به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه 598، عملکرد، رفتار و موضع گیری های آیت الله هاشمی رفسنجانی در چند سال
گذشته، بالاخص در ایام فتنه 88 و پس از آن، به تدریج موجی از اعتراضات
مردمی و نخبگانی را نسبت به وی، اطرافیان و همفکرانش به وجود آورد.
انتقاداتی که موجب عبور جریان انقلاب اسلامی از پارادایم فکری وی در سال 84
شد و در سال 88 به منتهای خود رسید.
تا جایی که با گذشت سه سال از
وقایع سال 88 همچنان شاهد مواجهه بدنه ارزشی نظام با موضع گیری ها و نیز
عدم پاسخگویی ایشان نسبت به عملکرد و جرائم صورت گرفته توسط نزدیکان شان
هستیم.
هاشمی که از همان ابتدای انقلاب بواسطه تبحر در سیاست شهرت
عمومی یافته بود، اکنون تنها راه برون رفت از این غائله را عوض کردن زمین
بازی دانسته و در چند سال اخیر به خوبی توانسته است توجه منتقدینش را به
مسائل دیگر جلب کند. این سیاست البته توسط برخی خواص و بزرگان دینی به خوبی
شناسایی شده و مکرراً نسبت به آن هشدار داده شده.
جدیت
و تکرار این هشدارها نهایتاً موجب واکنش هاشمی رفسنجانی شد و وی گام جدیدی
را برای حفظ زمین بازی ساختگی خود طراحی نمود و آن، طرح گسترده کلیدواژه
"خوارج مقیم قم" به ادبیات قبلی اش که همان «تندروها و افراطیون قم» بود.
کلیدواژه ای که اول بار از لسان همسر وی خطاب به دوستان احمدی نژاد مطرح
شده بود.
هاشمی در این خصوص بیان می دارد: " متحجران، مدل امروزی
خوارج کوفهاند و پیامبر اکرم(ص) جامعه منظم مدینه را ساختند و عروج کردند.
معمولا در چنین شرایط میراث خوار زیادی پیدا میشود در همه انقلابها
اینگونه است."
طرح این مسأله بطور گسترده در سایت شخصی ایشان و همچنین توسط برخی چهره های سیاسی و رسانه های وابسته به وی صورت گرفته است.
در
جدید ترین نمونه، سایت او در یادداشتی به قلم حجت الاسلام عسگری که چندی
پیش نیز به عنوان نامزد لیست صدای ملت در انتخابات شرکت نموده بود، به
پیگیری این پروژه پرداخت. در این یادداشت سفارشی آمده است: "جریان یادشده
امروز رهبری معنوی خود را در قم میداند و سیاسیکارانه به رهبری سیاسی در
پایتخت، التزام ظاهری دارد. در رابطه با دوگانه بودن اینان، همین بس که بنا
به اقتضائات و خواست رهبری معنوی تمرکزیافتهشان در قم، التهاب، تخریب و
توهین بر علیه دیگران از راه تمسک به استبداد عوامی صورت میدهند"
حجت
الاسلام عسگری همچنان می نویسد: " نوع رفتار و شکل موضعگیری حضرات
انقلابینما که خود را صاحب بصیرت دینی دائمی میدانند، ثابتکننده این
مطلب است که آنها حسرت ولایت دوران شاه را در سر میپرورانند و با حقوق
اساسی مردم و نخبگان که در قانون اساسی به آن تصریح شده، بیگانه هستند."
اما
به راستی منظور آقای هاشمی و همپیمانانش کدام طیف و افراد و احیاناً علمای
قم می باشد؟ مگر ایستادگی بزرگان و عالمان دینی ما در چند سال گذشته در
برابر موضع گیری های غلط و سخنان تامل برانگیز آقای هاشمی رفسنجانی چقدر
برای ایشان سنگین تمام شده است که از ادبیات خوارج برای مقابله با طیف
منتقد استفاده می شود؟
نگاهی بر مواضع طیف های سیاسی و دینی مقیم
شهر مقدس قم در برابر تحریف انقلاب اسلامی، به خوبی روشنگر منظور آقای
هاشمی و نزدیکان ایشان است. شکافی ایدئولوژیک که در سال های گذشته میان
مواضع ایشان و گفتمان اصلی امام و رهبری به تبلور عینی رسیده است.
البته
این ادبیات پیش تر نیز توسط روزنامه هایی چون «شرق» و «اعتماد» نیز در
خصوص اصولگرایان استفاده شده بود که این همگویی، خود محل تأمل است.