به گزارش
خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران؛ در بخش اول اين گزارش، با اشاره به خصوصيات جنبش دانشجويي و اهداف آن از ديدگاه مقام معظم رهبري، برخي از بايدها و نبايدهايي که براي تشکلهاي دانشجويي لازم است، از نظر ايشان تبيين شد.
* آرمان گرايي
يکي ديگر از مطالبات رهبري از تشکلهاي دانشجويي، آرمان گرايي است. ايشان در ديدار دانشجويان نخبه و فعالان تشکلهاي سياسي و فرهنگي دانشگاه ها در 17/7/1386 فرمودند: شما به مجرد اينکه از محيط دانشجويي دانشگاه خارج شديد، يادتان نرود که در تشکل دانشجويي، در محيط دانشجويي، در کلاس درس، در يک چنين جلساتي چه مي گفتند، چه ميخواستيد و به عنوان آرمان چه چيزهايي را مشخص مي کرديد؟ اينها را فراموش نکنيد؛ اينها را نگه داريد.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار دانشجويان و اساتيد دانشگاه هاي استان کرمان در 19/2/1384 گفتند: مجموعه جوان کشور ما که مجموعه بزرگي هم هست. همه در برابر احساس آرمان گرايي يک طور نيستند و يک طور فکر نمي کنند. بعضي دچار غفلتند، دچار روزمرگي اند، سرشان گرم مسائل روزمره است و يادشان نمي آيد که آرماني هم وجود دارد... اين قبيل جوانها شما ديدهايد... بنده هم ديده ام در جلسات جوانها و دانشجوها- که شما ميدانيد بنده از اين جلسات دارم و کم هم نيست- انسان گاهي نشانه هاي ياس و بدبيني و نگاه منفي را مي بيند. آقا! چه فايده اي دارد؟ نمي شود، فايده اي ندارد. البته در بعضيها اين احساس سطحي است، در بعضيها هم اين احساس عميق است و تغيير دادن آن مشکل است.
*در راه آرمان ها ملاحظه کسي را نکنيد
امام المسلمين در بياناتي در ديدار با 114 نفر از اعضاي جامعه اسلامي دانشجويان در سال 1380 فرمودند: هيچ وقت آن آرمان ها را فراموش نکنيد؛ آرمان ها را به ملاحظه هيچ کس هم کنار نگذاريد؛ چون اگر شما مجموعه جوان دنبال آرمان ها برويد، اميد اين هست که ما به بخشي از اين آرمان ها برسيم. اگر چنانچه جوانها هم از آن اوج پايين آمدند، ديگر اميدها خيلي کم خواهد شد؛ بنابراين دنبال آرمانها باشيد.
*مطالبه گري
مطالبه گري يکي ديگر از وظايف تشکل هاي دانشجويي در کلام رهبري است. ايشان در ديدار دانشجويان نخبه و فعالان تشکل هاي سياسي و فرهنگي دانشگاه ها در 17/7/1386 گفتند: پيگيري کردن، مطالعه کردن، درباره مساله انديشيدن، آن را پخته کردن، راهکار اجرايي را براي آن جستجو کردن، براي طرحش با مراکز دست اندر کار و مجري تلاش کردن و فعاليت کردن و بالاخره خود وارد ميدان کار شدن، اينها جز وظايف و تکاليف جوان ماست که اين را هم بايستي جوان ما درک کند؛ در کنار آن مطالبه و طلبکاري و مدعا داشتن که عرض کرديم.
حضرت آيت الله العظمي امام خامنه اي، با اشاره به تفاوت مطالبه کردن با دشمني کردن، فرمودند: اين برادر عزيزمان مي گويد ضد ولايت فقيه را معرفي کنيد خوب، ضد معلوم است معنايش چيست، ضديت يعني پنجه در افکندن، دشمني کردن؛ نه معتقد نبودن اگر بنده به شما معتقد نباشيم، ضد شما نيستيم؛ ممکن است کسي معتقد به کسي نيست البته اين ضد ولايت فقيه که در کلمات هست، آيه منزل از آسمان نيست که بگوئيم بايد حدود اين کلمه را درست معين کرد؛ به هر حال يک عرفي است. اعتراض به سياست هاي اصل 44، ضديت با ولايت فقيه نيست؛ اعتراض به نظرات خاص رهبري، ضديت با رهبري نيست.
