به گزارش
سرويس بين الملل باشگاه
خبرنگاران به نقل از "گلوبال ريسرچ"؛ پايگاه اينترنتي گلوبال ريسرچ، در مقاله اي تحت عنوان "نگاه کردن به سوريه، يادآوري نيکاراگوئه" به بررسي مقايسه اي موضع سلطه گرانه واشنگتن در قبال انقلاب مردم نيکاراگوئه در سال 1979 و موضع آن در خصوص دولت بشار اسد و تروريست هاي سوريه پرداخته و عنوان کرده؛ همانطور که آمريکا در آن مقطع از قرباني کردن مردم نيکاراگوئه در جهت حفظ حاکم ديکتاتور اين کشور و منافع خود هيچ ابائي نداشت، اکنون هم حاضر است هزاران نفر را در سوريه به دست تروريست ها قرباني کند تا دولت بشار اسد را سرنگون کرده و به اهداف سلطه طلبانه خود در خاورميانه دست يابد.
گلوبال ريسرچ، با اشاره به بمبگذاري در ساختمان امنيت ملي سوريه که منجر به کشته شدن چندتن از مقامات اين کشور شد، گفته است؛ اين بمبگذاري با استقبال "لئون پانتا" وزير دفاع آمريکا روبرو شد و او از اين بمبگذاري به عنوان "جريان واقعي" براي اپوزيسيون تحت حمايت غرب نام برد.
نيويورک تايمز يک روز پس از اين انفجار، در مقاله صفحه اول خود با اغراق در مورد مهارت هاي بمب سازان اپوزيسيون سخن گفت. کاخ سفيد و وزارت خارجه نيز به شيوه اي مشابه به تائيد اين بمبگذاري پرداختند.
اين گزارش مي افزايد؛ غيرممکن است که چنين احساسات مشابهي را از طرف واشنگتن و سياستگذاران نيويورک و رسانه هاي وابسته آنها، در مورد جنبش هاي انقلابي حقيقي ببينيم و بشنويم.
19 ژوئیه (يک روز پس از انفجار مقر امنيت ملي سوريه) سي و سومين سالگرد پيروزي انقلاب نيکاراگوئه به رهبري جبهه ملي آزادي بخش ساندينيستا نيکاراگوئه (FSI_N) بود.
آن زمان نه در کنگره و نه در رسانه هاي سرمايه داري هيچ تمجيدي از جبهه آزادي بخش ساندينيستا نشد. دولت کارتر تلاش گسترده اي کرد تا مانع قدرت گرفتن اين جبهه در برابر رژيم فاسد و ستمگر آناستازيو سوموزا که 40 سال بر نيکاراگوئه حکومت مي کرد، بشود.
فقط اين روحيه جنگندگي، فداکاري و سازمان يافتگي ساندينيستا بود که به ديکتاتوري سوموزا پايان داد.
پيروزي هاي تاريخي مبارزان ساندينيستا در برابر گارد ملي سوموزا که توسط آمريکا ايجاد و مسلح مي شد، هرگز مورد تمجيد رسانه هاي جريان اصلي (وابسته) آمريکا قرار نگرفت.
هيچ مقاله اي در مورد اينکه مبارزان جوان جبهه آزادي بخش ساندينيستا در حاليکه از کمک خارجي اندکي برخوردار بودند، چگونه توانستند مهارت هاي خود را به ان درجه برسانند که گارد مسلح ديکتاتور را شکست دهند.
برعکس، باوجود آنکه در حلقه هاي طبقه حاکم آمريکا اختلافات تاکتيکي وجود داشت، آنها بر سر يک هدف با هم متفق القول بودند و آن: از بين بردن انقلاب ساندينيستا بود.
روز دهم ژوئیه سال 1979، نيويورک تايمز نقش آمريکا را "صاحب اختيار نهايي سرنوشت سياسي نيکاراگوئه" نشان داد.
اين مقاله تا جايي پيش رفت که گفت؛ دولت کارتر نشان داده است که استعفاي ژنرال سوموزا فقط وقتي رسميت خواهد داشت که آمريکا از ترکيب و برنامه سياسي رژيم جانشين، رضايت داشتهب اشد.
آمريکا سوموزا را متقاعد کرده بود که استعفاي خود را تا وقتي که آمريکا عناصر راديکال اپوزيسيون را خنثي و بي اثر کند، به تعويق اندازد.
تا ماه ژوئیه سال 1979، شمار تلفات نيکاراگوئه نزديک به 50 هزار نفر بود. آن هم در کشوري که 2.5 نفر جمعيت داشت.
بيشتر کشور تخريب شد، اما دولت کارتر با طولاني کردن جنگ و افزودن به تعداد تلفات و تخريب ها در راه دستيابي به هدف خود، يعني نابودي مداوم آمريکاي مرکزي، هيچ مشکلي نداشت.
وقتي دولت جديد نيکاراگوئه از تسليم در برابر واشنگتن سرباز زد، مردم اين کشور در معرض يک دهه تنبيه هاي مرگ بار آمريکا قرار گرفتند. آمريکا اجازه داد سوموزا که پناهندگي اش در واشنگتن پذيرفته شده بود، ثروت کشور را با خود ببرد.
تحريم هاي اقتصادي سخت بر نيکاراگوئه، يکي از فقيرترين کشورهاي آمريکايي تحميل شد. نيروي دريايي آمريکا بندر اصلي اين کشور را مين گذاري کرد و در سال 1985، تحريم کلي نيکاراگوئه به اجرا درآمد.
سيا يک گروه شبه نظامي ضد انقلابي موسوم به کونتراس را ايجاد، تجهيز و تامين مالي کرد.
بيش از 50 هزار نفر در جنگي که به راه افتاد، جان باختند. تاکتيک هاي کونتراس قتل، تجاوز، شکنجه و تخريب بود. آنها پزشکان، پرستاران و معلمان را مي کشتند. درمانگاه ها، مدارس و تعاوني ها را به آتش کشيدند. سران آدمکش آنها مورد استقبال و پذيرايي اعضاي کنگره و روساي جمهور قرار مي گرفتند.
گلوبال ريسرچ پس از اشاره به ماجراي نيکاراگوئه به مسئله سوريه پرداخته و مي گويد؛ امروز سيا، بسياري از عمليات هاي "ارتش آزاد سوريه" و تجهيز آنها را هماهنگ کرده و تعيين مي کند کدام نيروها بايد سلاح دريافت کنند.
سرويس اطلاعاتي آمريکا و همتايان آنها در کشورهاي انگليس و فرانسه، به همراه اسرائيل بدون شک کارهاي بيشتري انجام مي دهند.
آمريکا و متحدانش با شوراي ملي سوريه، گروهي که عمدتا از تبعيدي هاي ناشناس تشکيل شده، به عنوان "دولت قانوني در انتظار" رفتار مي کنند.
سران آمريکا دقيقا به همان دليلي که آنها با انقلاب ساندينيستا مخالف بودند و از کونتراس در نيکاراگوئه حمايت مي کردند، امروز صددرصد پشت آشوبهاي گروه هاي مسلح شوراي ملي سوريه و ارتش سوريه آزاد، قرار دارند.
آنها مطمئن هستند که پيروزي اپوزيسيون سوريه، پيروزي آنها و يک گام ديگر به سوي سلطه آمريکا بر خاورميانه خواهد بود..