مقامات ارشد امنیت ملی، افسران نظامی و متخصصانی که طی چند دهه به مطالعه خاورمیانه مشغول بوده اند برای ارائه گزارش پروژه ایران گرد هم آمده اند. همچنین افرادی از دانشگاه های کلمبیا، جورج تاون و ام. آی. تی. نیز در تنظیم این مقاله سهیم بوده اند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، بنیاد برادران راکفلر که مدعی پیشبرد تغییرات اجتماعی برای دستیابی به جهانی سرشار از صلح و عدالت است در یکی از ارزیابی های اخیرش توسط "پروژه ایران، صاحب امتیاز بنیاد برادران راکفلر" ادعا می کند در حالی که اقدام نظامی آمریکا به تسهیلات هسته ای اصلی ایران آسیب می رساند و قابلیت های نظامی آن را تضعیف می سازد، مقابله به مثل مستقیم و غیرمستقیم ایران علیه آمریکا و رژیم اسرائیل از عواقب انجام این گونه اقدامات است که به صورت بالقوه به جنگ منطقه ای تمام عیار منجر خواهد شد.

 

گزارش "بررسی دقیق مزایا و هزینه های اقدام نظامی علیه ایران" موازنه های حمله نظامی علیه ایران را مورد بررسی قرار می دهد و به این نکته اشاره می کند که حملات بلندمدت آمریکا از طرفی توانایی ایران برای تبدیل شدن به کشوری هسته ای را به تأخیر می اندازد، اما از سوی دیگر، انگیزه ایران برای گسترش برنامه هسته ای اش را افزایش می دهد.

 

نویسندگان و امضا کنندگان این گزارش امیدوارند تا این مسئله امنیتی اساسی را در سال انتخاباتی پیش رو به صورت سیاسی جلوه ندهند. ذکر این نکته حائز اهمیت است که افراد نام برده درصددند تا مورد مذکور را با ارائه ارزیابی بی طرفانه و بر پایه حقیقت از وضعیت فعلی ایران پیش ببرند.

 

به گزارش بنیاد برادران راکفلر، پروژه ایران، سازمانی غیردولتی بوده و در خصوص ترویج راه حل های دیپلماتیک میان آمریکا و دولت های ایرانی فعالیت می کند. این سازمان در سال 2002 توسط انجمن ملل متحد آمریکا و بنیاد برادران راکفلر تأسیس شده است.

 

مقامات ارشد امنیت ملی، افسران نظامی و متخصصانی که طی چند دهه به مطالعه خاورمیانه مشغول بوده اند برای ارائه گزارش پروژه ایران گرد هم آمده اند. همچنین افرادی از دانشگاه های کلمبیا، جورج تاون و ام. آی. تی. نیز در تنظیم این مقاله سهیم بوده اند.

 

 

در ابتدای این گزارش آمده است "به عنوان گروهی از مقامات سابق و علاقه مند به دولت آمریکا و نیز متخصصان امنیت ملی این کشور، از انتشار این گزارش ضمیمه با عنوان "بررسی دقیق مزایا و هزینه های اقدام نظامی علیه ایران" حمایت می کنیم. همچنین نویسندگان این مقاله و هدفشان از شرکت کردن و کمک رساندن جهت رسیدن به هدف مذکور و به عبارتی تجزیه و تحلیل بی طرفانه در خصوص مباحث ملی اساسی را مورد تحسین قرار می دهیم. در حالی که برخی از ما در این متن سهیم هستیم، ضرورتاً با تمامی نکات این گزارش مفصل و حرفه ای موافق نیستیم.

 

با این وجود، معتقدیم گزارش یادشده به مباحث عمومی آگاهانه درباره چالشی مهم در خصوص منافع آمریکا در جهان کمک خواهد کرد. همچنین بر این باوریم که گزارش مذکور، مطابق با سیاست آمریکا است؛ یعنی ادامه اعمال فشار بر ایران در حالی که امکان دستیابی به راه حل سیاسی بدون کنار گذاشتن هرگونه نیروی نظامی وجود داشته باشد.

