۲)گاهی امر و نهی، فضا را برای دیگران حفظ می کند. چنان که فریاد اذان مستحب است، گرچه شنونده ای نباشد؛ ایستادن به هنگام قرمز شدن چراغ راهنمایی لازم است، گرچه ماشینی نباشد. زیرا حفظ قانون و فضای احترام به قانون لازم است.
۳)گاهی امر و نهی ما، گناهکاران را از گناه باز نمی دارد؛ ولی گفتن های پی در پی، لذت گناه را در کام او تلخ می کند و لااقل با خیال راحت گناه نمی کند.
۴)برای حفظ آزادی باید امر و نهی کرد؛ زیرا نگفتن، جامعه را به محیط خفقان و ترس و سکوت تبدیل می کند.
۵)امر و نهی برای خود انسان مقام آفرین است، گرچه دیگران گوش ندهند. قرآن می فرماید: « و من احسن قولاً ممّن دعا الی الله »
۶)امر به معروف و نهی از منکر، اگر در دیگران اثر نکند؛ لااقل برای خود ما یک نوع قرب به خداوند، تلقین و تمرین شجاعت و جلوه ی سوز و تعهد است.
۷)گاهی امر و نهی ما امروز اثر نمی کند، اما روزی که خلافکار در بن بست قرار گرفت و وجدانش بیدار شد، می فهمد که شما حق گفته اید. بنابراین اگر امروز اثر نکند، روزگاری اثر خواهد کرد.
۸)امر و نهی، وجدان انسان را آرام می کند، انسان با خود می گوید که من به وظیفه ام عمل کردم. این آرامش وجدان با ارزش است، گرچه دیگران گوش ندهند.
۹)امر به معروف و نهی از منکر، سیره ی انبیاست، گرچه دیگران گوش ندهند. قرآن می فرماید: « و اذا ذکّروا لا یذکرون » و یا بار ها می فرماید: مردم سخنان و ارشاد های پیامبران را گوش نمی دهند و از آن ها روی بر می گردانند. بنابراین ما نباید توقع داشته باشیم که همه به سخنان ما گوش بدهند.
۱۰)امر به معروف، اتمام حجت برای خلافکار است تا در قیامت نگوید کسی به من نگفت، علاوه بر آنکه عذری برای گوینده است تا به او نگویند چرا نگفتی؟
۱۱)هنگام قهر الهی، آمرین به معروف نجات خواهند یافت.