به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران؛ ملی گرایان فلاندری در بلژیک روز یکشنبه در انتخابات محلی این کشور پیروزی چشمگیری به دست آوردند و مقامات اسکاتلند نیز روز دوشنبه درباره مفاد طرح برگزاری انتخابات برای کسب استقلال از انگلیس به توافق رسیدند. جدایی طلبان منطقه کاتالونیای اسپانیا نیز ماه آینده قرار است انتخاباتی منطقه ای برای پیشبرد اهدافشان برگزار کنند.
در حالی که مقامات دولت ها در اروپا روز به روز در حال واگذاری اختیارات بیشتری درباره کیفیت تنظیم بودجه و آیین نامه اقتصادی خود به اتحادیه اروپا هستند، شکایت و درگیری های منطقه ای در کشورهای اروپا که از قرن ها پیش وجود داشته اکنون صورت شدیدتری به خود گرفته و جنگ بر سر سهم رو به کاهش بودجه عمومی بالا گرفته است.
ساکنان مناطق ثروتمندتر در اروپا نظیر منطقه کاتالونیا در اسپانیا و منطقه فلاندرز در بلژیک که به ترتیب به زبان کاتالان و هلندی سخن می گویند و در حال حاضر در امور بسیاری خودمختار هستند، مخالف کمک مالی به مناطق فقیرتر نظیر آنتلوثیا (آندلس سابق) و والونیا هستند که به ترتیب به زبان اسپانیولی و فرانسوی سخن می گویند. منطقه فلاندرز حدود شش میلیون و سیصد هزار نفر از جمعیت یازده میلیونی بلژیک را در خود جای داده است.
در کشور آلمان نیز هرچند هیچ جنبش جدایی طلبی فعال نیست اما منطقه پررونق موسوم به باواریا با طرح لایحه ای حقوقی در دادگاه به مخالفت با نظام مالی توازن زای کنونی پرداخته است که مستلزم ارایه بخشی از درآمد این منطقه به ایالت های فقیر فدرال می باشد.
در عین حال، هرچند اسکاتلند از انگلیس فقیرتر است و از لندن یارانه دولتی دریافت می کند، مقامات این منطقه تصور می کنند که خودشان می توانند با مهار ذخایر نفت و گاز ساحلی بهتر به اداره امور بپردازند.
با این همه، نظرسنجی های انجام شده نشان می دهد که هیچ یک از این جنبش ها هنوز نتوانسته اند به حمایت یک اکثریت قطعی از مردم برای اعلام استقلال دست یابند.
در حال حاضر، حدود سی تا چهل درصد مردم از استقلال اسکاتلند حمایت می کنند و این رقم از زمان آغاز گفتگوها برای استقلال از انگلیس تغییر چندانی نداشته است. بر اساس آخرین پیمایش انجام شده توسط موسسه نظرسنجی متروسکوپیا در اسپانیا که اواخر ماه سپتامبر گذشته انجام شد، حدود چهل و سه درصد مردم کاتالونیا خواستار جدایی شده اند حال آن که چهل و یک درصد مخالف استقلال از اسپانیا بوده اند.
کاتالونیا از نظر درآمد سرانه یکی از مناطق ثروتمند اسپانیاست اما از نظر بودجه عمومی دچار بحران است و همین مساله سبب شده که در عین این که این منطقه طالب کسب استقلال از کشور اسپانیاست، خواستار کمک مالی از مادرید برای ادای بدهی های خود بشود.
آرتورو ماس، نخست وزیر منطقه ای کاتالونیا و عضو حزب همگرایی و اتحاد که خواستار استقلال است روز یکشنبه گفت که بدون تشکیل یک کشور، کاتالونیا نجات نخواهد یافت. وی گفت که این منطقه که محل تمرکز صنایع پیشرفته و کشاورزی پرمحصول در اسپانیاست بیش از آنچه از مقامات پایتخت دریافت می کند پول می پردازد و به جای آن می تواند از این پول پرداختی برای تامین خدمات اجتماعی و بهداشتی بهتر استفاده کند.
