*و به یاد آرید ای فرزندان اسراییل که از شما پیمان گرفتیم که غیر از خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مسکینان و نیازمندان احسان کنید و از مردمان به نیکی سخن گویید و نماز را به پای دارید و زکات مال خود بدهید اما شما جز اندکی بدین عهد و پیمان پشت کردید و از حکم خدا بازگشتید*
*چه عهد و پیمان رحمت آفرینی است که جز لطف و خوبی در آن هیچ نیست. هیچ بار سنگینی بر دوش نمینهند بلکه آدمیان را دعوت میکند که همه در سایه لطف پروردگار یگانه در آیند و با هم به لطف و مهربانی و عدل و احسان زندگی کنند. مضمون میثاق را میتوان در دو نکته خلاصه کرد: پرستش خدای یگانه و انجام کارهای نیکو.
*پرستش خدای یگانه که همان حق و حقیقت مطلق است هم جامعه بشری را وحدت میبخشد و هم فرد فرد انسانها را از درون به وحدت میرساند که با یک شهریار و یک پروردگار و یک قانون و یک نظام سر و کار دارند. گوته، حکیم و شاعر بزرگ آلمان گفته است: برای رهایی از پریشانی و رسیدن به سلامت روح چیزی بهتر از ایمان داشتن به خدای یگانه نیست.
*در صدر کارهای خوب، احسان به پدر و مادر و خویشان و یتیمان است و از مردمان به نیکی یاد کردن و اقامه نماز کردن و زکات مال دادن است که مسلمانان نیز مانند بنی اسراییل بدان فرمان یافتهاند و این نیز نشان میدهد که این اعمال از جمله اقامه نماز و ادای زکات محدود به سنت و آیین خاص اسلامی نیست، بلکه معانی وسیعتری دارد.
* خداوند میفرماید بنی اسراییل جز اندکی از این میثاق رو گرداند و از آن فرامین اعراض کردند، و این نیز مشابه کاری است که خداوند مکرر در قرآن به مسلمانان نسبت داده است و معلوم میشود که طبع و خوی آدمیان در اقوام و ادیان گوناگون تفاوتی ندارد، بلکه انسانها، به سبب خودخواهی و پیروی هوی، عموماً از پیروی انبیاء سر باز میزنند و جز اندکی به راه ایشان نمیرود.
*اگر در دل آدمی یاد خدا باشد به هر کلمه ای که او بخواند مقبول درگاه است و اگر آن یاد و آن شوق و آن عشق نباشد الله و رحمان و یزدان جز صدایی و صفیری نخواهد بود. بعضی مترجمان قرآن به انگلیسی کلمه الله را همه جا به همین صورت عربی حفظ کردهاند و اصراری نامعقول دارند که الله غیر از God و معادلهای آن در زبانهای دیگر است. این آیه نشان میدهد که الله همان خدای بنی اسراییل است و همان خدای همه ادیان الهی است و به گفته ابوسعید:
نام تو به هر زبان که گویند خوش است راه تو به هر روش که پویند خوش است
روی تو به هر دیده که بینند نکوست کوی تو به جهت که جویند خوش است
*مولانا در بیت زیر با یاران و اصحاب خود میگوید: همان کس را که منظور من و شماست در خاطر آورید اما او را در کلمه الله پنهان کنید یعنی بگویید تا مردمان ندانند که مقصود ما کیست زیرا مردمان از آن کلمه هزار خیال باطل در سر دارند.
همی گو آنچه میدانم من و تو ولی پنهان کنش در ذکر الله (دیوان شمس)
مردم با شنیدن کلمه الله ما را از خود میدانند و مزاحم ما نمیشوند اما اگر دریابند که منظور ما آن کس است که همه جا حضور دارد و از درخت و آسمان و زمین با ما سخن میگوید ما را کافر خواهند دانست و آزارمان خواهند کرد. این بیت تذکر لطیفی است که مردمان را به حقیقت معنی الله دعوت میکند.
*گاه باشد که نام خدا را میبرند و در دل مطلوب دیگر را اراده کنند و آن فریبی است خدا را و خلق خدا را؛ و به گفته مولانا:
کافر و مؤمن خدا گویند لیک در میان هر دو فرقی هست نیک
آن گدا گوید خدا، از بهر نان متقی گوید خدا، از
عین جان
سالها گوید خدا آن نانخواه همچو خر مصحف کشد از بهر کاه
الله الله میزنی از بهر نان بی طمع پیش آی و الله را بخوان
گر بدانستی گدا از گفت خویش پیش چشم او نه کم
ماندی نه بیش
*اکنون میتوان بدین چشم به آیات نگاه کرد که چگونه پیروی همین میثاق کوتاه الهی با بنی اسراییل میتواند مهمترین نیازهای اخلاقی و اجتماعی مسلمان و غیر مسلمان را در سراسر جهان برآورده کند. اگر ایمان به خدا در دل مردم باشد و همگی پدر و مادر را اکرام کنند و... چه دنیای زیبایی به همگان روی خواهد نمود. این میثاق را میتوان عهدنامه سعادت دنیا و آخرت برای همه مردم جهان دانست.