اتکایی زاده در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران به بررسی و واکاوی زوایای پنهان و پیدا این ناهنجاری و رخداد تلخ و غم انگیز اجتماعی پرداخت .
اتکایی زاده با ذکر این نکته که، این رخداد غم انگیز اگر چه فراگیر نیست، اما ضرورت اقدامات پیشگیرانه بیشتری رامی طلبد، زیرا در صورت گسترش و شیوع هر چه بیشتر آن، شکوفه هایی استعداد به عنوان سرمایه ارزشمند اجتماعی به ورطه انزوا و اضمحلال کشیده می شوند و آینده جامعه به مخاطره می افتد.
این روانشناس در ادامه اظهار داشت: شخصیت و روان سالم بطور معمول در بستر زمانی و مکانی توام با آرامش به رشد و کمال می رسد، کودکانی که در محیط پرتنش و پر از اضطراب به رشد رسیده اند اغلب در بستر زمان، از خود رفتارهای تنش زا و اضطراب آفرین بروز می دهند.
وی در ادامه افزود: یک فرد کودک آزار، دچار بیماری روانی است و از عقده های درونی بسیاری رنج می برد و در واقع این اختلالات روانی و شخصیتی است که فرد را به سمت کودک آزاری سوق می دهد.
اتکایی زاده تصریح کرد: در یک آزمایش میدانی، محرز شد، کودکانی که در خانواده خود شاهد درگیریهای فیزیکی و کلامی بوده اند و آستانه تنبیهی برای آنها، درچارچوب اصول و روش صحیح تربیتی اعمال نشده است، در محیط کودکستان با اسباب بازی ها و دیگر هم سن و سالهای خود، رفتارهای خشونت زا و تند بروز می دهند و بالعکس کودکانی که در محیط خانه و خانواده با آرامش با آنها رفتار شده و تنبیهات لحاظ شده برای آنها منطبق و متناسب با روحیات و خلقیات کودک و اصول تربیتی لحاظ شده، رفتارهای آنها با اسباب بازی هاف عروسک ها و دوستان خود در محیط کودکستان توام با آرامش و بطور کلی طبیعی بوده است.
این نمود خشونت و آرامش در کودکان، حتی در رابطه با فیلم هایی که آنها به نظاره نشسته اند نیز اثر گذار بوده است و این مساله مؤید این موضوع است که تمامی رفتارهای اینچنین کاملا جنبه ی یادگیری دارد و اکتسابی دارد.
در واقع خشم و خشونت در کودکان تا حدود بسیار زیادی منبعث و منشعب از خشم تجربه شده کودکان دارد.
وی در ادامه اظهار داشت: تنبیه صحیح که در چارچوب علوم تربیتی معنا پیدا می کند، آموزش از طریق پاداش است، بعضی ها تنبیه را حفظ بصورت فیزیکی و آزرده خاطری می پندارند.
تنبیه اصولی باید با تقویت مثبت توام باشد، به بیان دیگر ابتدا به ساکن عامل مشوق و پاداش مد نظر قرار گیرد و تنبیه را در محرومیت از آن پاداش لحاظ کرد، چنین تنبیهی می تواند به رشد و تکامل روحی، رفتاری و شخصیتی منتهی شود.
وی در ادامه افزود: کودک آزاری ارگانیسمی است از جنس خشونت تا مرحله ی آزار دادن، چه آزار فیزیکی و چه روحی و روانی، و کودکی که به این آستانه از آزار می رسد، اغلب نمی تواند به عنوان یک فرد سالم، وارد جامعه شود و اکثریت قریب به اتفاق انسان های بزه کار که رفتارهای پر خطری از خود بروز می دهندجز آن دسته افرادی هستند که در کودکی شاهد خشم، خشونت، تنبیه های شدید و غیر طبیعی و عقده های روحی و روانی بوده اند که بذر آن از دوران کودکی در وجود آنها کاشته شده و در بستر زمان وانباشت عقده ها و محرومیت ها، به یک بزه کار و ناهنجار تبدیل شده است.
اتکایی زاده در پایان اظهار داشت: علت العلل این ناهنجاریها را باید در رگه ها ریشه های فرهنگی جستجو کرد.
یاد نگرفتن حل مساله به طریق اصولی، عدم آموزش مهارتهای زندگی، کنترل خشم، عدم آشنایی به مسائل روحی و روانی و تربیتی نوزادان و کودکان، می تواند از نظر رفتاری و شخصیتی کودک را با چنان بحرانی از لحاظ رفتاری روبرو کند که در آینده سبب ناامنی و نابسامانی های بسیاری برای خود و جامعه شود. در سطح کلان، از مدیران و تصمیم گیران فرهنگی و اجتماعی این انتظار می رود که سطح آگاهی ها را بالاتر ببرند.
در واقع آنجایی که والدین و کودک در حد ظرفیت خود، به آنچه که باید آشنا باشند آگاه باشند و سازمان ها و نهادهای مرتبط دراین مسئولیت خطیر، یعنی آگاه سازی والدین به امور تربیتی و آموزشی به ایفای نقش بپردازند و در کنار آن تشدید اقدامات قهری و سلبی در مقابل افرادی که کودکان را به شکل پرخطری مورد آزار و آسیب قرار می دهند تا حدود بسیاری می توان به مقابله با این رخداد تلخ پرداخت و حتی پیشگیری که همواره مقدم بر درمان است را لحاظ کرد./ل