اول بار که آن را دیدم خوشحال شدم که
حتما پیام تازه ای دارد و مسیر جدیدی را در حوزه دیجیتال گشوده است، اما با اندکی
تأمل متوجه شدم که در حال پخش یک انیمیشن از خرگوش نادان و لاک پشت عاقل است. آن
وقت بود که دوباره در درون متوقف شدم.
فرض
کنیم روزی اینترانت داخلی ایجاد شود و ایرانیان به طور طبیعی مجبور شوند از آن
استفاده کنند و احیانا اگر خواستند و موافقت شد در مواقع خاصی با پرداخت پول بیشتر
از اینترنت بین المللی استفاده کنند. خوب این امر غریبی نیست و امکان آن هست، اما
تصور کنید در آن روز، اگر همه این رسانه های به اصطلاح دیجیتال جمع شوند و دارایی
خود را در این اینترانت داخلی بریزند به علاوه همه این سایت های خبری که علی الرسم
از یکدیگر خبر بر می دارند همه دارایی شان را در آنجا قرار دهند، سرجمع چه حجمی از
اطلاعات داریم که درون این اینترانت قرار دهیم و دست کم نه پنجاه درصد که فقط ده
درصد اطلاعات مورد نیاز مردم و دانشجویان را برآورده کنیم؟
اصلا
فرض کنیم اطلاعات پراکنده زیادی در نقاط مختلف و رسانه های متفاوت موجود در ایران
هست (که نیست) و هر کسی برای خود حجمی از کتاب و مقاله و گزارش و تحلیل گردآوری
کرده است، آیا هیچ برنامه ای برای ایجاد تمرکز و نزدیک کردن این رسانه ها به
یکدیگر داریم؟
اصلا
فرض کنیم یک روز صبح برخیزیم و ببینیم که به خواست دیگران اینترنت بین المللی به
روی ما بسته شده، آن وقت ما بخواهیم با رسانه های داخلی و دیجیتال خودمان روزگار
را بسر کنیم، چه اندازه دانش و آگاهی دیجیتالی فراهم آورده ایم؟ این حجم چه مشکلی
از مشکلات علمی ما را بر طرف می کند ؟ آیا زیرساخت های این کار بزرگ فراهم شده
است. آیا بودجه لازم برای این کارها تخصیص
داده شده است؟
شک
نباید کرد که وقتی این اطلاعات فراهم نباشد، راه پیشرفت برای دانشجوی شیمی و فیزیک
و ریاضی و بسته خواهد بود. اگر دانشجویی عشقی به تحصیل داشته باشد، نمی تواند به
این اطلاعات بسنده کند و ناچار است که رحل اقامت به سوی مکانی دیگر ببندد. در علوم
انسانی هم که خودمانی است، حتی نتوانسته ایم کتابهای چاپ شده تا سال 1357 را یکجا
در یک مسیر دیجیتالی قرار دهیم، چه رسد به آن که به روز باشیم. مهم نیست با پول یا
بدون پول، مهم این است که این اطلاعات در جایی تجمیع دیجیتالی نشده و هنوز ناچار
هستیم برای یک کتاب، در به در در کتابخانه های شهر بگردیم.
این
در حالی است که اگر یک نهضت همگانی برای این کار می شد، و مشارکت جمعی را فراهم می
کرد، دریایی از اطلاعات آماده می گشت. آن وقت شاهد بودیم که شنا کردن در آن چه
لذتی دارد.
همین
مشکل در باره اطلاعات شهری، روستایی، آبادانی و عمران، گردشگری و فرهنگی داخلی
هست، چه رسد به آن که اطلاعات یاد شده را در باره شهرهای دنیا و پیشرفت های موجود
و صنایع مختلف و غیره و غیره داشته باشیم و بخواهیم به اینترانت داخلی بسنده کنیم.
بدین
ترتیب می بینیم که تصور داشتن یک اینترانت داخلی و ملی با حجم اطلاعات موجود،
در شرایط موجود امری غیر عادی است. و اما با حفظ اینترنت بین المللی هم، باز همان
مشکل در باره اطلاعات موجود وجود دارد و ما نتوانستیم حتی نمایی کلی از دانش بشری
را در سطرح ملی و بین المللی در قالب زبان فارسی در منابع و مخازن دیجیتالی خود به
مردم و پژوهشگران و جستجوگران خود عرضه کنیم. باید فکر جدی کرد.