به گزارش
خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران:
خیلی وقت بود که جویها پذیرای موش های کوچک و بزرگ بودند،هرچند که بارها و بارها برنامه های خاص و طولانی برای از بین بردن این موزیان کوچک و گاها تپل گذاشته شده بود اما چند روزی است که دیگر اثری از آثارشان نیست و انگار آنها هم به تعطیلات رفته اند.
شهر این روزها همچون کودکی تازه متولد رنگ و بویی تازه یافته، سنگ فرشهای خیابان ها از تمیزی برق می زنند و آسفالت ها تبدیل به آینه ای شفاف شده اند.
درختان نیز جان تازه ای یافته اند طوری که گویی بهاری مجدد از راه رسیده.
این روزها به هر گوشه ای از شهر که نگاه می کنیم جز لطافت و زیبایی و تمیزی چیزی نمی یابیم. چهره زیبا و تمیز شهر همچون حکایت مادری تمیز و مرتب است.
در این روزها شهرداری همچون صاحبخانه ای پر مهر و صمیمی شهر را برای مهمانی دادن و خود را برای بهترین میزبان بودن آماده می کند.
این روز ها خبری از گدا و متکدی نیست و شهر عاری از این گونه افراد شده، انگار کاسه گدایی همه پر و دیگر هیچ متکدی وجود ندارد.
دیگر سر هیچ چهار راهی خالی از مامور راهنمایی و رانندگی نیست و حتی چراغ های قرمز نیز وقت و زمان و زندگی را مختل نمی کنند و حتی هیچ ترافیکی روح و روان را به هم نمی ریزد.
گل فروش و گردو فروش و روزنامه فروش و کلا همه بساط های سرچهار راه ها جمع شده اند و همه خرید ها موکول به مغاره گشته است.
به راستی که زندگی شیرین و رویایی در تهران تبدیل به حقیقتی نه چندان دور شد.
انگار ما هم تا رویا خیلی فاصله نداشتیم و فقط نیازمند تلنگر و یک مهمان بودیم.
اما کاش این روند و این اقدامات همیشه ادامه داشت تا شاید ما هم از هوای پاک، شهری سالم و تمیز و رویای شیرین خلوتی تهران لذت می بردیم./ف
يادداشت از ندا فاضلی