آرتورو ماس، ماه گذشته و در پی تظاهرات دست کم نیم میلیون نفر در منطقه کاتالونیا برای کسب استقلال از اسپانیا قول داد که در صورت پیروزی در انتخابات منطقه ای ترتیبات برگزاری رفراندوم را برای کسب استقلال از اسپانیا فراهم کند. اما مادرید چنین رفراندومی را غیرقانونی می داند.
بسیاری از ساکنان کاتالونیا و مقامات اسپانیا می گویند که آنها انتظار برگزاری رفراندوم ندارند، اما در عوض خواستار انجام مذاکراتی هستند که موجب اعطای اختیارات بیشتر به کاتالونیا در جمع آوری مالیات و مصرف درآمدها بشود.
کشور باسک، که انتظار می رود گروه های ملی گرای آن در انتخابات محلی ماه جاری حایز اکثریت شوند هم اکنون ترتیبات انجام چنین مذاکراتی را فراهم کرده اند.
در عین حال، سیاستمداران بانفوذی چون آلکس ساموند، نخست وزیر اسکاتلند و بارت ویور، رهبر حزب ان وی ای در منطقه فلاندرز گروه های حاشیه ای استقلال خواه را به جریان قدرتمندی تبدیل کرده اند. آنها با استفاده از کاهش روزافزون محبوبیت احزاب سنتی که از سال 2008 مسوولیت اجرای برنامه های ریاضت اقتصادی را بر عهده دارند به جذب و تلفیق نیروهای ملی گرا پرداخته اند.
جدایی طلبان اروپا هر روز منسجم تر می شوند و فعالیت خود را با یکدیگر هماهنگ می کنند و از هم الهام و روحیه می گیرند. آنها همچنین نیم نگاهی به اوضاع منطقه کبک در کانادا دارند که حزب اصلی جدایی طلب موسوم به پارتی کبکوا ماه گذشته در انتخابات محلی پیروز شد اما نتوانست اکثریت لازم را برای استقلال کسب کند.
ظهور جنبش های جدایی طلب در اروپا از نگاهی حاصل تغییر نسل ها در این قاره است طوری که آن دسته احزاب سیاسی که حاصل کشمکش های طبقاتی در قرن نوزده بودند کم کم جای خود را به نیروهای جدیدی می دهند که حاصل بافت اجتماعی رای دهندگان کنونی هستند.
این نیروها شامل حزب سبز، پایرت، یوروسپتیکال و احزاب مخالف مهاجرپذیری و نیز ملی گرایانی می باشد که در دولت های محلی کسب تجربه کرده اند.
تمرکززدایی صورت گرفته در بسیاری از کشورهای اروپایی از دهه هفتاد و هشتاد میلادی به جای ایمن ساختن نظام دولت-ملت موجب شده است که جدایی طلبان قدرت بگیرند. این جریان همچنین موجب قدرت گرفتن نیروهای مخالف ورود مهاجران به اروپا شده است.
مثلا در ایتالیا، حزب لیگ شمالی که به خاطر برخی رسوایی های سیاسی و مالی افول کرده بود اکنون با تلفیق برخی احزاب، خواستار خودمختاری گسترده در منطقه ای است که خود quotation mark پادانیا quotation mark نامیده و به شدت مخالف ورود هرگونه مهاجر به این منطقه است.
با این همه، برخی دولت های اروپایی با توسل به تاکتیک هراس افکنی تلاش می کنند که مردم از حمایت از جدایی طلبی باز دارند. به عنوان نمونه، ماریانو راجوی، نخست وزیر محافظه کار اسپانیا هشدار داده است که هر منطقه ای که خواستار استقلال شود از اتحادیه اروپا اخراج خواهد شد چرا که پذیرش اعضای جدید در این اتحادیه مستلزم توافق کلیه اعضاست.
مقامات انگلیس نیز اعلام کرده اند که اسکاتلند در صورت جدا شدن از انگلیس نخواهد توانست به صورت خودکار به اتحادیه اروپا بپیوندد.