شهرستان بوکان یکی از شهرستان‌های کردنشین آذربایجان غربی ایران است. شهرستان بوکان در منطقه تقریباً کوهستانی و معتدل قرار گرفته که از جهت شمال به شهرستان میاندوآب و از جنوب به شهرستان سقز و از شرق به شهرستان شاهین‌دژ و از غرب با شهرستان مهاباد همسایه‌است.

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران ارومیه،مرکز این شهرستان شهر بوکان است. شهر بوکان در ۳۶ درجه و ۳۱ دقیقه عرض شمالی و ۴۶ درجه و ۱۲ دقیقه طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریای آزاد ۱۳۷۰ متر می‌باشد.

بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت شهرستان بوکان برابر با ۲۰۴، ۲۰۸ نفر بوده‌است، که از این تعداد ۱۰۲، ۴۸۸ نفر آنان مرد و ۱۰۱، ۸۲۰ نفر آنان زن بوده‌اند.شهرستان بوکان (شهر بوکان و روستاهای اطراف) سومین شهرستان‌ آذربایجان غربی بعد از شهرستان‌های ارومیه و خوی و پنجاه و یکمین شهرستان پرجمعیت ایران می‌باشد بر اساس نتایج آمارگیری سال ۱۳۸۵ این شهر پس از ارومیه و خوی سومین شهر پرجمعیت آذربایجان غربی و همچنین بر اساس نتایج این آمارگیری این شهر پس از کرمانشاه و سنندج و ایلام چهارمین شهر بزرگ کردنشین ایران محسوب می‌شود.

البته اگر شهر ارومیه را که جمعیت قابل ملاحظه کرد دارد نیز حساب کنیم شهر بوکان به رتبه پنجم شهرهای کردنشین ایران تنزل میابدهمچنین این شهر ۵۱امین شهر پرجمعیت ایران و ۲۵۶۶امین شهر پرجمعیت جهان است

این شهرستان در حدود ۳۰۰۰ سال قبل تحت نام ایزیرتو پایتخت تمدن مانناییان بوده‌است.

آثار این تمدن بسیار هنرمند قابل توجه بوده و نمونه‌هایی از آثار به تاراج رفته اش در موزه‌های جهان از قبیل موزه توکیو و موزه ارومیه دیده می‌شود. این تمدن در شمالغربی ایران سکنی داشته‌اند

. هنر معروف آنها ساخت آجرهای لعابدار بوده‌است. آجرهای با طرحهای رنگین که طرح آنها پس از گذشت حدود ۳۰۰۰ سال تقریباً سالم باقی مانده‌اند. نمونه‌ای از این آجرها در موزه شرق کهن توکیو یافت می‌شود.

شهر بوکان در سال ۱۳۳۰ خورشیدی.

روایات زیادی در مورد ریشه نام این شهر وجود دارد، مثلا بعضی‌ها بر این عقیده هستند که «بو» به معنی سرزمین و «کان» به معنای معدن است و بوکان به معنای سرزمین معادن می‌باشد اما از مشهورترین این روایات این است که در قدیم مردم این شهر در هنگام مراسم عروسی به چشمه آب بزرگ و مشهور این شهر که کردها آن را «حه‌وزه گه‌وره» به معنی «آبگیر بزرگ» می‌نامند، (و این چشمه‌ به‌ صورت چشمه‌ای جوشان است که آب آن از سفره‌های زیرزمینی تأمین می‌شود؛) می‌آمدند و از آنجا که به کردی واژه «بوک»، به معنی عروس است این منطقه را که بعدها به شهر تبدیل شد «بوکان» (جمع بوک = عروس‌ها) نامیدند.

اما این نظریه تنها در صورتی درست است که ما این اسم را با لهجه فارسی تلفظ کنیم یعنی «بوکان »، این در حالی است که ساکنین این شهر و همهٔ مردم کردزبان آن را بصورت «بوکان » ادا می‌نمایند.

در نظریه‌ای دیگر، گفته می‌شود که به هنگام حمله سپاه مغول به این مناطق، یکی از فرماندهان سپاه چنگیز، نام خود (بوکان) را بر روی این روستای کوچک (در آن زمان) نهاد. گفته می‌شود کوهی در مغولستان به نام بوکان وجود دارد که از همین فرمانده چشمه می‌گیرد.

نظریه‌ دیگر در مورد وجه‌ تسمیه شهر چنین است: شهر بوکان به دور چشمه‌ بزرگ حه‌وزه‌ گه‌وره‌ شکل گرفته‌است و به چنین چشمه‌هایی در زبان کُردی «کانی » گفته می‌شود. همچنین واژه «بو Bo» در زبان کردی کاربردهای مختلفی دارد که اغلب در شکل ترکیبی به‌ کار برده می‌شود؛ مانند بو کوی؟(کجا؟)

اما چگونگی ترکیب این کلمات و شکل گیری واژه بوکان بر اساس این نظریه چنین است: در زمانهای قدیم هنگامیکه زنان قصد شستن وسایل خانه را داشتند آنها را با خود برداشته و به سمت رود یا چشمه‌ای در نزدیکی محل اقامتشان بوده می‌بردند و در آنجا کارشان را انجام می‌دادند. به همین ترتیب اهالی ساکن اطراف بوکان، جهت شستن و نظافت ظروف و وسایل خود به طرف این کانی یا حوض می‌رفتند و هنگامی که کسی سراغ نفری را که جهت انجام این امور به «کانی» رفته بود، می‌گرفت، نزدیکان وی در پاسخ می‌گفتند: «او به کانی رفته‌است» و به زبان کردی «چوه بوکانی» یعنی به «چشمه‌» رفته‌است. بدین ترتیب واژه «بوکانی» به افرادی گفته می‌شد که رفت و آمد زیادی را به «کانی» مزبور انجام می‌دادند و سپس کم کم در آنجا ساکن شدند.

امروز حوض گوره (حه‌وزه گه‌وره)، در مرکز شهر واقع است و با آب گوارا و بی پایان خود آب نیمی از شهر را تأمین می‌کند. و نزد اهالی شهر از نوعی دلبستگی و جایگاه خاصی برخوردار است./س

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.