به گزارش خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران، قرن بيست و يكم عرصه تلاقي افكار و مواجهات فكري براي انسانهاست. انسان در اين قرن پر آشوب بيشتر در ميان اين همه پيچيده بافي هاي خود راگم كرده است ...انسان مسخ شده است ... .

انسان قرن بيست و يكم عمر خود را در ميان ايسم هاي مختلف ،در ميان مكتب هاي فاشيسم،نازيسم و كمونيسم و...مي گذراند و فراموش مي كند كه حقيقت فطرت خود را .....از ياد مي برد هدف اصلي خلقت خود را ... .

درست است كه انسان مدرن با ليبراليسم حق پيدا كرد آزاد زندگي كند ، آزاد حرف بزند و حق آزادي را براي ديگران قائل شود اما اين آزادي مطلق به توحشي تبديل شد كه در ميان نتيجه آن هرج و مرج و ناديده گرفته شدن حقوق انسانها بود.

انسان قرن بيست و يكم در جستجوي بهشت گمشده خويش هر چند گوساله سامري را پرستش را نمي كند اما دلبستگي او به اين دهكده جهاني كوچك چنان است كه تصور جدايي او از آن به مثابه جداشدن روح از كالبد اوست.كاش انسان قرن بيست ويكم ميدانست كه رسالت قلم او دراين ميان قرن پرآشوب چيست ؟

رسالت انسان معاصر شايد به جاي دست و پازدن در ميان مواجهات فلسفي وسياسي پيداكردن فطرت و هستي گم شده خويش آگاهي بخشي به آناني است كه در جهالت مدرن قرن بيستم اسير شده اند.

كاش ميدانست قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرموده اند:كل یوم عاشورا و كل ارضٍ كربلا... این سخنی است كه پشت شیطان را می لرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار می سازد.

و تو ، ای آن كه در سال شصت و یكم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اكنون ، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت ، پای به سیاره زمین نهاده ای ، نومید مشو ، كه تو را نیز عاشورایی است و كربلایی كه تشنه خون توست و انتظار می كشد تا تو زنجیر خاك از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت كنی و به كهف حَصینِ لازمان و لامكان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مكان ، خود را به قافله سال شصت و یكم هجری برسانی و در ركاب امام عشق به شهادت رسی...
یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است ... .
/ش3