به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران ارومیه ،به اعتقاد اهالی سلماس چنلی بئل كوراوغلو همان قلعه هؤدهر می باشد كه به گفته بعضی مردم « كوراوغلو قالاسی » و بر طبق اعتقاد بعضی ها « قیز قالاسی » می باشد.
این قلعه كه در راه كاروانروی سلماس به عثمانی قرار داشت مورد حمله « دلی كوراوغلو » قرار می گرفته و غارت می شده است.
گفتنی است كوراوغلو به دلیل محبوبیت نام بسیاری از قلاع مستحكم دیگر آذربایجان را به خود اختصاص داده و همچون سایر شخصیت های عالی مقام دارای موقعیت اسطوره ای هم شده است.
انتخاب شهر و قلعه دیلمقان به عنوان مركز ولایت سلماس :
شهر سلماس به سبب اوضاع نا مساعد سیاسی و امنیتی متروك و مخروبه گردیده و آنچه كه در منابع «تاریخ اواخر صفویه و استیلای كریم خان زند و حكومت افشارها و سایر كتب مربوط به تاریخ آذربایجان » تحت عنوان سلماس ذكر می گردیدمحال سلماس بود نه شهر سلماس .
بیشك اهمیت و شكوه و عظمت قبلی شهر سلماس سبب جاویدان شدن نام سلماس شده بود و گرنه صدها مورد تخریب و فراموشی نام شهر به كرات در هر دوره تاریخی ثبت و ضبط است.میرزا حسن زنوزی ، كه از مشاهیر آذربایجان عصر فتحعلیشاه قاجار می باشد در كتاب ریاض الجنه در باره آبادانی دیلمقان می نویسد :در این سنوات كه قریب چهل سال است به واسطه تسلط و عدل و داد حكام دنبلی ولایت سلماس دایر وآباد بلكه فخرالبلاد و اهالی همیشه بر الوار و اكراد غلبه تمام دارند و اكثر مردمش متمول و صاحب ثروتند و خدیو شهید سعید احمدخان (دنبلی ) قریه دیلمقان را باوری عظیمی كشید و آنجا را شهرچه ای ساخت و دكاكین و حمامات و مساجد و رباطات و عمارات عالیه در آنجا بنا نمود و اولادش هم در آبادی آنجا كوشیدند .
در مقدمه استیصال خوی آنجا هم بالمره خراب و پایمال و اهلش دربدر و فراری شدند و دراین اوقات مردمش یكایك جمع می شوند … ».بدین ترتیب آبادی دیلمقان حصاركشی شده و تقریباً در اوایل عصر قاجاریه به عنوان مركز ولایت سلماس انتخاب گردید . دیلمقان در سال 1229 هـ دارای 300 خانواده بوده ، حاجی زین العابدین شیروانی در زمان فتحعلیشاه سلماس را دارای حدود 1000 خانواده ذكر می كند.آیا كهنه شهر امروزین همان سلماس قدیم ( قلعه سلماس ) می باشد؟نگارنده فرضیه یكی بودن كهنه شهر با سلماس قدیم را درست نمی داند زیرا:1 ـ براساس نوشته های تاریخ نگاران و سیاحانی كه از سلماس دیدن كرده اند سلماس قدیم شهری مستحكم و دارای برج و باوری سنگی بوده و در جنگهای مختلف صفوی – عثمانی از قلاع مستحكم منطقه شمرده می شد. با مراجعه به خاطرات افراد كهنسال منطقه، كهنه شهر قبل از زلزله فاقد این استحكامات بوده است.2 ـ در نقشه قدیمی كهنه شهرمندرج در كتاب شهر من آقای جلیلی، هسته اولیه كهنه شهر امام زاده مشهور شهر می باشد. این بنا بر اثر انتقال شهر پس از زلزله 1309 به سمت شرق در حاشیه شهر واقع شده است. شهر قدیمی سلماس با قدمت شهریتی حداقل 1700 ساله نمی تواند در