روزنامه السفیر، چاپ لبنان در یادداشتی به قلم حبیب فیاض، تلاش کرده است که به این پرسش پاسخ دهد. فیاض مینویسد: انتظار میرفت که افق تنشها میان دمشق و آنکارا پس از سرنگونی جنگنده ترکیهای توسط نیروی ضدهوایی ارتش سوریه بیش از اینها اصطکاک داشته باشد. اما دیدیم که آنکارا ضمن اتخاذ مواضعی تهدیدآمیز علیه دولت سوریه بسیار حساب شده و دقیق رفتار کرد تا این حادثه باعث نشود که امور از کنترل خارج شده و تنشها به طور بیحدومرزی افزایش یابند. اگر چه در ابتدا آنکارا اعلام کرد که پاسخ سوریه را سریع و مستقیم خواهد داد.
در ادامه این یادداشت آمده است: اما در عین حال این حادثه به محک گذاشتن نیروی نظامی دو طرف نیز بود. دو طرف فهمیدند که برای سنجیدن توان نظامی یکدیگر عوامل دیگری نیز وجود دارد. حرکت حکومت سوریه در سرنگونی جنگنده سوری باعث شد تا دولت ترکیه برای واکنش در برابر این حادثه میان حفظ آبرو یا انتخاب گزینه نظامی رو در رو با سوریه خود را گرفتار ببیند. ولی آنکارا فهمید که سوریه آمادگی دفاع از خودش را دارد و میتواند در صورتی که احساس کند اوضاع اضطراری است از تواناییهای نظامی خود استفاده کند و هر گونه تهدیدی را با قدرت دفع کند. در حالی که ترکیهای که از همه برگههایش برای سرنگونی نظام اسد استفاده کرد، در چنین وضعیتی که هیبتش خدشهدار شده نتوانسته است که کاری از پیش ببرد.
نویسنده این یادداشت در پایان مینویسد: در عین حال نمیتوان منکر این حقیقت شد که حادثه سقوط جنگنده ترکیهای توسط نیروهای نظامی سوریه نشان داد که در بحران سوریه احتمال استفاده از گزینه نظامی از حالت غیرممکن به ممکن تبدیل شده است. ترکیه و پشت سر او کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو از عمد تلاش میکنند که حادثهای بیافرینند تا بهانههای لازم برای مداخله خارجی در خاک سوریه را به دست آورند. اگر چه در حال حاضر آنها در کنار فکر بر روی استفاده از گزینه نظامی به امکان تغییر نظام از طریق ابزارهای محلی فکر میکنند. ترکیه همچنان به فکر دستیابی به اهدافش در سوریه به هر وسیله ممکن است. همپیمانان غربی ترکیه نیز خوب میدانند که استفاده از گزینه نظامی تا چه اندازه میتواند موجب وقوع جنگ داخلی خطرناک و وحشتناکی در سوریه شود ولی همچنان تلاش میکنند که مواضع روسیه را تغییر دهند تا بتوانند از گزینه نظامی استفاده کنند.