باشگاه خبرنگاران - این روزها خبرهای فراوانی از ورود بازیگران به عرصههای دیگر هنری و ادبی میشنویم. خبرهایی که اگر زمانی با آن مواجه میشدیم، برایمان تازگی داشت. ولی حالا این خبرها چندان ما را متعجب نمیکند؛ اگر آن شخص بازیگر مورد علاقه ما باشد شاید لحظهای برای مطالعه آن خبر مکث کنیم در غیر اینصورت بیتفاوت از کنارش میگذریم.شاید اولین جرقههای ورود بازیگران به خوانندگی را بايد در خواندن بازیگران بر تیتراژ سریالهای تلویزیونی و شاید هم خواندن خوانندگان روی تیتراژ فیلمها جستجو كرد. (بازیگرانی چون مهران مدیری با «شبهای برره»، حامد بهداد با «غریبه» رضا عطاران با «کوچه اقاقیا» و از آن طرف هم صداي خوانندگانی چون فرزاد فرزین، بر تیتراژ «سریال راز پنهان» و محسن یگانه در تیتراژ «سریال فراموشی») که این امر دلیلی بر نزدیکی این دو قشر به یکدیگر شد.
بیرونقی، وضعیت بد اکران فیلمها، وجود باندبازیها، شما بخوانید (مافیا) در سینما، منشوری شدن بعضی بازیگران ،تمامي این دلایل سبب شده بازیگران برای جلوگیری از دور شدن از دید عموم یا خارج شدن از یادها و گاهی برای تجارت و رسیدن به درآمد بدنبال خوانندگی بروند.برخی دیگر هم به دلیل استفاده از فیلمنامههای یکسان و هدفمند سیاسی با موضوعهای تکراری، از بازی در آنها خسته شده و برای رهایی از این خستگی بدنبال مفری میگردند و عدهای دیگر به دلیل یکنواخت بودن و هسمو نبودن فیلمنامهها با نوع تفکر و تکنیک بازی آنها و به اجبار بازی کردن در فیلمها برای بیان احساسات و سلیقههای واقعی خود به دوستدارانشان به خواندن روی میآورند.اما اگر از حق نگذریم بازیگرانی هم داشته و داریم که در این زمینه فعالیتها و آثار خوبی را داشته اند.
رضا رویگری که در حال چکش کاریهای نهایی آلبوم جدیدش با نام جالب «کازابلانکا» که به گفته خودش از این فیلم الهام گرفته شده است در گفتگو با خبرنگار
باشگاه خبرنگاران اظهارداشت: این موضوع پدیده بدی نیست و میتوان از آن در جهت خوب بهره برد به شرط آنکه بازیگران با خود صادق بوده و در صورت وجود استعداد با آموزش لازم فنون خوانندگی وارد این عرصه شوند، نه به خاطر مسائل دیگر.
وی یکی از اصلیترین دلایل هجوم بازیگران به خوانندگی را ضعف سینما و فیلمنامهها میداند و معتقد است بعضی از بازیگران هم به علّت تقلید از بازیگران خارجی به خوانندگی روی آوردهاند و شاید این موضوع را راهی برای حرفهای تر نشان دادن خود میدانند.
این بازیگر و خواننده سینمای کشورمان معتقد است بیشتر بازیگرانی که روی به خوانندگی میآورند از صدای قابل قبول و تکنیک لازم برخوردار نیستند و شاهد این ادعا را استیجی نبودن خوانندگان میداند.خوانندگانی که فقط به یک آلبوم بسنده کرده اند و به لحاظ صدا و تخصص، توان برپایی یک کنسرت را ندارند و با استفاده از علم روز و دستگاههای جدید قصد خواننده شدن را دارند.
رویگری میگوید که شاید دانش خوانندگی اکتسابی باشد امام اصلیترین جزء آن يعني صدا،ذاتی است و نمیتوان آن را کسب کرد.