این مقاله نتایج نهایی را ترسیم نمی کند و هیچ گونه پیشنهادی ارائه نمی دهد، بلکه توصیف عینی برخی پیش نیازها برای تفکر در مورد به کار گیری نیروی نظامی علیه ایران از جمله نیاز به پایه ریزی اهداف روشن، ارزیابی ظرفیت ارتش آمریکا برای دستیابی به اهداف مذکور، برنامه ریزی راهبرد خروجی و سپس بررسی دقیق مزایا و هزینه های گزینه های نظامی را عرضه می کند.

 

این گزارش را به عنوان اساس مباحث آگاهانه و صریح در رابطه با موضوع اهمیت بنیادین برای امنیت ملی آمریکا به دست مردم این کشور می سپاریم. همان طور که توماس جفرسون اظهار داشت، "در ملتی جمهوری خواه که شهروندانش با دلیل و اعتقاد و نه با زور و اجبار هدایت می شوند، هنر استدلال از درجه اول اهمیت برخوردار است". از آن جایی که شهروندان سرتاسر کشور در خصوص به کار گیری زور و اجبار برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح های هسته ای به بحث می نشینند، این مقاله نیز در جستجوی کمک گرفتن و سهیم شدن در "هنر استدلال" دموکراتیک است".

 

گفتنی است گزارش یادشده که در مرکز ویلسون منتشر شده است، در 47 صفحه تنظیم شده که در این جا به طور خلاصه به آن اشاره می شود:

 

"بررسی دقیق مزایا و هزینه های اقدام نظامی علیه ایران"


زمان بندی، اهداف، ظرفیت ها و راهبرد خروجی
آمریکا به این امر اشاره کرده است که برای عملی کردن "تمامی گزینه ها" -شامل به کار گیری نیروی نظامی علیه ایران در صورتی که تحریم ها و دیپلماسی با شکست مواجه شود- آماده است و این اقدام را در زمانی انجام می دهد که به صحت تصمیم ایران مبنی بر ساخت سلاح هسته ای واقف شود. پس از اتخاذ تصمیم برای ساخت بمب، ایران به یک تا چهار ماه نیاز دارد تا برای هر یک از سلاح های هسته ای مجزا اورانیوم کافی با درجه مورد نیاز برای ساخت سلاح تولید کند. بر اساس ارزیابی های محافظه کارانه، ایران به زمان بیش تر و به عبارتی دو سال نیاز دارد تا کلاهک هسته ای ای بسازد که با استفاده از موشک به طور قابل اطمینانی قابل انتقال باشد.
با توجه به کنترل و نظارت گسترده بر فعالیت های ایرانی ها، نشانه هایی از تصمیم ایران مبنی بر ساخت سلاح هسته ای احتمالاً شناسایی می شود و در نهایت آمریکا دست کم یک ماه تا عملی کردن اقدامات خود زمان خواهد داشت.

 

