به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، روزنامهها در سال 1313 هجري شمسي ماجراي محاكمه و اعدام اصغرقاتل را كه مردي باميهفروش بود و 18 پسر و مرد را كشته بود به رشته تحرير خاص آن دوره درآوردند.
روزنامه ایران در گزارشی نوشت: يكي از روزنامههاي عصر روز 15 خردادماه سال 1313 ماجراي محاكمه اصغر قاتل را انتشار داد كه در گوشههايي از آن آورده بود:
«محكمه عالي جنايي دو ساعت و نيم قبل از ظهر امروز به رياست آقاي جوان مركب از آقايان دكتر قاضي طليعه- شيرواني- وجداني با حضور آقاي سياسي مدعيالعموم استيناف و آقاي صفينيا معاون پاركه استيناف و آقاي شهيدي منشي محكمه و آقاي دكتر فلاتي طبيب قانوني عدليه و آقاي دكتر زماني معاون طبيب قانوني و آقاي شريعتزاده و آقاي ملكي وكلاي مدافع اصغر تشكيل گرديد.
از صبح جمعيت كثيري از زن و مرد در جلو محكمه عالي جنايي ازدحام نموده و عده آژان براي حفظ انتظامات مأمور نظم و آرامش محوطه مزبور و حياط محكمه بود عده اي از خانمها نيز براي تماشا در محكمه در جايگاه تماشاچيان حضور داشتند.
علياصغر را در ساعت سهونيم قبل از ظهر با مأمورين محافظ به وسيله اتومبيل از محبس قصر براي حضور در جلسه محاكمه حاضر نموده و پيت بنزين و سيني باميه و چاقو، آلت جرم و لباسهايي كه در حين توقيف و دستگيري علياصغر كشف شده روي ميز در جلوي قاضي قرار داشت.»
در ادامه اين گزارش به روند كلي جلسه محاكمه پرداخته شده و در بخشهايي سؤال و جوابهاي قاضي و اصغر قاتل آمده است: رئيس: يك پسربچه به نام رحيمي را باز هم تو به شترخوان برده و با چاقو ... اين هم درست است؟
-علياصغر : بله درست است.
رئيس: باز يك طفل 14ساله در ماه رمضان بيرون دروازه قزوين او را ملاقات كرده و گول زده و به قتل رساندهاي، درست است تو او را به قتل رساندهاي؟
علياصغر: بله درست است.
رئيس: باز هم متهم هستي كه آن روز كه مأمورين رفته بودند بيرون دروازه در شترخان كه جنازه آن سه نفر كشف شده بود پسري را بردهاي بيرون و كشتهاي درست است؟
علياصغر: بله درست است.
رئيس: باز در اينجا تو را متهم ميكنند كه علي عراق را كه در محبس هم همديگر را ديده و با او سابقه آشنايي داشتهاي با هم بيرون رفته او را كشتهاي درست است؟
علياصغر: بله
رئيس: يك پسر 14 ساله را در مسجد شاه كشتهاي؟
علياصغر: بله درست است.
رئيس: احمد را شب به منزل بردي و با سنگ به شكمش كوبيدي و بعد ... بريدي؟
علياصغر: بله
رئيس: صريحاً اقرار ميكني كه همه اينها را كشتهاي؟
علياصغر: بله همه اينها را من كشتهام.
رئيس: ميداني كه نتيجه اين اعمال اعدام است؟
علياصغر: هر چه خدا نوشته همان است!
بعد از اين جلسه محاكمه، اصغر قاتل به خاطر قتل 11 پسربچه و يك همسلولي به اعدام در ملأ عام محكوم شد.
گذري بر حكم اعدامحكم صادر شد، در بخشي از اين رأي آمده بود:
علياصغر پسري علي نام اهل قريه ماميزان عراق به سن 15 سال را در سمت دولتآباد در سر حلقه قنات با ضربه مشت بيهوش نموده و پس از كندن پيراهن او با چاقو ... را بريده است.
دوم با طفلي كه سن او در حدود 14 سال بود، چند روز قبل از ماه رمضان آشنا شده و بعد او را به بيرون حضرت عبدالعظيم برده و در شترخان خرابه به قتل رسانده است.
سوم باز طفل ديگري را در اوايل ماه رمضان در مسجد شاه ديده و بعد از يك روز به بيرون دروازه حضرت عبدالعظيم برده در همان شترخان خرابه پس از زدن چند مشت به دل او بيهوش كرده و با چاقو ... او را بريده است.
چهارم ... پنجم ...، ششم تا يازدهم در اين حكم با همين نوشتار به اقدامات اصغر قاتل اشاره شده است.
اعدام در تيرماه سال 13136 تيرماه سال 1313 هجري شمسي روز اعدام اصغر قاتل مشخص شد و سحرگاه اين روز تابستان در ميدان امام خميني (ره) فعلي غوغايي بود.
در اين خصوص روزنامهها نوشتند:
«جمعيت فوقالعاده كثيري كه از ديشب به واسطه اطلاعي كه از اجراي حكم اعدام درباره اصغر داشتند دو ساعت قبل از آفتاب تمام محوطه ميدان سپه را اشغال نموده بودند.
جمعيت تماشاچي از زن و مرد به قدري زياد بود كه تمام اطراف ميدان سپه از جلوي عمارت اداره تشكيلات كل نظميه تا جلوي عمارت وزارت پست و تلگراف و جلو عمارت بلديه طهران و دهنه خيابان علاءالدوله و ضلعهاي خيابان باب همايون را پشت در پست اشغال كرده بودند. كثرت جمعيت باعث شده بود كه اتوبوسها را متوقف و دور تا دور محل اعدام بچينند.»
اصغر قاتل اعدام شد اما پيش از اجراي مراسم حرفهاي عجيبي زد، وي به هنگام مرگ توبه كرد و انتظار نداشت اعدامش كنند.
مهمترين حرف اصغر قاتل اين بود: «من يك عده بيسر و پا را كشتهام، آنها كه آدم حسابي نبودند كه ميخواهيد به خاطر مرگشان مرا اعدام كنيد!»
با تشکر