اطراف امامزاده بنا شود. در هیچ منبع تاریخی نیز به وجود امامزاده در مركز شهر اشاره ای نشده است.3 ـ شهر قدیم سلماس شهری مسلمان نشین بوده و بنا به استندات تاریخی در داخل قلعه شهر اقلیت مسیحی یا یهودی وجود نداشته كه كلیسا یا كنیسهای هم در داخل شهر موجود باشد. عكس این مطلب در كهنه شهر قدیم دیده می شود كه شهر اختلاطی از تركان مسلمان ، مسیحیان و یهودیان بوده است.4 ـ لهجه اهالی محترم كهنه شهر دارای ویژگیهای منحصر به فرد در زبان تركی آذربایجان است و حتی در میان تركی مردم شهرستان سلماس كاملاً مشخص و مجزاست. بافرض اینكه سلماس قدیم ، كهنه شهر بوده باید لهجه اكثریت اهالی سلماس لهجه كهنه شهری امروزین می بود نه اینكه لهجه اهالی كهنه شهر در میان اهالی سلماس امروزین جزیرهای زبانی باشد.5 ـ سنّت دیرپای عاشیقی از سنن غیر قابل انكار تركان و اهالی آذربایجان می باشد. این سنّت در میان اهالی امروزین كهنه شهر دیده نمی شود.6 ـ قبرستان بزرگ واقع در شمالغرب شهر كهنه شهر مربوط به بقایای قبرستان سلماس قدیم می باشد كه در جنگهای صفوی – عثمانی نابود شد که در غرب قبرستان شهر واقع بود.7 ـ در نوشته هایی كه این جانب از آرشیو های عثمانی بدست آورده و قسمتی از انها را در اختیار دوستان قرار داده ام سلماس و كهنه شهر یكی دانسته شده است. این اسناد مربوط به جنگ جهانی اول بوده و اشتباه نوِسندگان ارتش عثمانی در این نقشه ها كاملاً محرز است چراكه در جنگ جهانی اول كه شاهدین این جنگ در منطقه هنوز هم كم نیستند هیچ زمان كهنه شهر ، سلماس نامیده نمی شد. مطالعات اینجانب در آرشیوهای عثمانی نشان می دهد كه كارمندان قدیم آرشیوها موقع تهیه گزارشهای جدید به تواریخ مختلف منطقه كه در سالهای قبل نوشته شده رجوع می كردند. با مراجعه به تاریخ آذربایجان و احراز وجود شهر سلماس در زمانهای گذشته و كلمه كهنه شهر در حال حاضر ، آنان نیز به اشتباه افتاده اند كه كهنه شهر امروزین همان سلماس قدیم میباشد. این اشتباهات در میان جغرافیدانان به کرات دیده شده است.8 ـ آذربایجان در سلسله های مختلف معمولاً نقش هسته اولیه دولتها را بازی می كرد در دوره قاجاریه نیز آذربایجان از این امر مستثنی نبوده است. سلماس هم از شهر های معتبر آذربایجان و در سر حد آن قرار داشت. به فرض انتقال مركزیت شهر از سلماس قدیم به دیلمقان ، منابع تاریخی دوره قاجار كه كم هم نیستند و یا كتب تاریخی دولتی مختلف كه در تبریز ، اورمیه و حتی خوی نوشته شده اند اطلاعی در این مورد به ما می دادند كه در اینباره هیچ نوشته رسمی و دولتی و حتی غیر دولتی درباره انتقال مرکزیت از سلماس به دیلمقان دست نداریم.سلماس با ورود به دورة قاجار وارد موقعیت ممتازی شده علاوه بر تثبیت كامل ادبیات ،فرهنگ و هنر آذربایجان در سلماس موجب بارورتر شدن استعداد ادبا و شعرا و رجال سیاسی در عهد قاجار شد علیرغم این موقعیت زیبای فرهنگی و ادبی سلماس ، حوادث دردناكی در سلماس آنروزگار به وقوع پیوست./س