واکنش خانواده شهدای ترور به خروج منافقين از ليست تروريستي آمريكا
انجمن دفاع از قربانیان تروریسم با محکوم کردن این اقدام دولت اوباما، بر این باور است که به هر حال آنچه مسلم است خروج فرقه تروریستی منافقین از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه امریکا هیچ چیزی را از سابقه این گروهک پاک نمی کند، و خاطره ترور شهروندان بی گناه ایرانی بدست این فرقه تروریستی، مزدوری آن و همنشین شدن با دیکتاتور بعثی و ایفای نقش جاسوسی و نهایتا خصلت شدیدا فرقه ای و ضد بشری حاکم بر این گروه، چیزی نیست که با خروج و یا ماندن این فرقه تروریستی از اذهان مردمان این مرز و بوم از یاد برود.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، انجمن دفاع از قربانیان تروریسم با
اشاره به اینکه موضوع خارج كردن گروهك منافقين از ليست گروه های تروريستي
آمريكا توسط دولتمردان اين كشور اما و اگرهاي بسياري دارد، بیان می دارد كه
با این اقدام آمریکا در خصوص گروهک منافقین هيچ شكي در وجود استانداردهای
دوگانه و برخورد ابزاري آمريكا با تروريسم و مبارزه با اين پديده شوم باقی
نمی ماند. به گواه اسناد و گزارشات موسسات بين المللي و اعترافات گسترده
اعضاي جدا شده گروهک منافقین و بسياري از شخصيت هاي سیاسی و پارلمانی كه در
ميان آنها مقامات آمريكايي نيز كم نيستند، سازمان مجاهدين خلق يك گروه
تروريستي و در سطحي خطرناك تر يك فرقه تروريستي است كه بدون شك تهديدي جدي
براي صلح و امنيت جامعه جهاني به حساب مي آيد. این فرقه در كارنامه خود
اقداماتي همچون ترور، آدم ربايي، قاچاق انسان، هواپيما ربايي، پولشويي،
سرقت مسلحانه، قاچاق مواد مخدر، نسل كشي و انواع فعاليتهاي خرابكارانه را
داشته که خود نیز به آن اعتراف كرده است.
اما براستي چه اتفاقي افتاده كه فرقه اي با اين سابقه و ويژگيها كه هيچ گاه نيز از اقدامات خود ابراز پشيماني نكرده و همچنان بر نگرش هاي ضد بشري خود پايبند است، كانديداي خروج از ليست تروريستي وزارت خارجه آمريكا مي شود و با توجه به روال خروج گروههای تروریستی از لیست وزارت خارجه امریکا به شکل حیرت انگیزی از لیست خارج می شود.
دولت امریکا در هفتم اکتبر 1997 (16 مهرماه 1376) نام گروهک مجاهدين خلق را در فهرست سازمان هاي تروريستي خارجي وزارت امور خارجه خود قرار داد كه بر اساس قوانين داخلي اين كشور هر گونه فعاليت اين گروهك در داخل خاك آمريكا و هر نوع حمايت و كمك به آنها از سوي شهروندان، گروهها و نهادهاي آمريكايي ممنوع و جرم محسوب مي شود. این در حالی است که در تمام اين سالها منافقين به راحتي در پارلمانها و رسانه هاي آمريكايي حضوری فعال داشته و بسياري از دولتمردان و شخصيت هاي آمريكايي نیز به صورت علني از منافقين حمايت كرده اند و در عمل هيچ ممنوعيتي براي فعاليتهاي اين فرقه تروريستي در خاك آمريكا اعمال نشده است، جالب اینکه در بازخواستهایی نیز که از این مقامات درباره گرفتن رشوه در ازای حمایت و تبلیغ برای این گروه تروریستی انجام شده، این مقامات عنوان کردند که با هماهنگی وزارت خارجه این حمایتها صورت گرفته است!
در اين ميان ذكر بخشي از نامه جان مك كين سناتور ايالات متحده به سناي اين كشور در ژوئن 1993 درباره برخورد دولت آمريكا با منافقين در آن دوره، پاسخي براي اقدام دولتمردان آمريكايي در اين زمان مي باشد. جان مك كين در نامه خود ضمن بر شمردن برخي از اقدامات تروريستي منافقين در گذشته، به رويكرد دولت وقت آمريكا در حمايت از تروريسم بنام ضد تروريسم، حمايت از گروههاي ستيزه جو به نام دموكراسي و يا حمايت از گروههاي افراطي به نام حقوق بشر از سوي اعضاي كنگره، رسانه ها و دولت آمريكا انتقاد كرده و خواستار جلوگيري از آن شده است.
وي در نامه خود بیان داشته، " اگر سازمان مجاهدين خلق (منافقين)در فعاليتهايي كه در بالا آورده شد دست داشته، پس بايد اقدامات قضايي مناسب را انجام داده و نمي بايست به آن به عنوان يك گروه سیاسی مشروع در برابر دولت كنوني ايران برخورد كنيم ، مگر آنكه اين سازمان به طور بنيادين كاراكتر و رهبري خود را تغيير دهد."
