به عنوان مثال، در خانوادههایی كه پدر هنگام صرف غذا غُر میزند، ایراد میگیرد و بدون هیچ سپاسی، میز غذا را ترك میكند یا مادری كه با دیدن خریدهای شوهرش، شروع به خردهگیری میكند، فرزندان نیز به مرور یاد میگیرند در مقابل محبتهای پدر و مادر نهتنها سپاسگزار نباشند، بلكه غر بزنند و ایراد بگیرند.
متاسفانه فرهنگ ناسپاسی در جامعه رو به افزایش است و بسیاری تصور میكنند اگر قدردان زحمات دیگران باشند و آن را بر زبان بیاورند در طرف دیگر توقع نابجا ایجاد میكنند.
فراموش نكنید تا والدین، قدردان یكدیگر نباشند و تا توقع و انتظار را در خود نكشند، پرتوقعی فرزند اصلاح نمیشود. اگر میخواهید فرزندانتان سپاسگزار شما باشند و قدر زحمات و محبتهای شما را بدانند، از محبتهای دیگران هرچند ناچیز و اندك، تشكر و قدرشناسی كنید.به فرزندان خود نیز بیاموزید، نه فقط در محیط خانه بلكه در ارتباط با سایر افراد جامعه نیز این چنین باشند، به دیگران احترام بگذارند و خود را در جایگاهی بالاتر از افراد دیگر تصور نكنند.
یكی از بهترین روشها برای نهادینه كردن فرهنگ قدرشناسی، بارور كردن روحیه مشاركت در فرزندان است. به عنوان مثال اگر آنان در كارهای خانه یا خریدهای بیرون از خانه مشاركت كنند، این تجربه موجب میشود تا قدر زحمات شما را بیشتر بدانند.
بسیاری از والدین به دلیل عشق و محبت بسیار، از واگذار كردن مسوولیت به فرزند خود خودداری میكنند، غافل از این كه چنین روشی، موجب پرورش نادرست شخصیت او میشود.
علاوه بر رفتار متقابل والدین، روش برخورد آنان با فرزندانشان بسیار مهم است. برخلاف برخی والدین كه در قبال عملكرد مثبت فرزند خود بیتفاوت هستند و به اصل تشویق اعتقادی ندارند، برخی والدین دیگر تصور میكنند كه واكنش بیش از اندازه در مقابل عملكرد درست فرزندشان موجب تشویق بیشتر او میشود، در حالی كه والدین باید همواره توجه داشته باشند كه پاداش دریافتی فرزندشان باید متناسب با عملكرد و ارزش رفتار او باشد؛ در صورتی كه این تناسب رعایت نشود، ممكن است او تشویقهای كمهزینه را كافی نداند و به آنها قانع نشود و در مقابل تشویقهایی كه آنها را اندك میشمارد، ناسپاسی كند.
در این حالت، تشویق نهتنها اهرمی برای بارور كردن ویژگیهای مثبت فرزند نیست، بلكه تبدیل به ابزاری برای باجخواهی میشود و با حذف آن، عملكرد درست او متوقف میشود./س