به گزارش
سرويس بين الملل باشگاه
خبرنگاران به نقل از پايگاه اينترنتي عرب آنلاين ؛ اين پايگاه در مقاله اي به قلم «صالح النعامي» نوشت: نخبگان اسرائيل اخيرا به صراحت از رفتار باراک اوباما رئيس جمهور امريکا انتقاد کردند و او را در ايجاد فضاي سياسي خاص در مصر که در نهايت به پيروزي محمد مرسي نامزد اخوان المسلمين در انتخابات رياست جمهوري اين کشور منجر شد ، مقصر و مسئول دانستند.
محافل دولتي اسرائيل معتقدند اين قصور دولت اوباما در ادامه اشتباهات کاخ سفيد که اجازه داده تا رژيمهاي معتدل و ميانه روي عربي بويژه رژيم مبارک سقوط کند؛ ارزيابي مي شود، در حاليکه آنان اين حقيقت را مي دانند که دولت اوباما به مبارک هيچ فشاري براي کناره گيري وارد نکرد تا اينکه به نتيجه رسيد که مردم يکپارچه بر اين هدف يعني کناره گيري مبارک اصرار دارند، علاوه براين آخرين گزينه اي که دولت اوباما در اين زمينه به آن فکر مي کرد بيش از اين نبود که مبارک را کنار بزند ولي رژيمش را همچنان در سر جاي خود نگه دارد.
نويسنده اين مقاله مي افزايد: نخبگان اسرائيل از اين کار خود يعني انتقاد از رفتار امريکا در بحبوحه انقلاب هاي عربي به دنبال تحقق چهار هدف بودند. نخست اينکه آنان به دنبال توجيه درخواست هاي خود از کاخ سفيد براي افزايش کمک هاي نظامي به اسرائيل بودند همچنين در پي اين بودند که با ايجاد ترس و وحشت از انقلاب هاي عربي، جايگاه بين المللي تل آويو را ترميم و اينگونه القاء کنند که به قدرت رسيدن اسلام خواهان در جهان عرب به مثابه ضربه محکمي است به آرامش و امنيت منطقه و اين بدان معني است که اسرائيل تنها طرفي است که غرب بويژه امريکا مي تواند براي تأمين منافع خود به آن تکيه کند.
نويسنده در ادامه مي گويد: بسياري از مسئولان اسرائيلي معتقدند اينگونه سناريوها امريکا را مجبور مي کند که حمايت نظامي واقتصادي از اسرائيل را افزايش دهد بطوري که ايهود باراک وزير دفاع (جنگ) اسرائيل از دولت امريکا خواست بيست ميليون دلار بودجه مازاد براي تأمين امنيت اسرائيل اختصاص دهد تا اينکه در کمک به اسرائيل براي تحمل تبعات ناشي از انقلاب هاي عربي سهيم باشد.
نويسنده مقاله دربيان علت دوم انتقاد نخبگان اسرائيل از رفتار امريکا در بحبوحه انقلاب هاي عربي گفت: نخبگان مي خواستند با اين ابزار نقش درگيريهاي عرب و اسرائيلي را در آرامش منطقه کمرنگ جلوه دهند و به همين دليل، آنان اينگونه توجيه کردند که وقوع انقلاب هاي عربي نشان داد که اساسا نبود امنيت و آرامش در منطقه به اوضاع داخلي کشورهاي جهان عربي بر مي گردد، وحالا چه اين درگيريها حل شود يا لا ينحل باقي بماند، آرامش منطقه را تضمين نخواهد کرد و اسرائيلي ها گمان مي کنند که اين امر نيازمند باز مهندسي سياست امريکا بر اساس قواعد جديد است.
همچنين تلاش براي کاهش قدرت اوباما در وارد کردن فشار براسرائيل در زمينه مسائل مربوط به حل و فصل سياسي با فلسطينيها و عربها نيز در اين چارچوب قابل ارزيابي است و (اسرائيل) اين مساله را هم با مسئول و مقصر دانستن اوباما در زمينه بهبود جايگاه «گروههاي تندرو» در کشورهاي عربي و به ضعف کشاندن رژيم هاي ميانه رو توجيه مي کند. درنتيجه نخبگان اسرائيل، اوباما را به ترديد در حمايت از رژيم مبارک متهم مي کنند که به از دست دادن فرصتهاي حل وفصل مناقشات منجر شد.
نويسنده مقاله با اشاره به علت سوم انتقاد نخبگان اسرائيل از امريکا ادامه داد: تضعيف رئيس جمهور امريکا در محافل داخلي از طريق تحريک افکار عمومي ضد او و معرفي اوباما به عنوان چهره اي که زمينه را براي تسلط اسلام خواهان برمسند قدرت در کشورهاي عربي آماده کرده و همچنين تاکيد بر مضر بودن تحقق اين سناريو براي منافع راهبردي خود امريکا ، از جمله اين علت ها بوده است.
در ادامه اين مقاله آمده است «آريا شفت» نويسنده اسرائيلي از پيروزي اسلام خواهان در کشورهاي عربي به عنوان «سوگ» امريکا ياد کرده و گفته امريکا بايد منتظر همان سرنوشتي باشد که اتحاد جماهير شوروي در سال 1989، با آن مواجه شده است. وي همچنين گفته است که به قدرت رسيدن اسلام خواهان به معناي آغاز غرق شدن کشتي همه کشورهاي غربي است.
اين مقاله نويس در بيان علت چهارم هم مي گويد: نخبگان اسرائيل در ميزان پايبندي امريکا به تامين امنيت اسرائيل هم مردد هستند براي اينکه آمريکا براي نجات حکومت مبارک اقدامي نکرد زيرا سقوط رژيم مبارک و در پي آن شرکت اسلام خواهان در انتخابات به معناي تهديد معاهده صلح با مصر است که امري بسيار حياتي براي امنيت اسرائيل محسوب مي شود.
«داف فايسگلاس» مدير دفتر نخست وزير سابق اسرائيل که مسئوليت هماهنگي روابط راهبردي با امريکا را نيز برعهده داشت در اين زمينه مي گويد: مشاركت جنبش هاي اسلامي در فرايندها و تشکل هاي سياسي کشورهاي عربي در دوره بعد از انقلاب ها؛ مصيبتي براي اسرائيل است که مسئوليت بخش بزرگي از آن برعهده امريکا است و در ادامه مي گويد: رفتار مقامات امريکايي با گفتارشان درباره تامين امنيت اسرائيل در تناقض آشکار است.