به گزارش
باشگاه خبرنگاران پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار ايتالله خامنهاي آورده است : دامنهی اثرات برگزاری شانزدهمین اجلاس عدم تعهد در تهران تنها به عالم سیاست خارجی و رقابت دیپلماتیک بین جنبش عدم تعهد و قدرتهای غربی محدود نماند؛ «سپهر رسانه» و بازار داغ اخبار و تحلیلهای مختلف، عرصهی دیگری از منازعه بین این دو جبهه بود.
سخنرانی رهبر معظم انقلاب در مراسم افتتاحیه و دیدارهای فشردهی ایشان با ۱۸ مقام و هیئت عالیرتبه از کشورهای شرکتکننده نیز بخشی از خبرسازترین رویدادهای رسانهای اجلاس بود که با حاشیههایی همراه شد.
دکتر علی اکبر ولایتی، مشاور عالی رهبر انقلاب در امور بینالملل که در تمامی این ملاقاتها حضور داشته است به تبیین شرایط بینالمللی در زمان برگزاری اجلاس و بیان جزئیاتی از دیدارها و رایزنیهای صورت گرفته میپردازد . متن یادداشت به این شرح است:
طبق نظریهی رهبر معظم انقلاب، ما امروز بر سر یک پیچ تاریخی در حوزهی بینالملل هستیم. مسألهی اصلی ما در چنین بزنگاهی این است که از این شرایط چه میخواهیم به دست بیاوریم و چه کار باید بکنیم؟ شانزدهمین اجلاس عدم تعهد در تهران که از پیش تدارک شده بود، فرصتی را برای ما فراهم میآورد که به بخشی از اهدافمان در این برهه برسیم.
اجلاس شانزدهم غیر متعهدها ویژگیهایی داشت که آن را با دیگر اجلاسها متفاوت میکرد. نخست آنکه ما در شرایطی هستیم که غربیها به سردمداری آمریکا یک هجوم همهجانبه را به کل جهان آغاز کردهاند و مقدمات تسلط بر جهان را از سالها قبل چیدهاند. پس از فروپاشی شوروی سابق، آقای بوش پدر طی سخنرانی در یک پادگان نیروی دریایی آمریکا اعلام کرد که جهان از این به بعد، تکقطبی است و مدیریت آن با آمریکا است. یکی از معانی این سخن آن بود که آمریکاییها از آن به بعد به جای سازمان ملل تصمیم میگیرند.
بعد از طرح نظریهی مکلوهان مبنی بر دهکدهی جهانی، آمریکاییها ادعا میکردند که ما موظفیم کدخدای این دهکده باشیم و هر مانعی که بر سر راه این مقصود است، باید برطرف شود. هر جا لازم شد، از سازمان ملل استفاده میکنیم. هر جا سازمان ملل مانع شد، خود ما عملاً نقش سازمان ملل را ایفا میکنیم. پس از آن بود که آمریکا به هر نحوی سعی کرد سلطهطلبی خودش را گسترش دهد.
در زمان بوش پسر ماجرای ۱۱ سپتامبر که به راه افتاد -یا به راهش انداختند- به دنبالش در سال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کردند و پس از آن در سال ۲۰۰۳ حملهی به عراق را صورت دادند. در سال ۲۰۰۶ با تحریک آمریکا، اسرائیل به لبنان و سپس در سال ۲۰۰۸ به غزه حمله کرد. بهموازات آن انقلابهای رنگین را در کشورهایی مثل گرجستان و اوکراین شکل دادند؛ با این هدف که طرفداران آنها در یک دموکراسی هدایتشده حکومت را در دست بگیرند. آنها سعی میکردند با به میدان آوردن یک اقلیت و ادعای تقلب، میدان را در دست بگیرند و مشابه این را پس از انتخابات ۱۳۸۸ در ایران صورت دادند و البته شکست خوردند.
در میانهی این تحولات بود که جریان بیداری اسلامی در شمال آفریقا اتفاق افتاد و غربیها را مجبور به تغییر تاکتیک کرد. آنها تصمیم گرفتند که آن اقلیتهای طرفدار خود را که قرار بود عامل انقلابهای رنگین در این کشورها باشند، مسلح کنند. معارضین به نیابت از طرف خارجیها سعی کردند تا دولتهای متبوع را وادار به عقبنشینی و اصلاحات کنند که سوریه مهمترین آوردگاه برای شکلگیری این مسأله بود. اجلاس عدم تعهد در تهران در چنین فضایی اتفاق افتاد.
