سبزواری قبل از مدرسه، قرآن را در خانه و نزد مادرش آموخته بود. او بعدا به مدرسه شیخ حسن داورزنی رفت. او در دوره نوجوانی در سبزوار زندگی می کرد. در سبزوار کتابفروشی به نام خسروی بود. او شعرهای حمید را چاپ کرده و فروخت. حمید میخواست اینکار را در تهران نیز انجام بدهد لیکن این امر صورت نگرفت.
مادر حمید، شاید اولین استاد وی بود. او جامع المقدمات را نزد میرزا حبیب جوینی خوانده بود. حاج آقا محمد علی محمدی نیز از دیگر استادان وی بود.
وی در نوجوانی شاهد فرهنگ ستیزی، خشونت و سرکوب احساسات مذهبی مردم توسط رضا شاه پهلوی بود. چهارده ساله بود که سرودن شعر را آغاز کرد. حمید جوان در آن سالها به هر حزب و گروهی که فکر می کرد حامل حقیقت یا حامی محرومانند سری می زد اما به سرعت در می یافت که آن سراب ها هیچگاه نمی توانند عطش عدالت خواهی و شوق استقلال جویی او را سیراب کنند و سرخورده کنار می کشید.
استاد حمید سبزواری در اثر کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ متواری و مخفی شد. سپس خود را به شهربانی سبزوار معرفی کرد و چهار سال در وضعیت بلاتکلیفی و تعلیق طی کرد تا سرانجام تبرئه شد.
مهمترین فعالیت سبزواری، شاعری می باشد. شعر حمید، شناسنامه زمانمند انقلاب است، زیرا کمتر حادثه یا رویدادی است که انعکاس از آن درشعر او نباشد. شاعر با حساسیت ویژه خویش، هر رویداد مهم تاریخ معاصرایران رابا گل واژه های شعرش درحافظه زمانه نقش کرده است تا آیندگان از یاد نبرند که نسل گذشته در چه شرایط دشواری از آرمان ها و انقلابش دفاع کرده است.
سبزواری
ابتدا به شغل معلمی مشغول بود. او سپس کارمند بانک بازرگانی در تهران شد و سپس به
شاعری روی آورد. /س