غضب یا خشم به معنای جوشش و غلیان خون قلب برای انتقام است و حالتی است که در اثر عوامل مخصوصی به انسان عارض می شود و آن توام با تاثر و تغییر حالت است.

خشونت و عصبانیت

طلیعه
در زمان خلافت حضرت علی(ع)، زنی به ایشان مراجعه کرد و گفت: شوهرم به من ظلم کرده، مرا از خانه بیرون نموده به علاوه مرا تهدید کرده اگر به خانه بروم مرا کتک خواهد زد، اکنون به دادخواهی نزد تو آمده ام. حضرت از اوخواست قدری صبر کند ولی زن گفتک می ترسمکه خشم او زیادتر شده و بیشتر مرا اذیت کند. بناچار حضرت به اتفاق زن به در خانه او رفتند و در زدند و با محبت به اهل خانه سلام کردند آن مرد بیرون آمد و فهمید که زنش شخصی را برای حمایت و شفاعت نزد او آورده ولی آنحضرت را نشناخت. حضرت فرمودند: همسرت از تو شکایت دارد، می گوید او را با ظلم از خانه بیرون کرده ای به علاوه تهدید به کتک نموده ای من آمده ام به تو بگویم از خدا بترس و با زن خود به نیکی و مهربانی رفتار کن! آن مرد با گستاخی پاسخ داد: آری من او را تهدید به کتک کرده ام، اما حالا که تو را آورده و تو از جانب او حرف می زنی او را زنده زنده آتش خواهم زد. حضرت از جسارت و بی ادبی مرد برآشفت، دست به قبضه شمشیر برد و از غلاف بیرون کشید و فرمود: من تو را اندرز می دهم و امر به معروف و نهی از منکر می کنم، تو این طور جواب می دهی، صریحاً می گویی این زن را خواهم سوزاند خیال کرده ای دنیا انقدر بی حساب است، فریاد حضرت که بلند شد مردم عابر از گوشه و کنار جمع شدند، هر کس که می آمد در مقابل حضرت تعظیمی می کرد و می گفت: السلام علیک یا امیرالمومنین

جوان مغرور تازه متوجه شد با چه کسی روبرو است خود را باخت و به التماس افتاد و گفت: یا امیرالمومنین مرا ببخش، به خطای خود معترفم، از این ساعت قول می دهم مطیع و فرمانبردار زنم باشم، حضرت رو به آن زن کرده و فرمودند: اکنون به خانه برو، اما تو هم مواظب باش که طوری رفتار نکنی که او را به چنین اعمالی وادارکنی.(1)
 
***

در این داستان، شاهد رویارویی دو خشم نامقدس و مقدس بودیم، خشم نامقدس جوانی که از غرور و جهل سرچشمه گرفته و حاصل آن تجاوز به حقوق انسان است و خشم مقدس امام علی(ع) که برای دفاع از حقوق انسانی مظلوم بر انگیخته شد. اینک مطلب خود را با تعریف واژه غضب آغاز می کنیم:

غضب یا خشم به معنای جوشش و غلیان خون قلب برای انتقام است و حالتی است که در اثر عوامل مخصوصی به انسان عارض می شود و آن توام با تاثر و تغییر حالت است.(2)

زمینه های روانشناختی و جامعه شناختی

مهمترین زمینه های پیدایش خشم و عصبانیت عبارتند از:
 
1) ناکامی مکرر
در غالب افراد و زمانی که شکستهای پی در پی از راه می رسد، عصبانیت بروز می کند و دیگران را هدف حملات پرخاشگرانه قرار می دهند.
 
2) درونسازی رفتار
رفتارهای پرخاشگرانه اطرافیان، آدمی را بتدریج تحت تاثیر قرار می دهد و به ویژه زمانی که مشاهده گر این رویدادها، فرزندان خردسال باشند.
 
3) شکنندگی شخصیت
برخی به دلیل دوران کودکی دشوار و یا حتی رفاه بیش از حد، در معرض بد آموزیها و عادات غلط تربیتی قرار گرفته اند و بر همین اساس دنیا را یکسره تاریک و آکنده از خصومت و آزار می بینند ولذا همیشه مترصد آنند تا بر علیه این بدیها از خود دفاع کنند.
 
4) عدم اتخاذ رویکرد منطقی
ما انسانها در مواجهه با مشکلات زندگی از روشهای فعال و یا منفعل استفاده می کنیم. در روش انفعالی به لحاظ عدم رویکرد منطقی، از مساله می گریزیم و یا سعی در فراموشی آن داریم و به لحاظ اینکه مشکل همچنان باقی بوده و ما خود را در برابر آن ناتوان می بینیم، از روش ابراز خشم استفاده می کنیم.
 