خواست اصلی کشورهای عضو عدم تعهد
در این فضای بینالمللی، مهمترین خواست و مطالبهی کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، فعال شدن بیش از پیش این جنبش و نقشآفرینی آن در عرصهی جهانی است؛ خواستهای که وجه مشترک اظهارات مقامات عالی این کشورها در ملاقات با رهبر معظم انقلاب نیز بود. همچنین ابراز نگرانی از اعمال نفوذ آمریکا در تصمیمات بینالمللی و عدم رعایت عدالت در ساختارهای جهانی از جمله دغدغههای اعضا است. به عنوان مثال آقای یایی بونی، رئیس اتحادیهی آفریقا گفت که من از جانب ۵۳ کشور آفریقایی میگویم که ما نگران این اعمال نفوذ آمریکا و ابرقدرتها در شورای امنیت در استفاده از حق وتو هستیم. ما میخواهیم حتماً یک عدالتی در استفاده از جامعهی بینالمللی ایجاد شود تا این دوسوم اعضای سازمان ملل متحد که از غیر متعهدها هستند، جایگاه مناسب خودشان را در دنیا پیدا کنند.
از نظر او سخنان رهبر انقلاب در مراسم افتتاحیهی اجلاس، تکیه بر همان اهداف اولیهی جنبش بود. او خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت من به سخنان شما گوش دادم و پس از پایان سخنرانی، سه نوبت متن مکتوب سخنان شما را مطالعه کردم. حرفهای شما همان حرفهای بنیانگذاران اولیهی نهضت عدم تعهد در سال ۱۹۵۵ بود. افرادی مثل سوکارنو، نِهرو، ناصر و تیتو و این سخنان ما را امیدوار کرده است.
امیدواری کشورهای در حال توسعه به احیای اهداف جنبش عدم تعهد از دیگر خواستههای مقامات این اجلاس بود.
خانم شیخحسینه واجد؛ فرزند شیخ مجیبالرحمان که پایهگذار بنگلادش بود، در دیدار با رهبر انقلاب تصریح کرد: زمانی که ایران به ریاست اجلاس رسید، ما به اینجا امید بستیم و از شما میخواهیم که به عنوان رهبر انقلاب اسلامی برای پویایی جنبش تلاش کنید و بنگلادش با همهی ظرفیتش به شما کمک میکند تا بتوانید مدعاهای نهضت عدم تعهد را از حرف به عمل بیاورید.
آقای آصفعلی زرداری؛ رئیسجمهور پاکستان که با لباس خاص مناسب حضور در اماکن و محافل معنوی به دیدار رهبر انقلاب آمده بود، گفت که ما آمدهایم اینجا از شما که مرکز حکمت هستید، بیاموزیم و بخواهیم که برای ما دعا کنید و دولت و ملت پاکستان را یاری نمایید.
بسیاری از مقامات درخواستکنندهی ملاقات با رهبر انقلاب از دبیرکل سازمان ملل متحد تا نخستوزیر هند و نخستوزیر بنگلادش و رؤسای جمهور پاکستان و زیمبابوه و رئیس اتحادیهی آفریقا و دیگران اصرار داشتند که قبل از اجلاس، با رهبر معظم انقلاب دیدار کنند. این درخواست به این دلیل بود که آنها میخواستند نظراتشان را به ایشان منتقل کنند و بدانند که اصول و برنامهها و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در جهت إعمال مدیریت درست در نهضت عدم تعهد و از قوه به فعل درآوردن این ظرفیتها چیست، چرا که در زمانی که حُسنی مبارک در مصر، رئیس این تشکیلات بود، انصافاً هیچ کار جدی در جهت رفع مشکلات عدم تعهد اتفاق نیفتاد و تعدادی از رؤسای این کشورها از این روند گلهمند بودند.
دیدگاه رهبر انقلاب درباره جنبش عدم تعهد
من در اجلاسهای هند، زیمبابوه، یوگسلاوی و کلمبیا شرکت کرده بودم و اجلاس تهران پنجمین اجلاس عدم تعهد بود که بنده در آن شرکت کردم. زمینه و سطح شرکتکنندگان در تهران به هیچ وجه قابل مقایسه با آن اجلاسها نبود. این فقط حرف من نیست، اقرار رئیس اتحادیهی آفریقا هم هست. این سطح حضور ظرفیت زیادی به این اجلاس میدهد که امیدواریم تحت هدایت کلی رهبری انقلاب اسلامی انشاءالله به جای مناسبی برسد و مشکلات کشورهای عضو عدم تعهد را حل کند.