بر اساس بیانیه های رسمی، هدف اقدام نظامی آمریکا در این زمان، جلوگیری از توسعه سلاح هسته ای از سوی ایران خواهد بود. از نظر ما ممکن است هدف یادشده از طریق اقدام نظامی ای محقق شود که بر پایه حملات هوایی تکمیل شده به وسیله حملات سایبری، عملیات سری و احتمالاً نیروهای عملیات ویژه باشد. پس از مرور بسیاری از مطالعات بر روی این گونه سؤالات جنجال برانگیز، به این باور می رسیم که حملات نظامی گسترده از سوی آمریکا به تنهایی و یا به اتفاق رژیم اسرائیل می تواند شش عدد از مهم ترین تسهیلات هسته ای شناخته شده ایران را نابود کرده یا به شدت آن ها را دچار آسیب کند و برنامه هسته ای ایران را به مدت چهار سال به تأخیر اندازد. ارزیابی آگاهانه ما نشان دهنده این است که حمله نظامی از سوی رژیم اسرائیل به تنهایی، ممکن است توانایی ایران برای ساخت بمب را به مدت دو سال به تعویق اندازد. از نظر ما رژیم صهیونیستی قادر به تکرار موفقیت خود در خصوص عملیات حساب شده اش علیه رآکتورهای مجزا در عراق و سوریه نیست؛ چرا که سایت های هسته ای ایران متعدد بوده و فوق العاده پراکنده اند. یکی از آن ها فوردو است که در اعماق زمین قرار گرفته است. اگر به دنبال حملات آمریکا و یا رژیم اسرائیل هیچ گونه راه حل پایداری در خصوص تنش ها بر سر برنامه هسته ای ایران حاصل نشود، ممکن است با توجه به برخی نکات پیش رو، نیاز به از سر گیری حملات ضرورت یابد. گفتنی است در واشنگتن، عدم اتفاق نظر و وضوح در این خصوص که هدف آمریکا از هرگونه اقدام نظامی علیه ایران چه چیزی باید باشد، به چشم می خورد. به طور محرمانه، ممکن است برخی متخصصان و مشاوران امنیت ملی هدف معمولی تر به تأخیر انداختن توانایی ایران برای ساخت سلاح هسته ای را به عنوان قدمی در جهت حرکت به سوی جلوگیری پذیرفته باشند؛ اما این احتمال نیز وجود دارد که برخی دیگر، اهدافی را قبول کرده باشند که تا حد زیادی گسترده تر از بیانیه های رسمی مطرح شده اخیر است. آمریکا حتی به منظور تحقق هدف حصول اطمینان از این که ایران هرگز به بمب هسته ای دست نمی یابد، باید جنگ هوایی و دریایی گسترده ای را طی دوره زمانی طولانی و احتمالاً چندین سال هدایت کند. اگر آمریکا در جستجوی هدف بلندپروازانه تر مانند تغییر رژیم در ایران یا تضعیف نفوذ ایران در منطقه باشد، برای تصرف همه و یا بخشی از کشور، درگیری نیروی بیش تری لازم است. با توجه به مساحت و جمعیت ایران و نیز قدرت ناسیونالیسم ایرانی، برآوردمان این گونه است که آمریکا برای اشغال ایران به منابع و کادری بیش از آن چه بالغ بر 10 سال در مجموع در جنگ های عراق و افغانستان توسعه داده نیازمند است.

هرچه اهداف اقدام نظامی بلندپروازانه تر باشد و کشمکش ها در مدت زمانی طولانی تر پیش رود، طراحی راهبرد خروجی مؤثر، مشکل تر خواهد بود.

 

مزایا
اهداف هرگونه اقدام نظامی علیه ایران را می توان در پیوستاری از اهداف بسیار محدود تا اهداف بسیار گسترده قرار داد. در این ارزیابی که حملات بازدارنده آمریکا می تواند توانایی ایران برای ساخت سلاح هسته ای را به مدت چهار سال به تأخیر اندازد، فرض می کنیم استقرار نیروی هوایی، پهپادها، موشک های دریایی و احتمالاً نیروهای عملیات ویژه و حملات سایبری به مدت چند هفته یا بیش تر، به طرزی جدی صدها هدف را دچار آسیب خواهد کرد.

 

چنین اقدام نظامی ای می تواند منافع زیر را به دست دهد:

 

- وارد آوردن خسارت یا نابود کردن تسهیلات غنی سازی اصلی و مشخص ایران

 

- وارد آوردن خسارت به تسهیلات نظامی ایران

 

- نشان دادن جدیت و اعتبار آمریکا

 

- کمک به منع گسترش سلاح های هسته ای

 

هزینه ها
علاوه بر هزینه های مالی حملات نظامی علیه ایران که قابل ملاحظه است (بویژه اگر آمریکا مجبور به انجام هزاران پرواز عملیاتی و بازگشت به استفاده دوره ای از قوا طی سال های آتی باشد)، احتمالاً هزینه های کوتاه مدتی نیز در رابطه با مقابله به مثل از سوی ایران از طریق حملات نامتقارن مستقیم و جایگزین وجود خواهد داشت. همچنین در طولانی مدت، با توجه به عواقب مشکل ساز برای ثبات جهانی و منطقه ای، از جمله ثبات اقتصادی، هزینه های جدی ای برای منافع آمریکا احساس می شود. ممکن است پویایی تشدید وضعیت، حمله و ضد حمله، عواقب ناخواسته جدی ای را به وجود آورد که به طرز قابل ملاحظه ای تمامی هزینه های مذکور را افزایش داده و به شکل بالقوه به جنگ منطقه ای تمام عیار منجر شود.

