"در ماجراي ضربت خوردن و به شهادت رسيدن امام علي(ع) ما بايد درس «گوش به فرمان بودن» امام خود را آموخته و همواره در رکاب ايشان باشيم."

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، حجت الاسلام سید مهدی حائری زاده از اساتید و کارشناسان حوزه علمیه معتفد است باید در ماجرای ضربت خوردن و به شهادت رسیدن امام علی(ع) ما باید درسِ «گوش به فرمان بودن» امام خود را بیاموزیم. مشروح گفتگو با ایشان درباره ویژگی های زندگی و شهادت امام مظلوم شیعیان به شرح زیر است:

لطفا راجع به سالهاي حکومت و ساليان پاياني امامت اميرالمؤمنين علي(ع) توضیحاتی بفرماييد

اميرالمومنين(ع)، بعد از وفات پيامبراکرم(ص) به مدت 25 سال با ماجراي غصب خلافت مواجه شدند. غصب خلافت، بر خلاف تمامي پيمانهايي بود که پيامبر اکرم(ص) در روزهاي آخر زندگي مبارکشان و در حج آخر خود با مردم بسته بودند. در نهايت مردم ساده دل آن زمان، پس از 25 سال شکستن عهد به اشتباه خود پي برده و با امام علي(ع) عهد بستند. ايشان به مدت چهار سال و 9 ماه حکومت کردند.

يکي از ويژگي هاي بارز اين حکومت، الهي بودن آن به واسطه اجراي عدالت و انجام بي کم و کاست حدود الهي و دستورات باري تعالي، دشمن ساز بودن اين حکومت و تحريک عده اي بود که تا قبل از آن به ناحق دستاوردهاي مادي زيادي داشته و دينارهاي زيادي اندوخته بودند.

*آيا مي توان دشمنان حضرت(ع) را در گروههاي مختلفي قرار داد و دسته بندي کرد؟

بله. در حقيقت، دشمنان اصلي امام علي(ع) در سه دسته کلي قرار داشتند:

گروه اول به سرکردگي دو دشن بزرگ يعني معاويه و عمروعاص بودند. اين دو در زمان خلافت اميرالمؤنين(ع) به کرّات بر روي منبرهاي مختلف ايشان را لعن نموده و به مردم مشتي دروغ در مورد شخصيت والاي امام(ع) تحويل مي دادند، به طوري که پس از ضربت خوردن و به شهادت رسيدن حضرت(ع)، عده زيادي در شک بودند که آيا علي(ع) واقعاً در طول عمر با برکت خود به اقامه نماز هم مي پرداخته است يا خير؟! به تعبير امروزي، کار عمده اين گروه در حقيقت «ترور شخصيتي» شخصيت والا و بي نظير امام علي(ع) بوده است.

گروه دوم اصحاب جمل به رهبري طلحه و زبير و عده اي از اصحاب ديگر بوده است. اينها کساني بودند که قبل از خلافت اميرمؤمنان(ع) داراي سهم زيادي از بيت المال بوده و اکنون سهم شان يا قطع شده و يا به کمتر از نصف کاهش يافته است. اينها از حکومت جديد خواهان زر و زيور و تاج و مقام هستند که در مقابل چشمان حضرت(ع) و در دنياي عالي ايشان اين زر و زيورها به اندازه دانه خردلي ارزش ندارد.

و گروه سوم همان خوارج اند که در ابتدا از مريدان سرسخت حضرت(ع) بوده اند و در انتها جزء دشمنان قسم خورده ايشان مي شوند. ابن ملجم(لعنت الله) در اين دسته قرار دارد که سرانجام همين وجود شوم باعث ضربت خوردن و به شهادت رسيدن امام علي(ع) مي شود.

در مورد کيفيت و چگونگي ضربت خوردن امام علي (ع) توضيحاتی به خوانندگان ارائه بفرمایید

عبدالرحمن بن ملجم مرادي، از گروه خوارج و از آن سه نفري بود كه در مكه معظمه با هم پيمان بسته و هم سوگند شدند، كه سه شخصيت مؤثر در جامعه اسلامي، يعني امام علي بن ابي طالب(ع)، معاويه بن ابي سفيان و عمرو بن عاص را در يك شب و همزمان ترور كرده و آنها را به قتل رسانند.

هر كدام به سوي شهرهاي محل مأموريت خويش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادي به سوي كوفه رفت و در بيستم شعبان سال 40 قمري وارد اين شهر بزرگ شد.

وي به همراهي شبيب بن بجره اشجعي، كه از همفكران وي بود و هر دوي آنها از سوي «قطام بنت علقمه» تحريك و تحريص شده بودند، در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان سال 40 قمري در مسجد اعظم كوفه كمين كرده و منتظر ورود اميرمؤمنان علي بن ابي طالب(ع) شدند. هم چنين قطام، شخصي به نام «وردان بن مجالد» را كه از افراد طايفه اش بود، به ياري آن دو نفر فرستاد.

أشعث بن قيس كندي كه از ناراضيان سپاه امام علي(ع) و از منافقان واقعي آن دوران بود، آنان را راهنمايي، پشتيباني و تقويت روحي مي نمود.

حضرت علي(ع) در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان، مهمان دخترش ام كلثوم(س) بود و در آن شب حالت عجيبي داشت و دخترش را به شگفتي درآورد.

روايت شده كه آن حضرت در آن شب بيدار بود و بسيار از اتاق بيرون مي رفت و به آسمان نظر مي كرد و مي فرمود: «به خدا سوگند، دروغ نمي گويم و به من دروغ گفته نشده است؛ اين است آن شبي كه به من وعده شهادت داده اند.»

