در واقع "Skeuomorphic Design” عنوانی است که به طراحی کلی رابط کاربری در iOS و OS X گفته میشود. برای اطلاعات بیشتر در مورد این نوع طراحی میتوانید به ویکیپدیا مراجعه کنید، اما به طور خلاصه این نوع طراحی وقتی به کار میرود که طراح بخواهد چیز بیکیفیت یا ارزانی را شبیه به چیزی باکیفیت و قیمتی جلوه دهد. (مثل پلاستیکی که شبیه به فلز به نظر می رسد.) این نام را به این دلیل برای طراحی دیجیتالی اپل در نظر گرفتهاند که همه چیز در رابط کاربری اپل طوری طراحی شده که تداعی کننده اجسام فیزیکی واقعی باشد؛ به طور مثال مچاله شدن یادداشت هنگام حذف آن یا اسکرول کردن روی لیست آهنگها درست مانند یک صفحه کاغذ شاید امروزه در بسیاری گوشیها دیده شود اما در ابتدا در سال ۲۰۰۷ روی اولین نسخه آیفون و در دستان استیو جابز تعجب و تحسین همگان را برانگیخت.
مایکروسافت اما در سیستم عامل موبایلی قدیمی خود با نام Windows Mobile در طول چندین نسل از همان رابط کاربری دوران PDA ها با تغییرات اندک تا نسخه ۶٫۵ استفاده کرد که اصلاً زیبا نبود و کار با انگشت با آن تقریباً غیر ممکن بود.
اما ویندوز فون ۷ انقلابی در طراحی رابط کاربری مایکروسافت ایجاد کرد و رابط کاربری مترو یک رابط کاربری متفاوت را به جهانیان ارائه کرد. (هرچند پیش از این نشانههایی از مترو را در نسخه مدیا سنتر ویندوز XP و یا اپلیکیشن Zune دیده بودیم).
مایکروسافت درباره طراحی مترو میگوید:
«مترو زبان طراحی ماست. ما آن را مترو مینامیم چون مدرن و ساده است، سریع و پویاست، درباره محتوا و تایپوگرافی است و کاملاً اصیل و قابل اطمینان است.»
اپل در طراحی اسکیئومورفی زیادهروی کرده است
در اینجا قصد داریم چند نمونه از زیادهرویهای اپل در طراحی اسکیئومورفی اپلیکیشنهای مختلف در سیستم عاملهایش را عنوان کنیم که به جای این که هدف اولیه یعنی راحتی کاربری را باعث شود، تعامل کاربر را دشوارتر کرده است:
- در اپلیکیشن پادکست اخیر برای iOS که در ماه ژوئن معرفی شد با یک محیط شبیه دستگاههای قدیمی Reel to Reel مواجهیم. شاید در نگاه اول اپل ابتکار جالبی را به کار برده است اما فکر می کنید چند درصد کاربران iOS که اکثراً زیر ۳۰ سال سن دارند با فناوری قدیمی reel to reel آشنایی داشته باشند؟
گمان نمی کنم تاکنون با یکی از این دستگاهها کار کرده باشید.
- اپلیکیشن جدید iPhoto برای آیپد دارای قلم موهای بزرگی برای کم کردن قرمزی چشم و یا اشباع کردن رنگهاست طوری که انگار در دنیای واقعی برای این کارها از قلم مو استفاده میکنیم.
- در اپلیکیشنهای iBooks و Newsstand با یک قفسه قدیمی چوبی کتاب مواجهیم که کتابها به صورت غیر طبیعی عمودی ایستاده اند.
شاید برخی نکات طراحی برای راحتی بیشتر کاربر باشند اما در این صورت عنوان اسکیئومورفی دیگر چندان برای طراحی اپل صادق نخواهد بود. یک مثال دیگر استفاده از یک پوشش چرمی شکل برای اپلیکیشن Find My Friends است که تداعیکننده هیچ وسیلهای در دنیای واقعی نیست و این خود از عدم جامعیت این نوع طراحی برای اپلیکیشنهای موبایلی و به طور کلی رابط کاربری یک سیستم عامل خبر میدهد.
یک مشکل بزرگ در طراحی اپلیکیشنهای اپل این است که محیط کاربری در اپلیکیشنهای مختلف با اینکه در نگاه اول شبیه به هم به نظر میرسد اما یک طرح جامع به طور مثال برای قرار دادن دکمهها وجود ندارد به طوری که ممکن است در یک اپلیکیشن دکمه Back در پایین صفحه (مانند مرورگر سافاری) و در یک اپلیکیشن در بالای صفحه (مانند گالری) قرار داشته باشد.
به طور کل طراحی اسکیئومورفی اپل اخیراً کمی خودسرانه و در نتیجه متناقض به نظر میرسد.
طراحی سختافزار اپل با اسکیئومورفی در تناقض است
یکی از مواردی که به نظر من همیشه باید در طراحی در نظر گرفته شود هماهنگی نرمافزار و سختافزار است. انتظار از اپل این است که در این مورد بهترین باشد، چرا که تنها شرکتی است که در آن واحد سختافزار، نرمافزار و سرویسها را فراهم می کند و این امکان را دارد که این سه مورد را به بهترین نحو با یکدیگر هماهنگ کند.
خوب است بدانید طراحی سختافزار اپل نیز از یک سبک طراحی به نام Bauhaus نشأت میگیرد؛ در این نوع طراحی سعی دارد عملکرد را با مینیمالیسم ترکیب کند و از طراحیهای بیمورد ظاهری پرهیز کند. بدین ترتیب تک تک عناصر در طراحی باید برای یک دلیل خاص و انجام یک عملکرد ظاهر شود.
با توضیحات مختصری که در مورد اسکیئومورفی دادم حتماً میدانید که طراحیهای بعضاً بی مورد ظاهری یکی از اصول اصلی است و در نتیجه می توان نتیجه گرفت که طراحی سختافزار و نرمافزار اپل با یکدیگر در تناقض هستند.
مایکروسافت خوش سلیقه تر از اپل عمل میکند
در یک مستند تلویزیونی مشهور در سال ۱۹۹۶ میلادی با نام Triumph of the Nerds: The Rise of Accidental Empires استیو جابز یک جمله تاریخی را به زبان میآورد:
«تنها مشکل مایکروسافت این است که آنها هیچ سلیقهای ندارند.»
او ادامه داد: «منظورم این است که اصلاً سلیقهای ندارند.” همان طور که در ادامه استیو جایز توضیح میدهد منظور او از این جمله این بود که مایکروسافت در طراحیهایش کاملاً سرد و بیروح عمل کرده و هیچ نشانهای از خلاقیت در طراحیهای این شرکت به چشم نمیخورد. به طور مثال اپل فونتهای درشت و با فاصله را با اقتباس از کتابها و مجلات واقعی در سیستم عاملهایش قرار داده است.