همچنين دکتر شاهین فرهت آهنگساز و استاد دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران نيز در گفتگو با ما میگوید: این افراد به چه دلیل به سمت این هنر گرایش پیدا میکنند؟به دلیل علاقه به موسیقی یا به دلیل علاقه به شهرت؟بهطور کلی اگر از جنبه درست و منطقی به این موضوع نگاه کنیم، متوجه میشویم این افراد از جنبه مادی به این موضوع نگاه میکنند و علاقه در درجه دوم قرار دارد.
فرهت در اين باره اظهارداشت:این افراد فکر میکنند چون در عرصه بازیگری موفق بودهاند، میتوانند در موسیقی و خوانندگی هم موفق باشند و این بزرگترین اشتباه آنهاست؛ زیرا هر کسی را برای کاری ساختند. در طول تاریخ هنرمندان بسیاری بودند که موسیقیدانهای خوبی شدهاند؛ اما در این دوره این اتفاق کمتر پیش میآید زیرا موسیقی جنبه تجاری پیدا کرده است. به نظر من هر کس باید در حوزه کاری خود فعالیت کند؛ زیرا هر انسانی باید یک راه را ادامه دهد تا بتواند در کار خود پیشرفت کند.
البته حضور بازیگران در عرصههای دیگر چون: ادبیات، فیلمسازی، نقاشی، زورنامهنگاری و... هم چشمگیر بوده است؛ اما شاید یکی دیگر از پررنگترینِ این نقشها ادبیات بوده است که برخی از منتقدین دلیل توجه به این مقوله از طرف بازیگران را سعی آنها برای روشن فکر نشان دادن خود میدانند.
حضور بازیگرانی چون رضا کیانیان با کتاب «این مردم نازنین» که چندین بار هم تجدید چاپ شد و ترانه علیدوستی به عنوان مترجم کتاب «رؤیای مادرم» که به عنوان بهترین ترجمه فصل و از پرفروشترین کتابهای سال 90 از آن تقدیر به عمل آمد.
خانم فریده حسنزاده (مصطفوی): شاعر و مترجم و نویسنده در نامهای سرگشاده که در يكي از روزنامه هاي كشور هم به چاپ رسید گلهمند شده بود که چرا وقتی جایزهی بهترین ترجمه فصل را به ایشان دادهاند آن را به پیشکسوتان اهدا نکردهاید.
حسنزاده میگوید: همانهایی که پا به کتابفروشی نمیگذارند؛ مگر اسم یک کارگردان یا بازیگر معروف سینما را روی کتابی پشت ویترین ببینند، نمیتوانند در اغراق آمیز بودن چنین تقدیری شک نکنند.
ایشان در ادامه خطاب به خانم علیدوستی میگویند: راستش من اگر جای شما بودم میگفتم «نه! من شایسته تشویقام نه تقدیر» و نمیگذاشتم اصالت، علایق و تلاشهای ادبیام برای اهل فن زیر سوال برود.
بعضی از منتقدان هم معتقدند: در مورد بازیگرانی که به این عرصه وارد میشوند باید همسان با آنهایی که در آن عرصه قعالیت دارند برخورد کرد و کارهای آنها را مورد نقد و بررسی قرار داد، نه سابقه، شخصیت، سن و سال و معروفیت آنها را. شاید این تشویقها باعث تشویق بقیه جوانهای مملکتمان باشد.
در انتها اگر به صحبتهای هنرمندان و منتقدانی که در این زمینه نظرات دلسوزانهای را ارائه کردهاند نگاهی اجمالی داشته باشیم درمییابیم؛ اگر بازیگران بهصورت حساب شده، با فکر و تجربه و پیدا کردن ریشههای آن هنر در خود وارد عرصهای جدید شوند امکان موفقیت را هم دارند ولی در غیر اینصورت نه تنها به خود بلکه به هنر و یا عرصهای که به آن وارد شدهاند هم میتوانند لطمه وارد کنند و در مخاطبین دلزدگی ایجاد کنند./م