این واقعیتی انکار ناپذیر است که برای بسط و توسعه فعالیت های تجاری ناگزیر باید چشمی هم به دیگر فعالان و کنشگران این حوزه داشت که گاه در قامت همکار رخ می نمایانند و گاه در هیبت رقیب.
فرش دستباف ایران نیز که تا همین چندی پیش شاخص ترین کالای صادراتی غیرنفتی این دیار به شمار می آمد برای بازیابی روزگار خوش گذشته، نیازمند این نگاه جامع و هوشمندانه به اقتضائات دنیای تولید و تجارت و گوشه چشم داشتن به نوع کنشگری دیگر کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده فرش دستباف است.
در دنیای افتان و خیزان کنونی که کشورهای مختلف برای تقویت حضور اقتصادی خود در عرصه تجاری مدام در حال بازتعریف نقش ها بوده و شریک یابی های تجاری گوناگونی را تجربه می کنند، بسنده کردن به شعارهایی مبنی بر اینکه فرش ایرانی بی رقیب است و رهبری بازار فرش دنیا در اختیار کشورمان است، تنها چشم بستن بر تلاش رقباست و ناگزیر عقب ماندن از کاروان تجارت جهانی را در پی خواهد داشت.
ساده انگارانه خواهد بود اگر گمان کنیم که شعار می تواند جایگزین عمل شود و خام اندیشانه خواهد بود اگر رقبا و دیگر کشورهای تولیدکننده و عرضه کننده فرش دستباف را در خواب رخوت و رکود تصور کنیم. و چه خوش گفته است نظامی گنجوی که: "نشاید دید خصم خویش را خرد".
هنر- صنعت فرش دستباف ایران این روزها با کاستی ها و دشواری های متعددی دست و پنجه نرم می کند که بخشی از این مشکلات به درد مشترک کشورهای تولیدکننده این محصول بدل شده است.
فارغ از برخی کاستی ها و مشکلات داخلی، اگر کاهش و کمبود بافنده مسیری سخت را فراروی آینده این هنر- صنعت در کشورمان قرار داده است، اگر وقوع و بروز رکود و بحران اقتصادی در کشورهای اروپایی بخشی از خریداران بالقوه فرش دستباف را از گردونه خرید خارج کرده است، اگر نا آرامی های کشورهای عربی بخش دیگری از مشتریان فرش دستباف را کاهش داده است، اگر پیدایش و تکثیر انواع کفپوش ها و زیراندازهای ماشینی و صنعتی، بازار فرش دستباف را دستخوش تهدید کرده است، اگر تغییر سلایق و نیازهای نسل جدید مصرف کنندگان فرش دستباف دگرگونی در تولیدات را الزامی کرده است، اگر ... این سختی ها و مشکلات منحصر به ایران نبوده و دیگر کشورهای تولیدکننده فرش دستباف نیز از این منظر دچار چالش شده و در معرض آسیب هستند.
حال پرسش این است که آیا متولیان و فعالان حوزه فرش دستباف در ایران در کنار جستن راهکارهای برون رفت از این دشواری ها، نیم نگاهی به عملکرد رقبا در این زمینه داشته اند؟ سنجش و رصد عملکرد و سیاست های کشورهای رقیب تا چه حد در دستور کار سکاندار فرش دستباف ایران قرار دارد؟ و در صورتی که این مهم به انجام رسیده و می رسد، نتایج این بررسی و دستاوردهای عملی آن چگونه در اختیار فعالان و تولیدکنندگان این هنر- صنعت قرار می گیرد؟ آیا متولی این هنر- صنعت به وظیفه خطیر خود آگاه است؟
متاسفانه شنیده ها حاکی از آن است که در این شرایط که کشورهای رقیب با برگزاری نشست های مشترک و ایجاد کنسرسیوم چندجانبه در پی رسیدن به وحدت و چاره اندیشی درباره این دردهای مشترک هستند، ما همچنان به نگاهی کلیشه ای و شعاری دل خوش داشته ایم و سهمی در این بازی برای فرش دستباف ایران مطالبه نکرده ایم.حمید کارگر
کارشناس فرش