پس هر آنکس غیر از اسلام دینی طلب کند هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و او درقیامت از زیانکاران خواهد بود.
*در اینجا خداوند دین مقبول و مرضی خود را در سراسرهستی با کلمه «اسلام» به جهانیان اعلام می کند. مقصود از اسلام در این مقام همان تسلیم شدن به فرمان خداست که هم از طریق انبیا و هم از طریق فطرت به همه آدمیان ابلاغ شده است و پیام آیه این است که هر کس تسلیم فطرت الهی خویش، که او را به راستی و درستی و عشق به همه خوبی ها و دوری از همه بدیها فرا می خواند، نگردد و درپی هواهای نفسانی و اغراض شخصی رود عذری از او پذیرفته نخواهد شد، زیرا دو پیامبردرون و بیرون او را به راه راست فراخوانده اند و حجت براو تمام شده است.از این روست که در آخرت از زیانکاران خواهد بود:
بدین نگاه همه ادیان دین اسلام خواهد بود و
پیروانشان را می توان مسلمان خواند: مسیحیِ مسلمان کسی است که به ارکان دیانت خود
که هماهنگ با فطرت اوست تسلیم شده است و همچنین یهودی مسلمان و زردشتی مسلمان
خواهیم داشت و مسیحی غیر مسلمان کسی است که تسلیم مسیحیت نیست و راه حق را پس
ازشناختن ، نادیده گرفته است.
*عارفان جهان این تسلیم و اسلام را همان دین عشق می دانند و از این رو هیچ دینی غیر از عشق را مایه رستگاری نمی شناسند و به بیان ایشان تنها دو دیانت وجود دارد یکی دین عشق که عشق ورزی به حقیقت و جمال و خیر است و یکی دین کفر که دین غرور و خود پسندی و ظلم و بی عدالتی است که در هیچ دادگاهی امید بخشایش ندارد. به گفته رودکی:
*عطار در مصیبت نامه طرح عظیمی از دیانت جهانی عشق که همان تسلیم
شدن به فرمان معشوق و محبوب جهان است ارائه می کند.
*خلاصه داستان این است که سالکی
از شیخ و مرشد خود می پرسد که راه رسیدن به وصال آن یگانه عالم چیست شیخ می فرماید
برو از جبرئیل بپرس و او نزد جبرئیل می رود و پس از گفتگو در می یابد که جبرئیل
نیز خود سرگشته راه است و در همین سوال مانده است.
*پس سالک به فرمان شیخ پیش تمامی کائنات از مُلک و ملک و بهشت و دوزخ و آب و آتش و قدیسان و قدسیان همین پرسش را می کند و در می یابد که به قول نظامی:
همه هستند سرگردان چو پرگار پدید آرنده خود را طلبکار
و در پایان به هدایت شیخ آگاه می شود که باید از
خود سوال کند و نشان گنج وصال را جویا شود.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید