به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، مهاجرت از روستا به شهر فرایندی است گریزناپذیر که با آهنگی متفاوت در تمام
کشورهای جهان تجربه شده است و مخالفت با این پدیده عموماً در مقاطعی از
تحقق این فرایند که آهنگ رشد مهاجرت شتابان می شود، تقریباً در همه جا به
گونه ای یکسان دیده شده است.
ایران نیز در این ماجرا مستثنی نیست و
طی دهه های آتی روند مهاجرت به منطقه شهری تهران همچنان تداوم داشته است
با این وجود اقدام عملی مناسب در خصوص تخصیص امکانات به روزستا ها و
شهرستان های محروم، هیچگاه صورت نگرفته تا روند این مهاجرت ها کنترل شود.
در
عوض دولت دهم با آغاز به کار به جای تخصصیص امکانات به مناطق محروم و
فراهم کرد شرایط مناسب برای کشاورزان ، دامداران و باغداران، طرح تمرکز
زدایی از تهران را کلید زد.
طرحی که در همان ابتدای کار علاوه بر موافقین مخالفین سرسختی داشت که آن را غیر عملی می دانستند.
طرح
خروج کارمندان دولت از تهران و تمرکز زدایی اما دو سال قبل پس از پيشبيني
زلزله قطعي تهران مطرح شد و در آن روزها که شایعه وقوع زلزله در تهران به
یک باره شدت گرفت،محمود احمدی نژاد تاکيد کرد حدود پنج ميليون نفر بايد از
استان تهران بروند.
رئیس دولت دهم در آن روزها گفت: دولت نيز
«امکانات و تسهيلات لازم» را براي کارمنداني که بخواهند از تهران انتقال
پيدا کنند فراهم خواهد کرد.
افزایش ۲۵ درصدی حقوق ،ارائه تسهيلات
بانکي، مسکن مهر، وام ازدواج، انتقال فرزندان دانشجو، تبديل قرارداد کار به
دائمي از جمله تسهيلات براي متقاضيان خروج از تهران به شمار ميرفت.
در
همین راستا، هيات وزيران مصوبهاي را با عنوان آييننامه اعطاي تسهيلات به
متقاضيان انتقال از تهران به تصويب رساند به طوري كه اولويت اصلي
تمركززدايي از تهران و كاهش جمعيت آن است و قرار بود این طرح در طول يك يا
دو برنامه پنج ساله انجام شود.
در پي مصوبه انتقال از تهران، حدود
۱۰۰ هزار نفر از تهران خارج شدند و طبق مصوبه دولت، دستگاهها موظفند براي
هر ميزان درخواست انتقال كارمندان مجوز صادر كنند.
در پايان شهريور
ماه سال۸۹ بود که معاون پشتيباني و توسعه منابع انساني استانداري تهران
نیز از اقدام ۸ هزار و ۵۹۵ نفر از متقاضيان دستگاههاي دولتي برای خروج از
تهران خبر داد تا اجرای این طرح رسما آغاز شود.
هر چند در ابتدای
امر اعلام شد که برای انتقال کارمندان اجباری در کار نیست اما اجباری کردن
خروج از تهران در بعضی سازمان ها موجی از اعتراض بین کارمندان را در پی
داشت اما با وجود وعده تصحیلات اعلام شده، بسیاری از کارمندان نیز داوطلب
خروج از تهران شدند اما بسیاری از تصحیلات اعلام شده به این کارمندان کوچ
کرده تعلق نگرفت تا موج اعتراضات ادامه دار شود.
در هر حال این طرح
به یکباره رها شد و کارمندان منتقل شده و کارمندانی که در خواست انتقال از
تهران را دارند ، سردر گم باقی بمانند و به این ترتیب به نظر می رسید
دولتی ها از تمرکز زدایی تهران دست کشیده اند و این طرح نیز به سایر پروژه
های نیمه تمام دولت پیوسته ایت.
این در حالی است که خبر ها از گوشه
و کنار حاکی از ان است که دولتی ها قصد دارند این باربا ايجاد شهرك اداري
الكترونيكي در اطراف تهران تمرکز زدایی از پایتخت را به پیش ببرند.
در
اين راستا بنا به اعلام برخي مسوولان شهر آفتاب، شهر جديد پرند و شهر جديد
پرديس به عنوان مناطق نامزد براي تشكيل پايتخت اداري مطرح هستند، اما چون
هنوز مطالعه طرح به پايان نرسيده، محل نهايي براي ايجاد پايتخت اداري مشخص
نشده است.
بی تردید،آنچه مسلم است، تمرکز زدایی از پایتخت تاثیر به
سزایی در کاهش جمعیت مهاجر به این کلانشهر دارد اما برای به ثمر رسیدن این
مهم، برنامه ریزی دقیق و کار کارشناسی لازم است و اجرایی کردن یک طرح و
متوقف کرد یکباره ان و کلید زدن طرح جدید چاره کار نخواهد بود.
هر
چند که برای کنترل جمعیت تهران و سایر کلان شهرها بهترین راه، اشتغال زایی
در شهرها و روستا ها و تخصیص امکانات مورد نیاز به آنهاست و این امر به هیچ
وجهه قابل انکار نیست.