نظر رهبری این است که نهضت عدم تعهد باید با تمام وجود از تمام کشورهای عضو حمایت کند. همچنین ایشان خواهان فعال شدن دبیرخانهی نهضت عدم تعهد هستند تا هر عضوی از این ۱۲۰ کشور که مشکلی دارد، به دبیرخانه منعکس کند و دبیرخانه و ریاست اجلاس در جهت رفع مشکلات اعضا تلاش کنند و ملجأ و پناه کشورهای عضو باشند و هر کجا که ظلمی از سوی کشورهای ابرقدرت اعمال شد، دبیرخانه و ریاست اجلاس بتوانند با مشورت و فراخوانی، همهی امکانات و ظرفیتها را برای رفع ظلم از آن کشور به کار ببندند.
نظر رهبری این است که نهضت عدم تعهد از حالت سکون خارج شود و همان خواستهی اعضای این جنبش عیناً اجابت شود تا ما بتوانیم یک تحول اساسی از حرف به عمل در نهضت عدم تعهد ایجاد کنیم و این توقع مقام معظم رهبری از دستگاه اجرایی کشور است که انشاءالله یک دبیرخانهی فعالی شکل بگیرد.
به نظر بنده رهبر معظم انقلاب خواستار این هستند که از ظرفیت عظیم نهضت عدم تعهد -که پس از سازمان ملل متحد مهمترین ظرفیت تأثیرگذار در صحنهی بینالمللی و افکار عمومی جهان است- بهترین استفاده برای رفع مشکلات این کشورها صورت گیرد و ما فقط به برگزاری یک کنفرانس اکتفا نکنیم؛ اتفاقی که پس از برگزاری اجلاس سران کنفرانس اسلامی افتاد. با زحمت فراوانی کنفرانس اسلامی در تهران تشکیل شد و در آذر ۱۳۷۶ به بهترین نحو برگزار شد، اما تنها یک کنفرانس برگزار شد؛ دبیرخانهای هم در اینجا تأسیس شد اما استفادهی مطلوبی در این فرصت سهساله صورت نگرفت. آن چیزی که مد نظر مقام معظم رهبری است، این است که امروز از ظرفیت به وجود آمده باید به بهترین نحو استفاده کرد.
مسأله سوریه
همچنان که یکی از مسائل مهم و پرچالش امروز، مسألهی سوریه است، طبیعی است که این موضوع در اجلاس تهران هم از سوی طرفهای گوناگون مطرح و پیگیری شود. مدتها پیش از برگزاری اجلاس، نظر غربیها این بود که اگر اجلاس در ایران برگزار شود، دست ایران برای دخالت در سوریه باز میشود. پیشنهادهایی هم از سوی برخی کشورها پیش از برگزاری اجلاس صورت گرفت. هدف این پیشنهادها این بود که انگیزه از ایران برای استفاده از ظرفیت عدم تعهد در حل سیاسی مسألهی سوریه در هنگام برگزاری اجلاس و پس از آن گرفته شود. با همین هدف و درست بهموازات برگزاری عدم تعهد، اجلاس مکه را تدارک دیدند.
با رهنمود رهبر معظم انقلاب قرار بر این شد که جمهوری اسلامی ایران از ظرفیت پیشآمده در نهضت عدم تعهد برای رفع تشنج از سوریه استفاده کند و به اصلاح امور از طریق مسالمتآمیز مبادرت ورزد. البته این مسأله خواستهی مقامات بلندپایهی بینالمللی و کشورهای مهم نهضت عدم تعهد از رهبر معظم انقلاب بود.
نخستوزیر هندوستان که بیتردید تأثیرگذارترین عضو عدم تعهد است و همچنین دیگران این درخواست را مطرح کردند. بر خلاف بعضی حرفهایی که پس از ملاقات دبیرکل سازمان ملل از جانب برخی افراد مرتبط با دبیرخانهی این سازمان پخش شده است، دبیرکل سازمان ملل به هیچ وجه حرفی خارج از قاعدههای متعارف نزد، بلکه از ابتدا بافروتنی به این دیدار آمد و پس از تشکر از رهبر انقلاب و مردم ایران بابت سهم بزرگی که در شکلگیری تمدن بشری داشتهاند، خطاب به رهبر انقلاب گفت: چون شما رهبر ایران و همینطور رهبر مذهبی مسلمانان منطقه هستید و رهنمودهای شما هم در ایران و هم در منطقه مؤثر است، لذا ما از شما خواهش میکنیم که در مسألهی سوریه دخالت فعال کنید تا این مسأله به صورت مناسب و مسالمتآمیز حل شود.
