وی این مقاله را اینگونه آغاز کرده است که بر خلاف تصور رایج، در کنار دو گزینه حمله به ایران یا زندگی با ایران هسته ای، گزینه سومی هم وجود دارد.
وی تاکید می کندکه بخشی از اطلاعاتی که در این باره به مردم داده شده مبهم و متناقض است.
یادلین می نویسد او در گزیته مدلی در این باره ارائه داده است که از 17 مسئله کلیدی تشکیل شده بود.
وی در ادامه این مقاله به شرح دیدگاه خود پرداخته است به گونه ای که برخی کارشناسان عقیده دارند وی عملا یکی از ارزیابی های اطلاعاتی محرمانه رژیم صهیونیستی درباره حمله به ایران را لو داده است.
وی ارزیابی می کند که بهترین نتیجه حمله به ایران تاخیر 5 ساله طرح های هسته ای ایران خواهد بود.
وی که اکنون رییس موسسه تحقیقات امنیت ملی است، می نویسد: «اگر برنامه هسته ای ایران با توافق یا عملیات محرمانه متوقف نشود حمله به ایران مستلزم مشروعیت و حمایت بین المللی برای 10 سال است. بدون پوشش و حمایت از این حمله به مدت 10 سال این خطر وجود دارد که پس از تحمل همه هزینه ها و دست زدن به حمله، باز هم خود را در مقابل بمب بیابیم».
به نظر یادلین نقطه حرکت هرگونه راه حلی درباره ایران باید این باشد که بمب ایرانی تنها مسئله اسراییل نیست. اسراییل باید از قرار گرفتن در جایگاه رهبری مبارزه جهانی علیه ایران پرهیز کند.
وی ادعا می کند که ایران در دهه اخیر با احتیاط و جدیت به سمت سلاح هسته ای رفته است. ایران با هزینه پایین از آستانه فناوری عبور کرد تمای قطعات و مواد و مولفه های لازم را گرد آورد و ساخت آن را به لحظه ای موکول کرده است که تصمیم برای این کار گرفته شود.
یادلین برای متوقف خنثی کردن یا تعلیق قابل توجه در طرح هسته ای نظامی ایران 5 استراتژی پیشنهاد می کند:
1- مذاکره منتهی به توافق
2- تحریم های فلج کننده
3- عملیات محرمانه برای صدمه زدن به اجرای طرح
4- حمله هوایی
5- تغییر نظام
رییس سابق امان می گوید که برای فهم وضعیت بعد از حمله باید به حوادث یک دهه بعد از حمله توجه کرد. باید مطمئن شد که بعد از حمله نیز تمام جهان برای جلوگیری از هسته ای شدن ایران مصمم خواهد بود و این جدیت تا یک دهه بعد باید ادامه داشته باشد. اینجاست که روشن می شود چرا اگر اسراییل به تنهایی عمل کند موفق نخواهد بود.