 

موارد زیر از جمله هزینه های بالقوه می باشد:

 

- مقابله به مثل مستقیم ایران علیه آمریکا
این امر در حالی است که برخی معتقدند ایران ممکن است با استفاده از قوا به منظور جلوگیری از ایجاد کشمکشی با مقیاس بیش تر، عقب نشینی کند. ما معتقدیم ایران دست به مقابله به مثل می زند و این اقدام به قیمت از دست رفتن جان آمریکایی ها، وارد آمدن آسیب به تسهیلات آمریکا در منطقه و تأثیرگذاری بر منافع آمریکا در عراق، افغانستان، خلیج و دیگر مناطق خواهد بود. ایران از ظرفیت موشکی مرسوم و پرهزینه و موشک های ضد کشتی نیروهای سپاه پاسداران، زیردریایی های کوچک، قایق های تهاجمی پرسرعت و جنگ با مین در خلیج کمک می گیرد. ممکن است این کشور در صدد بستن تنگه هرمز بر آید که می تواند بازارهای جهانی را به لرزه در آورده باعث افزایش قابل ملاحظه در قیمت نفت (و نیز بلوکه شدن شاهراه اصلی برای صادرات نفت ایران) شود.

 

- حملات ایران علیه رژیم اسرائیل

نیروهای رژیم اسرائیل در اقدام نظامی شرکت داشته باشند یا نه، ایران تا حدودی این رژیم را مسئول هرگونه حمله ای می داند. اگرچه برنامه های ضد موشکی و دفاع مدنی رژیم صهیونیستی قدرتمند است، حملات هوایی مداوم از سوی ایران به تلفات و خسارت دیدن تسهیلات، احتمالاً مجموعه هسته ای رژیم اسرائیل در دیمونا، منجر خواهد شد.

 

- مقابله به مثل غیرمستقیم توسط ایران
حملات از سوی نماینده های کاملاً مسلح مانند حزب الله یا گروه های نظامی شیعه در عراق و نیز نیروهای سری ایران و نیروهای قدس سپاه پاسداران می تواند به مراتب برای منافع آمریکا و رژیم اسرائیل زیانبارتر از مقابله به مثل مستقیم ایرانی ها باشد. چنین مقابله به مثل غیرمستقیمی ممکن است شامل استفاده از موشک ها و راکت ها توسط نماینده ها و نیز حملات تروریستی و عملیات سری نظیر خرابکاری و ترور باشد. چنان چه قرار بر این باشد تا حزب الله به میزان بالایی از موشک ها و راکت های مستقر در جنوب لبنان استفاده کند، ممکن است کشمکش و درگیری گسترش یافته و احتمالاً به جنگ منطقه ای در لوانت منجر شود.

 

- فروپاشی بالقوه همبستگی جهانی که به سختی علیه برنامه هسته ای ایران به دست آمده است
باور ما بر این است که اگر آمریکا و یا رژیم اسرائیل در غیاب حکم بین المللی و یا ائتلاف چندملیتی برنامه هسته ای ایران را مورد حمله قرار دهند، ممکن است حمایت از ادامه اعمال تحریم ها علیه ایران اساساً تضعیف شود. همچنین احتمال از سر گیری فروش سلاح به ایران که در حال حاضر به دلیل تحریم ها علیه این کشور ممنوع شده و نیز فروش موادی که می توان از آن برای ساخت سلاح هسته ای بهره برد، وجود دارد.