مقام معظم رهبري مطالبه حقيقي عدالت به جاي متهم کردن ديگران را يکي ديگر از وظايف دانشجويان دانسته اند. ايشان تلاش براي رسيدن به مطالبات را به جاي شعار دادن صرف، ضروري خوانده اند. معظم له، در بياناتي در ديدار دانشجويان بسيجي در 5/3/1384 فرمودند: همت شما بايد اين باشد که اين عرصه سياسي را تامين کنيد، از هيچ چيز هم نبايد بيمناک باشيد نه اينکه ملاحظه نکنيد- ملاحظه يعني عقل را به کار گرفتن؛ اين هميشه لازم است- اما آن چيزي را که حق تشخيص مي دهيد، بايد مطالبه کنيد نه فقط خواستن با زبان و با شعار- البته يک وقت شعار لازم است، يک وقت هم لازم نيست- بايد کار و تلاش هم کرد... بسيجي عدالت طلب است. عدالت طلبي فقط اين نيست که انسان شعار عدالت طلبي بدهد؛ نه، بايد اين را واقعا بخواهد عدالت طلبي به اين نيست که انسان رودرروي کسي بايستد و بگويد تو عدالت طلب نيستي، نه اين، ساز و کار دارد بايد جامعه به نقطه اي برسد که سياست هاي عدالت طلبانه در آن طراحي شود و دستگاه اجرايي طوري باشد که سياست هاي عدالت طلبانه، فرصت عملياتي شدن و اجرايي شدن پيدا کند؛ و الا خيلي سياست هاي عدالت طلبانه هم مطرح مي شود؛ اما ساز و کار، آدم ها،مهره ها، قلم به دست ها وامضا کننده يا علاقه ندارند، يا اعتقاد ندارند يا همت ندارند، يا حال و حوصله ندارند يا از همان قبيل "برو بابا دلت خوشه" است؛ لذا کارها متوقف و لنگ مي ماند. بنابراين آن جاها را بايد اصلاح کرد.
* لزوم پرسشگري از مسئولين و حضور مسئولين کشور در جمع تشکل هاي دانشجويي
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار دانشجويان در يازدهمين روز از ماه مبارک رمضان- 31/5/1389- فرمودند: بهترين روش سوال و پاسخ اين است که مسئولين بيايند توي مجموعه هاي دانشجويي. من همين جا از مسئولين درخواست مي کنم که ديدارهاي دانشجويي شان را زيادي کنند امروز بهترين قشرهاي کشور اين هايند، هم جوانند، هم با سوادند، هم تحصيلکره اند، داراي فهمند، داراي انگيزه اند، مسئولين بروند شرکت کنند.
* عدالت خواهي بدون مصداق سازي، مورد حمايت شخص رهبري است
ايشان در ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاه هاي شيراز در 14/2/1387 گفتند: شما مي گوئيد که ما شعار عدالت مي دهيم؛ دانشجو را مي گيرند اما آن کسي را که به عدالت صدمه زده، نميگيرند. قوه قضاييه چنين، يا دستگاه مسئول چنان، خوب اينجا شما بايد زرنگي کنيد، يک لحظه از درخواست و مطالبه عدالت، کوتاهي نکنيد، اين شان شماست.شان جوان و دانشجو و مومن، همين است که عدالت را بخواهد. پشتوانه اين فکر هم با همه وجود خودم هستم و امروز بحمدالله نظام هست.
* بينش سياسي
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار دانشجويان نمونه و ممتاز دانشگاه ها در 7/9/1381 با اشاره به ضرورت پرهيز از تحجر سياسي و وارد شدن به حيطه تحزب فرمودند:برداشت و توقع بنده و نظام اسلامي از جماعت دانشجو اين است که فکر مي کنيم دانشجو يک روشنفکر تمام عيار مسلمان است؛ متدين است. در سطح دنيا جرياناتي وجود دارند، بعضيشان در ايران شعبه هم دارند که دانشجو را نه روشنفکر مي پسندند نه مسلمان. روشنفکر نمي پسندند زيرا او را دچار تعصب ها و تحزب هاي حزبي و سياسي و وارداتي مي کنند ما وقتي مي گوييم تحجر، فورا ذهنمان مي رود به تحجر مذهبي؛ بله آن هم يک نوع تحجر است، اما تحجر فقط تحجر مذهبي نيست، بلکه خطرناک تر از آن، تحجر سياسي است؛ تحجرهاي ناشي از شکل بندي تحزب و سازمان هاي سياسي است که اصلا امکان فکر کردن به کسي نمي دهند. اگر ده دليل قانع کننده براي حقانيت يک موضع ذکر کنيم، قبول مي کند، اما در عمل طور ديگري نشان مي دهد چرا؟ چون حزب، آن تشکيلات سياسي بالاي سر- مثل پدرخوانده مافيا- از او اينگونه خواسته است. اين را انسان متاسفانه در برخي از گوشه کنارهاي حتي محيط دانشگاهي مي بيند. پس، آن مجموعه اي که دچار چنين تحجري باشد، ديگر روشنفکر نيست؛ چون روشنفکري لازمه اش حق طلبي، چشم باز و تکيه به منطق و استدلال است.
