به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،۱۲۵۰ شمسی مصادف با ۱۸۷۲ میلادی در زمان ناصرالدین شاه ایران درگیر قحطی بزرگی میشود. شرایط جوی، شرایط بین المللی، مدیریت نادرست منابع و تنزیل ارزش پول ایران را از جمله دلایل این قحطی برشمردهاند. از میزان مرگ و میر و تلفات آن چیزهایی شبیه افسانه هم حتی نقل شده است. به نصف تقلیل یافتن جمعیت برخی از شهرها از آن جمله است.
متون زیادی درباره این دوران هست. یکی از این متون که توسط ونسا مارتین به نگارش درآمده، از این دوران چنین یاد میکند:
«موقعیت مالی در این دوره با وقوع قحطی، وبا و هجوم ملخ وخیمتر شد. در ۱۸۷۱ قحطی در جنوب ایران مشکلات هولناکی به بار آورد. تقریبا تمام بهار باران نبارید، محصول بسیار بد بود، نان نبود و کشت تریاک هم کاملا بیحاصل بود. بازارها بسته بود ومردم در گروههای بزرگ تلف می شدند. در نتیجه دزدی که به نوبهی خود شکلی از شورش در چنین موقعیتی بود هم در داخل و هم در خارج شیراز تقریبا رویدادی روزمره شده بود. مردان مستاصل ایل گلههای گوسفند و گاو یا حیوانات بارکش را رها می کردند. جمعیت از پای درآمده و بسیار ناتوان بود. با این همه هیچ مورد جدی از اعتراض وجود نداشت. »
(ونسا مارتین، دوران قاجار، چانه زنی، اعتراض و دولت در ایران قرن نوزدهم، ۱۳۸۹، نشر کتاب آمه، ص ۹۹ )
هرچند که جرقههایی کوتاه و زودگذر همیشه وجود داشته و حتی این جرقهها در برخی از زمانها آثار مخربی نیز بر توسعه و آبادانی کشور گذاشته است.