مجتبی واحدی که سابقه طولانی در انتشار بیانیه و همچنین توهم لیدری فتنه را دارد، اخیرن با ارسال پستی بر روی صفحه فیس بوک خود، حتی موجبات اعتراض گسترده همفکران خود را فراهم آورد. مشاور ارشد کروبی خود را در باتلاق شاهین نجفی افکند و سعی داشت با به راه اندازی یک کمپین در صفحه فیس بوک خود، آتش به پا خواسته از توهین خواننده رپ جنبش سبز را به نوعی سرد کند اما بر خلاف تصور با پیام های هتاکانه و حاوی توهین از سوی هم مسلکان خود مواجه شد.
واحدی که فکر می کرد با به راه اندازی این کمپین و دور کردن شاهین نجفی از پیکر بی جان جنبش سبز می تواند تا حدی افتضاح این خواننده رپ را جبران کند، اما به ناگاه متوجه شد جایگاه چندان محبوبی در بین معدود حامیان جنبش سبز نیز ندارد.
نکته ای که در پیام های دریافتی در ذیل مطلب واحدی حائز اهمیت است، آن است که بار دیگر بر همگان ثابت شد یکی از شاخه های فعالیت جنبش مرده سبز هدفگیری و تقابل مستقیم با اسلام بوده است. شعارهایی که پیش از این نیز در اغتشاشات سال 1388 بارها و بارها به گوش می رسید حاوی هدفگیری اعتقادات مردم ایران بوده است که بار دیگر در پیام ها و اهانت های حامیان جنبش سبز نمود پیدا کرده است.
در ادامه حرکت واحدی خارج نشین رسول منتجبنیا نیز در دو روز گذشته در یادداشتی و در شرایطی که همه دنیای اسلام خشمگین از اهانت بیشرمانه اخیر به پیامبر اکرم(ص) است؛ وی تلویحا از ابراز انزجار مسلمانان در مقابل مراکز آمریکایی انتقاد کرده و مهمترین ضرورت امروز دولتهای اسلامی را کنترل «افراد خودسر» دانسته است.
این به اصطلاح روحانی اصلاحطلب نیز مانند واحدی معتقد است واکنش مسلمانان به اهانت بیشرمانه اخیر میتواند در راستای پروژه اسلامهراسی مورد استفاده قرار گیرد: «اگر عكسالعمل تند از سوي مسلمانان ارائه شود مانند تخريب و آدمكشي احساسي در نهايت به نفع دشمنان خواهد بود و برنامههاي آنها را اجرا ميكند».
اینگونه اظهار نظرها هر چند از سوی واحدی بعید نیست اما از یک روحانی که تجربه سیاستورزی باسابقهای دارد بسیار تاسفآور است. توهین به نبی اکرم(ص) جدیترین اقدام از سلسله اقدامات غرب در تقدسزدایی از اعتقادات اسلامی است. نیاز به توضیح نیست که غرب در این مسیر به دنبال چه هدفی است. بنبست تئوریک در غرب، هراس تقویت گزارههای دین اسلام را برای حاکمان غرب ایجاد کرده است. به همین دلیل با اسلامهراسی به دنبال نزولی کردن نمودار صعودی اسلامگرایی در جهان هستند. اما تحت این استراتژی و در قالب آزادی بیان، جنگ نرم «تقدسزدایی» از اعتقادات اسلامی را نیز دنبال میکنند. در مقابل برای ممانعت از واکنش مسلمانان نیز پروژه اسلامهراسی را مطرح میکنند. به عبارتی بهانهای برای اهانت فراهم آوردهاند و برای مقابله با واکنشها به اهانت نیز «اسلامهراسی» را چاره اندیشیدهاند.
حال نکته مهم در این بین آنست که چرا افرادی مثل واحدی و منتجب نیا و در یک حرکت واحد و آن هم در زمان حاضر که اوچ توهینها و بی حرمتی ها علیه پیامبر اکرم (ص) و دیگر ائمه اطهار به راه افتاده کلید خورده است و هدف از ورود اینگونه افراد مدعی اصلاح طلبی در کنار دین مداری چیست!. این گروه از افراد چه شده که برای خوشنودی دشمنان ایران و اسلام دست به دست هم داده اند و ساز آزادی مطلق می زنند و به جای همدریدی با دیگر مسلمانان جهان به دنبال آرام کردن آتش فتنه ای هستند که از سوی فمینیستها و بی دینهای مرتجع پی ریزی شده و می رود که وارد مراحل تازه ای از اشائه بی دینی و الحاد در جوامع اسلامی باشد.