*دشمن را جبهه اي به هم پيوسته عليه انقلاب اسلامي ببينيد
ايشان در ديدار دانشجويان نخبه و فعالان تشکلهاي سياسي و فرهنگي دانشگاهها در 17/7/1386 فرمودند: اولين توصيه اي که من به مجموعه تشکل هاي دانشجويي که در زمينه هاي مسائل دانشجويي و کشور و انقلاب و همه چيز فکر ميکنند، دارم، اين است: شما وقتي نگاه ميکنيد به جبهه معارض، يعني استکبار، جبهه ظلم، جبهه سرمايه داري کلان بين المللي،کارتلها، تراستها و ... به چشم يک جبهه به آنها نگاه کنيد. يک جبهه به هم پيوستهاي وجود دارد در مقابله با انقلاب اسلامي که يک انقلاب معنوي و ديني و فرهنگي و اعتقادي است. وقتي به چشم يک جبهه به هم پيوسته به اينها نگاه کرديد، خيلي از کارهاي اينها معناي واقعي خودش را نشان ميدهد. اين مساله وظيفه دانشجو يا تشکلهاي دانشجويي را مشخص ميکند.
امام المسلمين با اشاره به مسئوليت سنگين شناخت و تاثير گذاري در محيط سياسي در کنار تحصيل، در ديدار دانشجويان نمونه و نمايندگان تشکل هاي مختلف دانشجويي (25/7/1385) گفتند: مسئوليت شما سنگين است؛ هم بايد درس را بخوانيد، هم محيط سياسي تان را بشناسيد، هم روي محيط سياسي اثر بگذاريد و هم خودتان را از لحاظ فکري و روحي آماده کنيد براي فردايي که بلاشک وزن اين نظام متکي به معنويت، يعني نظام جمهوري اسلامي در معادلات جهاني بين المللي، ده برابر امروز خواهد شد. مطمئن باشيد که ما چنين روزي را در پيش داريم و شما جوان هاي امروز، آن روز را خواهيد ديد. علي القاعده آن روز ماهها نيستيم؛ اما شماها هستيد و خواهيد ديد آن روزي را که وزن و ثقل اهميت جمهوري اسلامي در معادلات جهاني، چه از لحاظ سياسي،چه از لحاظ علمي و چه از لحاظ بيان افکار سازنده ده برابر امروز است. بايد خودتان را انشاالله براي آن روز آماده کنيد.
* اين جا اين حرف حق را نبايد زد!
رهبر معظم ا نقلاب اسلامي در ديدار دانشجويان بسيجي با ايشان در 31/2/1386 فرودند: مگر مجموعه بسيجي- آن هم بسيجي انقلاب و دانشجويان انقلاب- مي تواند نسبت به مسائل سياسي کشور بي تفاوت يا بدون موضع و نظر باشد؟! مگر چنين چيزي ممکن است؟! من شما دانشجوهاي بسيجي را توصيه مي کنم به اينکه محافظه کار نشويد و همواره دانشجو و بسيجي- به همان معناي مثبت و پرخون و پرتپش- باقي بمانيد البته دنباله اينکه ميگوئيم محافظه کار نشويد اين است که هوشيار هم باشيد... در جنگ فرهنگي، در جنگ سياسي، در جنگ امنيتي، تحرک دشمن را درست نميتوان ديد، گاهي اوقات،دشمن کار را به گونه اي ترتيب مي دهد که حرف حقي، از زبان يک نفر صادر بشود! دشمن،ناحق و باطل است، پس چرا مي خواهد اين حرف حق از زبان آن شخص، صادر بشود؟ چون مي خواهد پازل خودش را کامل کند. اين پازل از 100 يا 200 قطعه تشکيل شده. يک قطعه اش هم همين حرف حقي است که آن شخص بايد بزند تا اين پازل را کامل کند! اينجا اين حرف حق را نبايد زد. پازل دشمن را نبايد کامل کرد. در اين حد هوشياري لازم است بله وارد سياست بشويد و فکر سياسي کنيد؛ اما بسيار هوشيار. دشمن نبايد بتواند از هيچ حرکت و اظهار و موضع گيري شما استفاده کند. اين، اصل اول و يک خط قرمز است.
*حقايق را وراي جناح بنديها تحليل کنيد
ايشان در ادامه بيانيات خود در همان ديدار گفتند: حقايق را از وراي جناح بندي هاي سياسي نگاه کنيد و ببينيد؛ از بالا نگاه کنيد و جبهه را ببينيد در يک جبهه گسترده اي که ممکن است طول آن 100 کيلومتر باشد، واحدهاي گوناگوني هستند؛ يک نفر در يک واحد، فقط خودش را مي بيند اما آن کسي که با هلي کوپتر از بالا عبور مي کند، آرايش جنگي مجموعه اين واحد را مي بيند. از بالا اوضاع کشور را نگاه کنيد؛ آن وقت جاي خودتان را درست پيدا مي کنيد که کجا بايد باشيد، چه کار بايد بکنيد، به چه چيز بايد حساسيت نشان بدهيد، به چه چيز بايد حساسيت نشان ندهيد.
"انتهاي پيام"/پ3