رهبر معظم انقلاب هم تصریح کردند که حل مسألهی سوریه منوط به این است که طرفهای خارجی نیروهای معارض را مسلح نکنند، چرا که عملاً در آنجا یک جنگ نیابتی در حال وقوع است. یعنی عدهای معارض سوری و غیر سوری توسط مخالفین دولت سوریه در کشورهای خارجی که هرکدام با انگیزهای با دولت سوریه مخالفت میکنند، با حکومت میجنگند. اگر قرار باشد این رسم در همهی دنیا جابیفتد که معارضین و مخالفین دولت تظاهرات بکنند و به این وسیله از کشورهای خارجی پول و اسلحه بگیرند، دیگر در دنیا آرامش و ثباتی باقی نمیماند.
رهبری مثالی زدند و گفتند: اگر در کشورهای اروپایی که مردم مدتها است به خاطر مشکلات اقتصادی در پرتغال، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه مشغول مبارزهی مسالمتآمیز علیه دولت هستند، اگر به آنها هم مانند سوریه کمک تسلیحاتی و مالی کنند، برای دولتهای این کشورها همان وضعیتی پیش میآید که برای دولت سوریهی امروز پیش آمده است.
بر این اساس بود که ایشان در ملاقاتهایی که داشتند، رهنمودهای لازم را دربارهی مسألهی سوریه مطرح کردند. لذا ونزوئلا اعلام کرد که چون تعداد زیادی از کشورهای عضو عدم تعهد درخواست کردهاند که برای سوریه کاری صورت بگیرد، ما از ریاست اجلاس -آقای دکتر احمدینژاد- میخواهیم که از کشورهای صاحبنفوذ با حفظ تناسب، دعوت به مشورت کند و در رابطه با سوریه و موارد مشابه در دنیای غیر متعهدها کارهای مؤثری را در جهت حل مشکلات صورت دهند.
همچنین معاون نخستوزیر هندوستان در دیدار نخستوزیر این کشور با رهبر معظم انقلاب تأکید کرد که موضع ما در رابطه با سوریه مانند موضع شما است. ما مخالف دخالت مسلحانه و تسلیح مخالفان در سوریه هستیم. ما در شورای امنیت به قطعنامهای که علیه سوریه بود، رأی موافق ندادیم. او هم از ایران میخواست که به نوعی در جهت حل مسالمتآمیز مسألهی سوریه دخالت کند.
چگونگی دیدارهای رهبری با مقامات حاضر در اجلاس
در این مدت حرفهایی را مطرح کردند که ولایتی با اطرافیان مقامات شرکتکننده در اجلاس تهران رایزنی میکند تا با رهبری دیدار داشته باشند. در حالی که موضوع کاملاً برعکس بود. این مقامات بودند که با ما تماس میگرفتند و خواهان وقت ملاقات با رهبری میشدند.
تعداد درخواستهای مقامات شرکتکننده در اجلاس تهران برای ملاقات با رهبر معظم انقلاب قریب ۳۰ مورد بود که به طور طبیعی برگزاری همهی این دیدارها خارج از ظرفیت محدودی بود که وقت اجلاس در اختیار میگذاشت. بنابراین کمتر از بیست مورد دیدار امکان وقوع داشت. بعضی از این مقامات با وزارت خارجه یا دفتر بنده ارتباط برقرار میکردند تا هرطور شده، یک وقت ملاقات با رهبر معظم انقلاب در اختیار داشته باشند.
آقای یان الیاسون که در زمان دبیرکلی پرز دکوئیار در سازمان ملل متحد، قائممقام دبیرکل بود و الان هم همین سمت را دارد، از طریق وزارت امور خارجه و نمایندگی ما در نیویورک مدتها اصرار داشت که تلفنی با من صحبت کند. تا اینکه حدود ۱۰ روز پیش از برگزاری اجلاس، تلفنی با من صحبت کرد و از رفاقت قدیمی خودش با من استفاده کرد و گفت من خواهشم این است که مقام رهبری دبیرکل را بپذیرند و به درخواستهای ایشان توجه کنند.
همینطور سفیر هندوستان نیز حدود ده روز قبل از تشکیل اجلاس به ملاقات من آمد و به من گفت که نخستوزیر گفته است که تمایل دارد ملاقاتش با رهبر معظم انقلاب یک روز قبل از اجلاس، یعنی در روز چهارشنبه برگزار شود تا ایشان خدمت رهبر معظم انقلاب برسند و نظرات ایشان درباره جنبش عدم تعهد و دیگر مسائل را قبل از ورود به اجلاس دریافت کنند. من این نظرات را منتقل کردم و رهبر معظم انقلاب هم پذیرفتند و چهارشنبه غروب به ایشان وقت دادند.