به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به
نقل از "هاآرتص"؛ زمان دقيق انتخابات آتي اسرائيل را شرايط بودجه سال 2013
تعيين مي کند، اما مهمترين دستور کار و برنامه مبارزات انتخاباتي، قطعا
ايران خواهد بود.
مطمئنا بنيامين نتانياهو اميدوار است چنين شود. ايران،
عامل تعيين کننده دور دوم نخست وزيري او و دولتش است و اين موضوع در
سخنراني چند روز گذشته نتانياهو که اولين سخنراني انتخاباتي او محسوب مي شد
نيز مطرح شد.
در اصل، مي توان اين سخنراني را دومين سخنراني، نتانياهو
دانست. اولين آن سخنراني او در مجمع عمومي سازمان ملل بود که با نقاشي از
يک بمب، حضار را مورد خطاب قرار داد.
نکته جالب اين است که در آن
سخنراني، نتانياهو حمله به ايران را حداقل تا تابستان آينده منتفي دانست که
بر اين نکته تاکيد دارد که وقتي مسئله ايران مطرح مي شود، اسرائيل به
تنهايي نمي تواند تصميم بگيرد.
تصميم نهايي در واشنگتن (يا تهران) اتخاذ
خواهد شد و انتخابات اسرائيل تاثير ناچيزي بر آينده برنامه هسته اي ايران
خواهد داشت، اما اين هم باعث نخواهد شد "ايران" گفتمان سياسي غالب در طول
سه ماه آينده نشود.
احزابي که به دنبال جذب آراي راي دهندگان هستند، به دو گروه تقسيم خواهند شد:گروه
اول که علاقه خواهند داشت بر مسئله ايران تاکيد شود، شامل حزب ليکود و دو
رقيب نتانياهو _يعني حزب کاديما به رياست شائول موفاز و حزب استقلال (يا
اتزموت) به رهبري ايهود باراک مي شود. (هم موفاز و هم باراک روساي ستاد
مشترک اسرائيل هستند).
هريک از رهبران اين احزاب سعي خواهند کرد راي دهندگان را متقاعد کنند که آنها براي مقابله با ايران "مطمئن ترين دست ها"را دارند.
نتانياهو
مدعي خواهد شد که با قراردادن مسئله هسته اي ايران در دستور کار جهان، به
طوري که جاي مسئله فلسطين را گرفته و هيچ کس امروز ديگر از فلسطين چيزي نمي
شنود، توانايي خود را اثبات کرده است.
باراک نيز عنوان خواهد کرد که
فقط حضور او در دولت در کنار نتانياهو، توانسته در 4 سال اخير اسرائيل را
از دردسر مهلک نجات دهد و اگر ما (اسرائيل) بار ديگر او را در کابينه
نداشته باشيم، پشيمان خواهيم شد و موفاز هم، همانطور که طي سه سال گذشته،
هر روز هشدار داده، بازهم نسبت به جلوگيري از وقوع فاجعه ناشي از سوء
مديريت راهبردي باراک _ نتانياهو، هشدار خواهد داد.
2- گروه دوم
احزاب، حزب هايي که تحت رياست نخست وزير و يا ژنرال هاي سابق نيستند، به
راي دهندگان خواهند گفت ايران خطرناک است، اما خطر واقعي براي اسرائيل
مشکلات اقتصادي، بحران آموزشي، عدم شرکت اعضاي هارديم در کارگاه ها و خدمت
سربازي، عدم پيشرفت در فرآيند صلح و موارد ديگر هستند.
هريک از احزاب
گروه دوم در حال حاضر "تک مسئله اي" را تهيه کرده اند. اکنون تمام کاري که
آنها بايد انجام دهند، اين است که مردم را متقاعد کنند که علاوه بر ايران،
مسائل ديگري نيز وجود دارد که بايد نگران آنها بود.
موفقيت يا ناکامي
آنها در اين راه، اندازه حزب ليکود و ميزان قدرت نتانياهو (در صورت پيروزي
در انتخابات) در دولت ائتلافي آينده را تعيين خواهد کرد.
مسئله ديگري که در انتخابات اسرائيل در خصوص ايران وجود دارد، اين است که _ آيا انتخابات مناخم بگين ديگري خواهد شد؟
سه
هفته قبل از انتخابات سال 1981، اولين نخست وزير تاريخ حزب ليکود، هشت
خلبان را به يک ماموريت مهم فرستاد. آنها نه تنها رآکتور اتمي عراق را
بمباران کردند، بلکه حضور مناخم بگين را براي بار دوم در مسند نخست وزيري
تضمين کردند.
آيا نتانياهو نيز اين فرصت را دارد که عمليات مشابهي را براي پيروزي در انتخابات انجام دهد؟
دو
دليل اصلي وجود دارد که اين اتفاق رخ نخواهد داد. ايهود باراک و باراک
اوباما برخلاف بگين که وزير جنگ هم بود، وزير جنگ نتانياهو خود يک رقيب است
که سعي دارد آراي مردم را به نفع خود جلب کند. باراک اجازه نخواهد داد
نتانياهو اقدامي مانند بگين انجام داده و چهره "مسئولان"او را خدشه دار
کند.
نيروي هوايي که 31 سال گذشته به عراق اعزام شدند، در فضاي متفاوتي
آن عمليات را انجام دادند و بدون اينکه رديابي شوند، بمب هاي خود را بر سر
رآکتور اتمي عراق رها کردند، اما حمله به ايران به اين معني است که عاملان
حمله نخواهد توانست از نظاميان آمريکا در منطقه عبور کنند و رديابي نشوند،
باراک اوباما به نتانياهو فشار فراواني خواهد آورد تا حمله به ايران را
متوقف کند.
ما در تمام طول برگزاري مبارزات انتخاباتي، نام ايران را
دائما خواهيم شنيد، اما نه از غافلگيري در ماه اکتبر و نه حملات انتخاباتي
چيزي نخواهيم شنيد.
نتانياهو در راهبرد خود براي فرار از بحران هاي داخلي اسرائيل خواهان برگزاري انتخابات پيش از موعد پارلماني در اين رژيم شده است. وي در رقابت انتخاباتي بر موضوعات امنيتي متمرکز است و اختلافات وي با اعضاي کابينه نيز بر هيچ کس پوشيده نيست. نتانياهو در به دست آوردن حمايت لازم براي حمله به ايران شکست خورد و شايد وضع وخيم اقتصادي در اسرائيل باعث شکست نتانياهو در انتخابات شود. بيداري اسلامي در کشورهاي عربي، مشکلات نتانياهو را تشديد کرده است چرا که ديکتاتورهاي متحد اسرائيل در شماري از اين کشورها سرنگون شدند. چرا نتانياهو خواهان برگزاري انتخابات پيش از موعد شده است؟، آيا نتانياهو مي تواند قدرت خود را در اسرائيل افزايش دهد؟ آيا مي تواند نگاه ها را از وضع وخيم اقتصادي اسرائيل به موضوعات امنيتي منحرف کند؟ و اين انتخابات چه تاثيري بر خواست وي براي جنگ عليه ايران خواهد داشت؟