به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از گلوبال ريسرچ، آیا شما تا سر حد مرگ خسته اید ؟ آیا همیشه به شدت استرس دارید؟ اگر جواب مثبت است ، خب معلوم است که شما یک آمریکائی هستید. در آمریکا هرچقدر درآمد کاهش می یابد ، افراد مجبور می شوند بیشتر کار کنند.
در سال 1970، متوسط کار برای همه آمریکائی ها در هفته 35 ساعت بوده است، اما این عدد اکنون به 46 ساعت رسیده ، نکته اینجاست که در کشورهای صنعتی عمده دنیا بدون اینکه کارگران خود را بکشند ، کار مفید خود را انجام می دهند . مثلاً در آمریکا کارگران هرساله 378 ساعت بیشتر از آلمانی ها کار می کنند . متاسفانه کار برای خیلی از آمریکائی ها وقتی از محل کار خود خارج می شوند ، تمام نمی شود . طی یک آمار که به تازگی منتشر شده است بسیاری از مردم آمریکا در هفته 7 ساعت پس از ساعت معمول کاری به کار مشغول اند . بسیاری از آمریکائی ها یک یا دو شغل دیگر دارند تا بتوانند جوابگوي هزينه هاي بالا تا آخر ماه باشند . آمریکائی ها بیش از هر زمان دیگری گرفتار شده اند . نکته جالب اینجاست که تعطیلات دیگر در تقویم خانواده های آمریکائی جایی ندارد . آمریکائی ها نسبت به مردم دیگر کشورها کمتر به تعطیلات می روند. همین که مردم آمریکا مجبورند اینقدر کار کنند نتایج جدی به دنبال خواهد داشت . در واقع آمریکائی ها آنقدر مجبورند کار کنند که دارند می میرند .
در زیر نظر یکی از خوانندگان را می خوانید . او می گوید : "من می دانم که همیشه باید شکرگزار و دعاگو باشم ، چون کار دارم ، ولی باید بگویم که من و همسرم دیگر از خستگی کار داریم می میریم . سال گذشته آنقدر مالیات برای چیزهای مختلف داده ایم که زندگی کردن برایمان مشکل شده است و مجبوریم فقط کار کنیم . همسر من مجبور است 3 روز در 14 ساعت در یک مرکز دیالیز کار کند . به اضافه همه آخر هفته ها . فقط دو روز در سال تعطیل است ( عیدشکرگزاری و کریسمس ) که البته یکی از این روزها را باید سرکار بیاید . من هم وقتی از سر کار به خانه بر میگردم حتی نمی توانم غذا بخورم . من به خانه می رسم و به رختخواب می روم . آیا این زندگی است ؟ "
در سرتاسر آمریکا ، مردان و زنان ، با این شرایط کارکردن ، آرام آرام درحال از بین رفتن هستند .
کارکردن در ساعات مختلف شبانه روز و پشت سرهم ، نتایج ناراحت کننده ای برای سلامتی انسان در پی خواهد داشت . همینطور برای خانواده شما و زندگی شما .
اما برای بسیاری از آمریکائی ها ، هیچ راه دیگری وجود ندارد . میلیونها میلیون آمریکایی در لبه فاجعه اقتصادی قرار دارند . برطبق یک تحقیق ، 77 درصد مردم آمریکا ، به سختی خود را به حقوق ماه بعد می رسانند . همچنین آمار خانواده های متوسط آمریکائی با سرعت در حال کاهش است . بسیاری از آمریکائی ها مجبورند 6 تا 70 ساعت در هفته کار کنند چون باید زنده بمانند.
برای مثال در سایت economy in crisis شرح حال مادر چهارفرزند آمده است که با وجود کارکردن در 3 جا باز هم نمی تواند خرج خانواده اش را در بیاورد .
شوهر خانم لیزا بسوورس به علت مشکل جسمانی قادر به کارکردن نیست . او و چهار فرزندش چشم به کار کردن لیزا دارند . لیزا بعنوان معلم در یک جا و بعنوان حروف چین در روزنامه کرونیکل کار می کند . سالیانه 8/22 هزار دلار حقوق می گیرد که 5 هزار کمتر از خط فقر برای یک خانواده 6 نفره است .