5) خشم، به عنوان مکانیزم دفاعی
آدمی در صورت عدم تامین یک و یا برخی از نیازهای درونی احساس بدی به او دست می دهد و عکس العمل خویش را به صورت خشم و عصبانیت ابراز می نماید.
 
آثار و پدیده های خشم
به لحاظ گستردگی آثار خشم و غضب، ذیلاً به موارد محدودی از آن اشاره می شود:
 
1) آفت ایمان
پیامبر خدا(ص) فرمودند: ((غضب، ایمان را فاسد میکند، چنانچه سرکه، عسل را.)) (3)
 
2) گسستن پیوندها
حضرت امیر(ع) فرمودند: وقتی مومن برادرش را به خشم آورد، به یقین از او جدا شده است. (4)
 
3) کلید بدیها
حضرت امام صادق(ع) فرمودند: غضب، کلید هر شری است. (5) خشم و عصبانیت علاوه بر تهدید ارتباطات انسانی، بر رابطه آدمی با خدای متعال نیز اثرات تخریبی داشته و به طور کلی منزلت و شخصیت فرد را از حیث اجتماعی منهدم می کند.

پیشنهادها و راهکارها

این راهکارها را در دو بخش، یکی در رابطه با خویشتن و دیگری در رابطه با فرد پرخاشگر، ارائه می دهیم.

بخش اول: فرد خشمگین نسبت به خود چه اقداماتی باید انجام دهد.

1) خویشتنداری
در صورت باور به این اندیشه که آدمی در هر حال قادر است از ظرفیتهایش برای کنترل احساسات استفاده نموده و خشم خویش را فرو نشاند و علاوه بر این بداند که در این صورت، مورد رحمت الهی قرار می گیرد، انگیزه نیرومندی خواهد داشت تا خویشتنداری نماید.
 
2) گرایش به حلم و بردباری
به لحاظ اینکه خدای متعال در انسان توانایی شگرفی برای تطبیق خود با شرایط دشوار و متنوع قرار داده است، در صورتیکه افراد پرخاشگر، برای مدتی خود را وادار به ((حلم ورزیدن)) نمایند به تدریج این ملکه اخلاقی در آنها ایجاد خواهد شد.
 
3) ضابطه شناسی رفتار
غالباً افراد در ارزیابی رفتارشان، معیار را (رضایت الهی) و در مواردی (رضایت مردمی) قرار می دهند و بعضاً این دو در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند، شیوه صحیح آن است که با درک و پایبندی رضایت الهی، عمل نموده و بر خشم خویش فائق آئیم اگر چه ناخشنودی خلق برانگیخته شود.
 
4) تغییر موقعیت
در برخی روایات آمده است که بزرگان دین، زمانی که خشمگین می شدند چنانچه ایستاده بودند، می نشستند و در صورتیکه نشسته بودند، دراز می کشیدند، استفاده از چنین شیوه ای موجب آرامش بیشتر جسم و جان آدمی می شود.
 
5) استفاده از آب سرد
در پاره ای از فرمایشات اولیای دین، فرد خشمگین توصیه می شود که با نوشیدن آب سرد عصبانیت خویش را کاهش دهد.

بخش دوم: نسبت به فرد خشمگین چه اقداماتی باید انجام داد؟
شیوه مواجه با افراد پرخاشگر، از ظرافت و حساسیت ویژه ای برخوردار است که اجمالاً مواردی را ذیلاً بیان می کنیم:

1) پرهیز از مقابله به مثل
از واکنش(ضربه در برابر ضربه) در قبال افراد خشمگین باید برحذر بود زیرا فرد خشمگین را به واکنش های دیگری بر می انگیزد که بعضاً جبران ناپذیر است.
 
2) به حال خود گذاشتن
بعضاً در مواردی چنانچه فرد را موقتاً به حال خود رها کنیم این امکان وجود دارد که زودتر از موارد معمول به نقطه تعادل باز گردد.
 
3) جدیت در حل مساله
در بیشتر موارد خشونت، فرد از مساله ای رنج می برد که شخصاً از آن آگاه است و روش معقول و منطقی این است که به او یاری و مساعدت شود تا مساله اش را حل کند.
 
4) احسان در برابر اسائه ادب
سیره تربیتی و اخلاقی معصومین علیه السلام در قبال افراد پرخاشگر و خشن، احسان و نیکی بوده است و به برکت چنین روشی، نه تنها از ادامه تعرض افراد جلوگیری به عمل می آمد بلکه نقطه آغازی برای تحول آنان محسوب می شد.

منابع:

1)مطهری، استاد شهید مرتضی(1361)، داستان راستان، ص 368، انتشارات صدرا

2)قرشی، سید علی اکبر(1354)، قاموس قرآن، ج 5، ص 103

3)کلینی، محمد بن یعقوب، ترجمه اصول کافی، ج 3، ص 412

4)نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، حکمت شماره 480

5)کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ص 412
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.