به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،واکنشهای شدید مسلمانان به فیلم اهانتآمیز درباره پیامبر اسلام، به چالش جدید آمریکا و غرب با دنیای اسلام تبدیل شده است. چالشی که تا حدود زیادی ناشی از بیاعتمادی بنیادین و ریشهدار مسلمانان به دنیای غرب است نه حاصل یک اتفاق ساده.
جالب اینکه کشورهای غربی و اندیشمندان غربی که تحقیقات و نظریات فراوانی درباره جنبشهای مختلف اجتماعی دارند، کمتر از جنبهی جامعه شناختی و سیاسی به این اعتراضات و جنبشهای اسلامی نگاه میکنند و معمولا همهی فعالیتهای اسلامی را بنیادگرایی و افراط گرایی و حرکات تروریستی معنا میکنند!
اگر بدون تعصب و دشمنی، ویژگی های فرهنگی و مذهبی جوامع مسلمان را مورد مطالعه قرار میدادند (نه فقط از جنبهی شرق شناسی و استعماری و جهان سومی برای چپاول بیشتر این کشورها بلکه از جهت شناخت درست وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای تعامل بهتر) آن وقت عاقلانهتر با مسلمانها و دنیای اسلام رفتار میکردند.
البته خودشان بهتر از هر کسی میدانند که اعتقادات مذهبی مسلمانان مخصوصا درباره پیامبر اسلام و قرآن، با گوشت و پوست و خون و زندگی آنها عجین شده و درباره آن با کسی شوخی ندارند. اما چرا باز هم شاهد تکرار این قبیل اهانتها هستیم؟ آیا این تکرار، یک اشتباه است یا یک سیاست؟!
متاسفانه (شاید هم خوشبختانه) دنیای غرب تاکنون روابطش را با جهان اسلام برپایهی احترام متقابل قرار نداده و هر ازگاهی کینه و دشمنیش را با عقاید مذهبی مسلمانان علنی میکند. همین هم باعث ایجاد و تقویت دشمنی متقابل مسلمانان نسبت به غرب شده است.
در همین ماجرای اخیر، مسلمانان کشورهای مختلف در وهله اول به سفارت آمریکا حمله کردند، پرچم آمریکا را آتش زدند و شعارهای ضدآمریکایی سر دادند. حتی اگر دولت آمریکا رسما و صریحا اعلام کند که در تهیه و تولید این فیلم نقشی نداشته، اما تغییری در شعارهای ضدآمریکایی ایجاد نمیشود. چرا که بیاعتمادی مسلمانان به غرب ریشهدار و محصول فهم مشترک آنهاست. این همان مسالهای است که دولتمردان و سیاستمداران آمریکایی بیش از هر کس دیگری به تجزیه و تحلیل آن نیاز دارند.
بر فرض که قبول کنیم دولت آمریکا در این مورد خاص هیچ نقشی نداشته و آن سفیر بدبخت آمریکایی هم بیگناه کشته شده باشد، اما واقعیت این است که مسلمانان پخش و تولید این فیلم را ادامهی همان سیاستهای ضداسلامی سابق میدانند. آیا میشود منکر جو اسلام هراسی در غرب شد؟ آیا هالیوود، نرمتر، حرفهایتر و گستاخانهتر با عقاید اسلامی مسلمانان بازی نمیکند؟ آیا تروریستهای فیلمها و سریالیهای آمریکایی عموما مسلمان نیستند؟ آیا در قضیه سلمان رشدی همین دولتهای غربی، تمام قد از او حمایت نکردند و پشت سر او نایستادند و در مقابل دنیای اسلام قرار نگرفتند؟
به هرحال این سابقهی ضداسلامی، جلوی چشم مسلمانان دنیاست و آنها دشمنی علنی دنیای غرب را با جهان اسلام میبینند، میفهمند و درک میکنند. خشم امروز مسلمانان یک اقدام ناگهانی و غیرقابل انتظار نبود. این واکنش ضدآمریکایی و ضدغربی، با گذشت زمان شکل گرفته و روز به روز بر شدتش افزوده شده. مسلمانان این قبیل فیلمها را در کنار اقدامات سیاسی و نظامی دولتهای غربی در حمله و تجاوز به کشورهای اسلامی و توهین سربازان آمریکایی و انگلیسی به قرآن و مساجد و مسلمانان میبینند. مسلمانان از خودشان میپرسند که چطور برای توهین به مقدسات مذهبی، آزادی بیان بهانه میشود اما کسی حق ندارد درباره هولوکاست تحقیق کند؟! اتفاقا حمایت دنیای غرب از دولت اسرائیل هم در شکلگیری ذهنیت ضدغربی مسلمانان نقش پررنگی دارد.
یک نکتهی مهم دیگر این که علی رغم واکنشهای ضدآمریکایی مسلمانان در کشورهای مختلف جهان، باز هم شاهد ادامهی همان سیاست غلط غربیها و رسانههایشان در قبال دنیای اسلام هستیم. به جای عذرخواهی و قبول بار مسئولیتِ اهانت به عقاید اسلامی، مجددا همهی مسلمانان و معترضان را افراطی و بنیادگرا و حامی القاعده و بنلادن معرفی میکنند! (یعنی عملا دارند از محتوای فیلم اهانت آمیز حمایت میکنند هرچند در ظاهر ادعا میکنند که آن را قبول ندارند!)
پس اشتباه است اگر تصور کنیم که ماجرا تا حد همکاری یک کشیش دیوانه و یک فیلمساز گمنام و بینام و نشان است. واقعیت این است که مسلمانان در برابر خود یک هجمهی همه جانبهی سیاسی و رسانهایِ ضداسلامی را میبینند که فیلم اخیر فقط بخش کوچک و مبتذلی از آن است.