هم اکنون 100 میلیون آمریکائی خدمات بهزیستی دریافت میکنند ، با اینکه شغل دارند . خیلی از آنها 2 یا 3 شغل دارند .
طبقه کارگر آمریکائی نسبت به گذشته مجبور است بیشتر کار کند ولی با پول و درآمد کمتر .
این یعنی ایجاد شدیدترین استرس ها برای خانواده های آمریکائی و این باز هم یعنی بسیاری از آمریکائی ها کار می کنند اما دارند می میرند .
مشکل بعدی ، بحث آموزش است . گزارش CBS بخوبی فقدان آموزش درست را برای فقرا شرح می دهد : جدیدترین تحقیقات بیانگر این نکته است که در مقایسه با دهه 70 و 60 میلادی ، امید به زندگی در میان آمریکائی های سفید پوستی که دیپلم ندارند به شدت کاهش یافته است. این تحقیق تصریح می کند که امید به زندگی در میان مردان آمریکائی سفید پوست و غیراسپانیایی تبار ، که دیپلم دبیرستان ندارند ، 5/67 سال بوده است . این رقم سه سال کمتر از سال 1990 است . این آمار برای زنان سفیدپوست غیراسپانیایی تبار که تحصیلات پائین دارند صدق می کند .
آنها هم 5 سال کمتر از سال 1990 امید به زندگی دارند . یعنی از 78 سال به 5/73 سال .
این یعنی یک عقبگرد برای خانواده های آمریکائی . طبقه کارگر آمریکائی دیگر امید چندانی به زندگی ندارد .
کافی است امروز به تعداد سطل های آشغالی که توسط مردم برای یافتن غذا وارسی می شوند دقت کنید.
متاسفانه خیلی از کسانی که تا سر حد مرگ کار می کنند باز ه خود را کلی خوش شانس می دانند چرا که بسیاری از آمریکائی ها هم اکنون بدون هیچ شغل و درآمدی درخانه اشان نشسته اند .
حالا ، رسانه های جمعی و عمده آمریکا تلاش می کنند که دائماً ما را متقاعد کنند که آمار بیکاری کاهش یافته است اما کیست که باور کند ؟ اگر میزان اشتغال در آمریکا ، هم اکنون با زمانی که اوباما را وارد کاخ سفید شد ، یکی باشد رقم بیکاری هم باید 2/11 باشد . اما دولت فدرال می گوید این رقم به 1/8 درصدکاهش یافته است . به نظر شما این آمار درست است ؟
نکته اینجاست که درصد آمریکائی هایی که در سن اشتغال قرار دارند و کار هم دارند به نسبت آخرین بحران آمریکا ، بسیار کمتر است .
هم اکنون در آمریکا ، بسیاری از ترس از دست دادن کار خود در حال مرگ اند. چون نمی دانند آیا می توانند کار دیگری پیدا کنند یا خیر؟
در طول ماه آگوست ، درصد بیکاری در 26 ایالت افزایش یافته است . آیا باور می کنید که آمریکا ، همانطور که دولت می گوید در مسیر بهبودی اقتصادی است ؟
اما واقعیت این است که وضع ما از وضع مردم در آخرین بحران اقتصادی آمریکا بدتر شده است . چون همه آمارها میگویند که این اوضاع بد شده است .
متاسفانه مردم هم عادت کرده اند که فراموش کنند شرایط بد اقتصادی نتایج هولناکی در پی دارد . چون کسانی که کار ندارند و یادر مدت های طولانی و درساعات طولانی مجبورند کار کنند ، بسیار افسرده تر و پژمرده تر از سایر مردم اند.
این افسردگی می تواند منجر به خودکشی شود. دیلی میل می نویسد : اکنون میزان مرگ ناشی از خودکشی در آمریکا از تصادف با ماشین پیشی گرفته است . دیلی میل در ادامه می گوید : بر طبق یک تحقیق ، میزان خودکشی منجر به مرگ در آمریکا درحالی افزایش یافته است که میزان مرگ به علت تصادف کاهش نشان میدهد ، خودکشی با پرت کردن خود از بلندی و یا سم ، به شدت در حال افزایش است واین امر باعث نگرانی کارشناسان شده است .
این آمار خیلی وحشتناک است. وقتی کسی دست به خودکشی می زند حتماً کارش به جاهای باریک کشیده است .