 

- افزایش احتمال تبدیل شدن ایران به کشوری هسته ای
اگرچه این مسئله غیرممکن نیست که حملات هوایی ایران را به پای میز مذاکره آورد، اعتقاد ما بر این است که احتمالاً اقدام نظامی امکان دستیابی به راه حل سیاسی پایدارتر در خصوص نگرانی ها درباره برنامه هسته ای ایران را کاهش می دهد. در حقیقت، ما معتقدیم حمله آمریکا به ایران انگیزه این کشور را برای ساخت بمب هسته ای افزایش خواهد داد، چرا که 1) رهبری ایران بیش از هر زمان دیگری از هدف سیاست آمریکا مبنی بر تغییر رژیم مطمئن می شود و 2) ساخت بمب به مثابه راهی برای جلوگیری از حملات آتی محسوب شده، خفت و خواری مورد حمله واقع شدن را جبران می کند. همچنین ایران می تواند از معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای کنار کشیده به تمامی همکاری های خود با آژانس بین المللی انرژی اتمی پایان بخشد و جامعه بین المللی را با اطلاعات بسیار ناچیزی از برنامه هسته ای اش به حال خود رها کند.

 

- بی ثباتی سیاسی و اقتصادی جهانی، از جمله بی نظمی و اختلال در ذخیره و امنیت انرژی
حمله آمریکا و یا رژیم اسرائیل به ایران ممکن است قوای سیاسی و اقتصادی در حال تضعیف را در منطقه ای که قبلاً دستخوش دگرگونی های اساسی شده، رواج دهد. درگیری مستمر علاوه بر آن که سالانه صدها میلیارد دلار برای اقتصاد آمریکا هزینه به بار می آورد، قیمت نفت را افزایش داده و در آینده، اقتصاد جهانی بی ثبات قبل را مختل خواهد کرد.

 

- آسیب رساندن به وجهه جهانی آمریکا و اعتبار افزایش یافته برای گروه های افراطی ضد آمریکایی
اقدام نظامی آمریکا، بویژه اگر یک جانبه باشد، ممکن است در آینده باعث بیزاری مسلمانان و دیگر افراد در سرتاسر جهان شود و این دیدگاه را تقویت کند که آمریکا بیش از حد معمول به نیروی نظامی متوسل می شود. حمله به ملتی مسلمان ممکن است توانایی جذب نیروی گروه های اسلام گرای تندرو نظیر القاعده را افزایش دهد. حتی با وجود آن که ممکن است برخی مسلمانان سنی از حمله به ایران شیعه مذهب اظهار خشنودی کنند، تأثیر احتمالی بر اعتبار آمریکا در جهان اسلام منفی خواهد بود.

 

در این مسئله مورد بررسی که آیا اقدام نظامی باعث تضعیف یا قوت حمایت عموم مردم ایران از رژیم فعلی می شود یا خیر، به این نتیجه می رسیم که حملات آمریکا و یا رژیم اسرائیل به احتمال قوی تر به جای به وجود آوردن مقاومت، این جماعت را پشت سر دولت متحد خواهد کرد.

 

در صورتی که بنا باشد حمله آمریکا در پاسخ به اقداماتی از سوی ایرانی ها صورت گیرد که به وضوح نشان دهنده قصد و نیت ایران برای گسترش سلاح هسته ای است، برخی از هزینه های یادشده کاهش می یابد. برخی از این اقدامات می تواند شامل بیرون کردن بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی و کنار کشیدن از معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای یا شروع برنامه ای فشرده به منظور افزایش ذخایر موجود اورانیوم غنی شده با میزان پایین یا متوسط برای دستیابی به سطح غنی سازی با درجه تولید سلاح های هسته ای می باشد. با توجه به زمان مورد نیاز برای پیشروی ایران از اتخاذ تصمیم برای استفاده به عنوان سلاح تا دستیابی به سلاحی قابل اعتماد و قابل انتقال، آمریکا از فرصت گسترش حمایت بین المللی برای اقدام چندجانبه علیه ایران برخوردار خواهد بود. این اقدامات شامل تحریم های بیش تر، مذاکرات بیش تر و به کار گیری نیروی نظامی است. اگرچه چنان چه دیگر ملت ها حمله نظامی آمریکا را تأیدد کنند یا به آن ملحق شوند هزینه های مربوط به مقابله به مثل از سوی ایران به میزان قابل ملاحظه ای تغییر نمی کند، هزینه های طولانی مدت تر برای منافع آمریکا تا حدودی کاهش خواهد یافت.


برچسب ها: جنگ ، ایران ، آمریکا
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.