حال سوال اينجاست كه آيا منافقين تغييري بنيادين در رويكردهاي تروريستي و يا كادر رهبري خود ايجاد كرده است و آيا گروهک مجاهدين امروزين كه مستحق خروج از ليست تروريستي آمريكا مي باشد در محاکم قضایی و دادگاههای بین المللی نسبت به ترور 12 هزار شهروند ایرانی، کشتار بیرحمانه مردم دیگر ملل که در پرونده سیاه خود ثبت کرده، مورد محاکمه قرار گرفته و یا اساسا نسبت به اقدامات گذشته خود ابراز پشيماني كرده است. اينها سوالهايي است كه پاسخ هاي آنها منفي است، پس براستي چه چيز باعث شده كه نه تنها سخني از پيگرد قضايي و محاكمه سران اين گروهك تروريستي مطرح نشود بلكه زمينه هاي حضور گسترده و فعاليت آنها در خاك آمريكا نيز در حال فراهم شدن است، آنچه در پس لابی گری های گروهک منافقین با سناتورهای امریکای حاصل شد. طنز ماجرا اینجاست که تنها شرط بازنگری برای خروج این گروهک از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه امریکا که توسط هیلاری کلینتون اعلام شد، عبارت بود از همکاری برای انتقال از اردوگاه اشرف به کمپ لیبرتی!
بي شك اين اقدام مقامات آمريكائي به خوبي ميزان پايبندي ايالات متحده نسبت به ريشه كني تروريسم و مبارزه با اين پديده شوم را نشان مي دهد و ثابت مي كند كه تروريسم و مبارزه با آن تنها ابزاري براي فشار بر دولتهاي ديگر و تحميل خواسته هايشان به آنها مي باشد. از سوي ديگر اقدام آمريكا در خارج كردن منافقين از ليست تروريستي كشورشان اين سوال را ايجاد مي كند كه براستي آنها بر چه اساسي دست يه چنين اقدامي زده اند. آيا ساختار فرقه اي و تروريستي منافقين تغييري كرده و يا اينكه منافقين نسبت به گذشته خود ابراز پشيماني كرده اند؟ بر چه اساسي دولت آمريكا موضوع ترور بيش از 12 هزار ايراني، كشتار هزاران عراقي و كويتي و هفت مستشار آمريكايي را به باد فراموشي سپرد. آيا انبوهي از گزارش هاي بين المللي از جمله گزارش انستيتو تحقيقات دفاع ملي آمريكا، گزارش اداره امنیت فدرال آلمان و گزارش ديده بان حقوق بشر و بسياري از گزارش هاي ديگر كه نام گروهك تروريستي منافقين را در كنار گروه القاعده به عنوان خطرناك ترين فرقه هاي تروريستي دنيا ذكر كرده اند از ديد آمريكائيها پنهان مانده است؟
انجمن دفاع از قربانیان تروریسم با محکوم کردن این اقدام دولت اوباما، بر این باور است که به هر حال آنچه مسلم است خروج فرقه تروریستی منافقین از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه امریکا هیچ چیزی را از سابقه این گروهک پاک نمی کند، و خاطره ترور شهروندان بی گناه ایرانی بدست این فرقه تروریستی، مزدوری آن و همنشین شدن با دیکتاتور بعثی و ایفای نقش جاسوسی و نهایتا خصلت شدیدا فرقه ای و ضد بشری حاکم بر این گروه، چیزی نیست که با خروج و یا ماندن این فرقه تروریستی از اذهان مردمان این مرز و بوم از یاد برود.
اما براستي چه اتفاقي افتاده كه فرقه اي با اين سابقه و ويژگيها كه هيچ گاه نيز از اقدامات خود ابراز پشيماني نكرده و همچنان بر نگرش هاي ضد بشري خود پايبند است، كانديداي خروج از ليست تروريستي وزارت خارجه آمريكا مي شود و با توجه به روال خروج گروههای تروریستی از لیست وزارت خارجه امریکا به شکل حیرت انگیزی از لیست خارج می شود.
دولت امریکا در هفتم اکتبر 1997 (16 مهرماه 1376) نام گروهک مجاهدين خلق را در فهرست سازمان هاي تروريستي خارجي وزارت امور خارجه خود قرار داد كه بر اساس قوانين داخلي اين كشور هر گونه فعاليت اين گروهك در داخل خاك آمريكا و هر نوع حمايت و كمك به آنها از سوي شهروندان، گروهها و نهادهاي آمريكايي ممنوع و جرم محسوب مي شود. این در حالی است که در تمام اين سالها منافقين به راحتي در پارلمانها و رسانه هاي آمريكايي حضوری فعال داشته و بسياري از دولتمردان و شخصيت هاي آمريكايي نیز به صورت علني از منافقين حمايت كرده اند و در عمل هيچ ممنوعيتي براي فعاليتهاي اين فرقه تروريستي در خاك آمريكا اعمال نشده است، جالب اینکه در بازخواستهایی نیز که از این مقامات درباره گرفتن رشوه در ازای حمایت و تبلیغ برای این گروه تروریستی انجام شده، این مقامات عنوان کردند که با هماهنگی وزارت خارجه این حمایتها صورت گرفته است!