به هر روي، آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسجد اعظم كوفه شد و خفته گان را براي اداي نماز بيدار كرد. از جمله، خود عبدالرحمن بن ملجم مرادي را كه به رو خوابيده بود، بيدار و خواندن نماز را به وي گوش زد كرد.

هنگامي كه آن حضرت وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گرديد و سر از سجده اول برداشت، نخست شبيث بن بجره با شمشير برّان بر وي هجوم آورد، وليكن شمشيرش به طاق محراب اصابت كرد و پس از او، عبدالرحمن بن ملجم مرادي فريادي برداشت: «الله الحكم يا علي، لا لك و لا لأصحابك» و شمشير خويش را بر فرق نازنين حضرت علي(ع) فرود آورد و سر مباركش را تا به محل سجده گاهش شكافت.

حضرت علي(ع) در محراب مسجد، افتاد و در همان هنگام فرمود: «بسم الله و بالله و علي ملّه رسول الله، فزت و ربّ الكعبه؛ سوگند به خداي كعبه، رستگار شدم.»

نمازگزاران مسجد كوفه، برخي در پي شبيب و ابن ملجم رفته تا آن ها را بيابند و برخي در اطراف حضرت علي(ع) گرد آمده و به سر و صورت خود مي زدند و براي آن حضرت گريه مي نمودند.

حضرت علي(ع)، در حالي كه خون از سر و صورت شريفش جاري بود، فرمود: «هذا ما وعدنا الله و رسوله؛ اين همان وعده اي است كه خداوند متعال و رسول گرامي اشت به من داده اند.»

حضرت علي(ع) كه توان ادامه نماز جماعت را نداشت، به فرزندش امام حسن مجتبي(ع) فرمود كه نماز جماعت را ادامه دهد و خود آن حضرت، نمازش را نشسته تمام كرد.

روايت شد، كه در هنگام ضربت زدن عبدالرحمن بن ملجم بر سر مطهر حضرت علي(ع)، زمين به لرزه در آمد و درياها مواج و آسمانها متزلزل شدند و درهاي مسجد به هم خوردند و خروش از فرشتگان آسمانها بلند شد و باد سياهي وزيد، به طوري كه جهان را تيره و تاريك ساخت و جبرئيل امين در ميان آسمان و زمين ندا داد و همگان ندايش را شنيدند.

 وي مي گفت: «تهدمت و الله اركان الهدي، و انطمست أعلام التّقي، و انفصمت العروه الوثقي، قُتل ابن عمّ المصطفي، قُتل الوصيّ المجتبي، قُتل عليّ المرتضي، قَتَله أشقي الْأشقياء؛ سوگند به خدا كه اركان هدايت درهم شكست و ستاره هاي دانش نبوت تاريك و نشانه هاي پرهيزكاري بر طرف گرديد و عروه الوثقي الهي گسيخته شد. زيرا پسر عموي رسول خدا(ص) شهيد شد، سيد الاوصيا و علي مرتضي به شهادت رسيد. وي را سياه بخت ترين اشقياء، ( يعني ابن ملجم مرادي)به شهادت رسانيد.»

بدين گونه پيشوايي شايسته، امامي عادل، خليفه اي حق جو، حاكمي دلسوز و يتيم نواز، كاملترين انسان برگزيده خدا و جانشين بر حق محمد مصطفي(ص)، به دست شقي ترين و تيره بخت ترين انسان روي زمين، يعني ابن ملجم مرادي ملعون، از پاي درآمد و به سوي ابديت و لقاء الله و هم نشيني با پيامبران الهي و رسول خدا(ص) رهسپار گرديد و امت را از وجود شريف خويش محروم نمود.

عبارت «فزت و رب الکعبه» در هنگام ضربت خوردن امام (ع) به چه مسئله اي اشاره دارد؟

اين عبارت نشانگر عبد خالص بودن و برقراري عدالت از طرف حضرت علي(ع) و سعي در برخورداري ايشان از همه خوبي هاي و درستي هاي عالم است. امام علي(ع) در خطبه اي خطاب به مردم فرمودند « به خدا قسم هم من از شما خسته شده ام و هم شما از من.» حضرت علي(ع) با شهادت خود از دنياي فاني خلاص شده و به آغوش پروزدگار متعال شتافتند.

کلمه «کعبه» در اين عبارت به چه چيزي اشاره دارد، چرا ايشان به پروردگار کعبه قسم مي خورند، آيا منظور از کعبه همان کعبه ظاهري مي باشد؟

کعبه بر دو نوع است. يکي همان خانه اي که در شهر مکه وجود دارد که همان کعبه ظاهري است و ديگري کعبه باطني که همان ائمه مصومين عليهم السلام مي باشند. در حديثي از حضرت زهرا(س) آمده است: «مَثَل امام، مثل کعبه است. مردم بايد دور و گرداگرد ايشان طواف کنند و آنها دور مردم طواف نمي کنند.»

در حديث ديگري آمده است که «امام الحج، لقاء الامام». يعني تماميت حج به خدمت رسيدن امام است.

در ماجراي ضربت خوردن و به شهادت رسيدن امام علي(ع) ما بايد درس «گوش به فرمان بودن» امام خود را آموخته و همواره در رکاب ايشان باشيم.

نکته قابل ذکر ديگري که مطرح کردنش خالي از لطف نيست، اين نکته است که امام علي (ع) در خانه کعبه متولد شده اند. جايگاه تولد ايشان و شکافي که بر روي کعبه ظاهري است همواره به ما يادآوري مي کند که ولايت علي (ع) و ساير ائمه عليهم السلام يکي از ارکان واجب و بسيار مهم بندگي خدا و مسلماني است. اين شکاف گويا پلي است براي تلفيق و در هم آميختگي کعبه ظاهري و کعبه باطني.

* فاطمه حقيقت گو
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار