سخن گفتن با مادر مهدی و فائزه هاشمی به همان دلیل سخت است که محاکمه دردانه‌های آیت‌الله نزدیک به 15 سال تاخیر دارد. از خاصیت‌های این خانواده که اتفاقا سختی‌ها و مرارت‌های زیادی در راه پیروزی و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی متحمل شده‌اند این است که اغنای قانونی‌شان بسیار سخت است. از همین رو بود که «مهدی» پیش از انتخابات سال 84 یک دفتر و دستک اطلاعاتی مخصوص به خانواده هاشمی به راه انداخت با این عنوان که تلاش دارد صحت انتخابات را «شخصا» بیازماید! یعنی انگار اگر کل دستگاه‌های حکومتی صحت یک واقعه ملی را تایید کنند کفایت نمی‌کند مگر اینکه....

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، هنگامه جدایی خانواده هاشمی‌ها از «مردم» به گفته خدم و حشم خود خاندان مکرم به خیلی پیش از پایان جنگ و کلید خوردن جدایی مردم از هاشمی باز می‌گردد. کلید‌واژه‌های رفتارهای فرامردمی خاندان هاشمی را همیشه می‌توان در مجموعه خاطرات شخص آیت‌الله جست‌وجو کرد. سفر خانوادگی با هواپیمای دولتی به شمال، سفرهای متعدد خاندان به خارج از کشور، ثروت بی‌پایان و افسانه‌ای، کشاورزی، باغ پسته و... . سال‌ها حقایق با دروغ آمیخته ماند و دهان به دهان چرخید، تکذیب پشت تکذیب اما مگر می‌شود چشم ملت را بست؟ بالاخره همه که کوررنگی ندارند! پیر ما یک بار فرمودند شخص هاشمی دستش به مال‌اندوزی‌ها و خدای ناکرده سهم‌خواهی از بیت‌المال آلوده نبوده و نیست، بحث تمام شد! اما مادر جان! چه ایرادی دارد این بار که جمهوری اسلامی تصمیم گرفته به حساب فرزندان هاشمی هم مثل ديگران، قانونی و عادلانه رسیدگی کند دندان روی جگر بگذارید و فضا‌سازی نکنید؟ ماشاء‌الله اساتید جنگ روانی در منزل شما کم نیستند و این موضوع سابقه‌ای تاریخی دارد. فرموده بودید در روزگار حاکمیت اسلام حتی احساس ستم هم تحمل‌ناپذیر است. کجا بودید آنگاه که سینه مادران شهدا که اتفاقا رنگ خون شهدا هیچگاه از یادشان نرفت می‌سوخت و شعله می‌کشید از شایعه‌ای که به واسطه برخی اقدامات نابخردانه چیزی نمانده بود حاکمیت اسلام را برای همیشه سرنگون کند؟ سینه‌سوخته‌ها مردند و یک نامه «‌بی‌سلام» از بابت حفظ آبروی نظام برای بانو «عفتی» که دیگران را تشویق به «هتک حیثیت نظام» کرد ننوشتند، چون یقین داشتند آبروی هاشمی، آبروی نظام است. اما صد حیف و صد افسوس از بابت آبروی السابقونی که به واسطه «بی‌تربیتی» فرزندان‌شان از دست رفت.


 



 



هنگامه نامه‌های مادرانه نوشتن آنگاه بود که فائزه خانم هر روز به بهانه حق خلافت پدر در این میدان و آن میدان شهر میان اراذل و اوباش بر پشته جمل می‌نشست و سخنرانی‌های آتشینش عینا هم راستا با خواست مریم رجوی خونخوار و فرح مفلوک بود. شاید یک سیلی مادرانه در روزگاری که روزنامه زن به مدیرمسؤولی فائزه هاشمی پیام نوروزی فرح دیبا را منتشر کرد به سریال بازی خانوادگی با آبروی به زحمت به دست آمده پدر، پایان می‌داد.


هنگامه نامه‌های مادرانه نوشتن آنگاه بود که فائزه خانم هر روز به بهانه حق خلافت پدر در این میدان و آن میدان شهر میان اراذل و اوباش بر پشته جمل می‌نشست و سخنرانی‌های آتشینش عینا هم راستا با خواست مریم رجوی خونخوار و فرح مفلوک بود. شاید یک سیلی مادرانه در روزگاری که روزنامه زن به مدیرمسؤولی فائزه هاشمی پیام نوروزی فرح دیبا را منتشر کرد به سریال بازی خانوادگی با آبروی به زحمت به دست آمده پدر، پایان می‌داد.

همسر مکرمه آیت‌الله هاشمی، آنکه آبروی حضرت‌تان را یکجا خرید اکنون نیز در حفظ شأنیت شما بیش از خودتان کوشا‌ست. به همین جهت است که حکم فائزه هاشمی در اندازه یک پس گردنی کوچک است در برابر انبوه بی‌قانونی‌های وی، و‌گرنه فرزندان شما کجا و فرزندان مردم کجا! اگر بنا بود مجازات همه ساندویچ‌خوری‌های بی‌وقت بانو فائزه توسط حاکمیت اسلامی محاسبه شود اکنون ایشان مجبور بود به جای یک کتاب، دایرهًْ‌المعارفی قطور در زندان تالیف کند!


اما درباره مهدی و ماجرای بازجویی‌هایی که عنوان کرده‌اید شما را توصیه می‌کنیم به صبوری مادرانه! قطعا حضرت آیت‌الله آملی لاریجانی هم به جهت رعایت احوال و دل سوخته شماست که جوابیه‌ای درخور صادر نکرده‌اند، وگرنه اگر به فرض محال مادر عبدالمالک ریگی هم که 2 فرزندش اعدام شدند چنین ادعاهایی می‌کرد و به چهره قانون و قاضی چنگ می‌کشید، احساسات مادرانه‌اش را درجا به صورت «قانونی» خشک می‌کردند. الحمدلله که شما مثل مردم نیستید! اما در استفاده از عبارت «مادر همه بچه‌های خوب این آب و خاک» هم خیلی مصر نباشید. مادر بچه‌های خوب این آب و خاک «ننه علی» بود! همان پیرزنی که چند سال در بیت‌الاحزان مزار فرزند شهیدش خون گریه کرد تا فرهنگ جهاد و شهادت از یاد نسل‌های جنگ ندیده نرود و گمان نکنند «ایرانی» انقلاب کرد تا «آقازادگی» فرهنگ شود و ست کردن لباس شب و جواهرات در خانه چادری‌های انقلاب کرده موروثی شود! مادر بچه حزب‌اللهی‌های میلیونی این مملکت حضرت زهرا‌(س) است که آغاز حیات ابدی‌شان را در لباس مشکی اربعین ارباب بی‌کفن قرار می‌دهد، به چهره معصوم و بی‌جان مصطفی احمدی‌ر‌وشن خیره شو مادر! صورت‌های خضاب شده با خون علی‌اکبرهای این مردم را به یاد بیاور و بگو تو بیشتر برای انقلاب صبوری کردی یا مادر مصطفی؟


دریغ و صد‌افسوس! آنها که شما خود را داغدار‌شان خوانده‌اید مشتی منافقند که بعضا با مادران‌شان هم دیدار داشته‌اید! مادران همان‌ها که چادر از سر دخترکان معصوم مردم کشیدند، سینه بسیجی‌ها را با دشنه دشمن چاک چاک کردند و از ستاد قیطریه تراول پشت تراول حق‌الزحمه دریافت کردند. بچه‌های خوب این آب و خاک سر و دل‌شان در فتنه زخمی شد و شاید ندانید که هنوز مرهم نیافته‌اند. بناست عدالت، مرهم این دل‌های دردمند باشد، عدالتی که شاید اندکی با محاکمه مهدی هاشمی و سایرینی که فرزندان‌تان نامیده‌اید ساری و جاری شود. البته بودند بعضی‌ها مثل غلامحسین کبیری که زودتر دل‌شان آرام شد و شراب عطش‌شکن عدالت را از دست ارباب ربودند. مادرش را دیده‌ای مادر؟ پیگیر داغش شده‌ای؟


ادب حکم می‌کند در حاکمیت اسلام به مادر هیچ مجرمی اساعه ادب نشود اما بنا نباید این باشد هر که فرزندش به صورت قانون چنگ کشید از حاکمیت طلبکار شود! از پیامبر پرسیدند بدبخت کیست؟ فرمود: آنکه آخرتش را خرج دنیا کند. اما بدبخت‌تر از آن را اینگونه توصیف فرمودند: کسی که آخرتش را خرج دنیای دیگران کند. حب فرزند ماندگار است اما خوشا به سعادت آنها که در معامله با خداوند متعال حریص هستند. سخت‌ترین رشته‌ها را به دست خود می‌برند تا هیچ نوعی از تعلق مادی میان آنها و پروردگارشان حائل نشود. آنچه در راه خدا برای پیروزی حکومت مردمی جمهوری اسلامی انجام داده‌اید شایسته نیست که خرج فرزندان ناخلف کنید. خدا از شما راضی باشد که بر سخت‌ترین انواع ابتلای دنیوی صبر می‌کنید همچون آیت‌الله محمدی گیلانی و آیت‌الله جنتی. سبقه هاشمی را تاریخ اینگونه وصف کند بهتر است یا همچون زبیر که به واسطه «عبدالله» کوس رسوایی‌اش بر بام تاریخ افتاد؟

برچسب ها: هاشمی ، مادر ، وبگردی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.