در اين ميان ذكر بخشي از نامه جان مك كين سناتور ايالات متحده به سناي اين كشور در ژوئن 1993 درباره برخورد دولت آمريكا با منافقين در آن دوره، پاسخي براي اقدام دولتمردان آمريكايي در اين زمان مي باشد. جان مك كين در نامه خود ضمن بر شمردن برخي از اقدامات تروريستي منافقين در گذشته، به رويكرد دولت وقت آمريكا در حمايت از تروريسم بنام ضد تروريسم، حمايت از گروههاي ستيزه جو به نام دموكراسي و يا حمايت از گروههاي افراطي به نام حقوق بشر از سوي اعضاي كنگره، رسانه ها و دولت آمريكا انتقاد كرده و خواستار جلوگيري از آن شده است.
وي در نامه خود بیان داشته، " اگر سازمان مجاهدين خلق (منافقين)در فعاليتهايي كه در بالا آورده شد دست داشته، پس بايد اقدامات قضايي مناسب را انجام داده و نمي بايست به آن به عنوان يك گروه سیاسی مشروع در برابر دولت كنوني ايران برخورد كنيم ، مگر آنكه اين سازمان به طور بنيادين كاراكتر و رهبري خود را تغيير دهد."
حال سوال اينجاست كه آيا منافقين تغييري بنيادين در رويكردهاي تروريستي و يا كادر رهبري خود ايجاد كرده است و آيا گروهک مجاهدين امروزين كه مستحق خروج از ليست تروريستي آمريكا مي باشد در محاکم قضایی و دادگاههای بین المللی نسبت به ترور 12 هزار شهروند ایرانی، کشتار بیرحمانه مردم دیگر ملل که در پرونده سیاه خود ثبت کرده، مورد محاکمه قرار گرفته و یا اساسا نسبت به اقدامات گذشته خود ابراز پشيماني كرده است. اينها سوالهايي است كه پاسخ هاي آنها منفي است، پس براستي چه چيز باعث شده كه نه تنها سخني از پيگرد قضايي و محاكمه سران اين گروهك تروريستي مطرح نشود بلكه زمينه هاي حضور گسترده و فعاليت آنها در خاك آمريكا نيز در حال فراهم شدن است، آنچه در پس لابی گری های گروهک منافقین با سناتورهای امریکای حاصل شد. طنز ماجرا اینجاست که تنها شرط بازنگری برای خروج این گروهک از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه امریکا که توسط هیلاری کلینتون اعلام شد، عبارت بود از همکاری برای انتقال از اردوگاه اشرف به کمپ لیبرتی!
بي شك اين اقدام مقامات آمريكائي به خوبي ميزان پايبندي ايالات متحده نسبت به ريشه كني تروريسم و مبارزه با اين پديده شوم را نشان مي دهد و ثابت مي كند كه تروريسم و مبارزه با آن تنها ابزاري براي فشار بر دولتهاي ديگر و تحميل خواسته هايشان به آنها مي باشد. از سوي ديگر اقدام آمريكا در خارج كردن منافقين از ليست تروريستي كشورشان اين سوال را ايجاد مي كند كه براستي آنها بر چه اساسي دست يه چنين اقدامي زده اند. آيا ساختار فرقه اي و تروريستي منافقين تغييري كرده و يا اينكه منافقين نسبت به گذشته خود ابراز پشيماني كرده اند؟ بر چه اساسي دولت آمريكا موضوع ترور بيش از 12 هزار ايراني، كشتار هزاران عراقي و كويتي و هفت مستشار آمريكايي را به باد فراموشي سپرد. آيا انبوهي از گزارش هاي بين المللي از جمله گزارش انستيتو تحقيقات دفاع ملي آمريكا، گزارش اداره امنیت فدرال آلمان و گزارش ديده بان حقوق بشر و بسياري از گزارش هاي ديگر كه نام گروهك تروريستي منافقين را در كنار گروه القاعده به عنوان خطرناك ترين فرقه هاي تروريستي دنيا ذكر كرده اند از ديد آمريكائيها پنهان مانده است؟
انجمن دفاع از قربانیان تروریسم با محکوم کردن این اقدام دولت اوباما، بر این باور است که به هر حال آنچه مسلم است خروج فرقه تروریستی منافقین از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه امریکا هیچ چیزی را از سابقه این گروهک پاک نمی کند، و خاطره ترور شهروندان بی گناه ایرانی بدست این فرقه تروریستی، مزدوری آن و همنشین شدن با دیکتاتور بعثی و ایفای نقش جاسوسی و نهایتا خصلت شدیدا فرقه ای و ضد بشری حاکم بر این گروه، چیزی نیست که با خروج و یا ماندن این فرقه تروریستی از اذهان مردمان این مرز و بوم از یاد برود.
منبع: بولتن نیوز
